به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار «الگوهای نوین در ارتباط پژوهشهای علوم انسانی با نیازهای جامعه و صنعت» ظهر امروز یکشنبه 23 آذرماه، با حضور غلامحسین رحیمی، حسینعلی قبادی، محمدسعید سیف، حسین سلیمی، حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، حجتالاسلام والمسلمین علیمحمد حکیمیان و حسین میرزایی برگزار شد. در ادامه متن سخنان حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را از نظر میگذرانید:
جلسه امروز با طرحی که دارد، هفته پژوهش را بسیار مبارکتر کرده است، چراکه ترکیبی معنادار از حوزوی و دانشگاهی از حضور معاون محترم پژوهشی وزارتخانه و مدیرکل ارتباط جامعه با صنعت، رئیس بزرگترین دانشگاه علوم انسانی و رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه است و به ویژه با تدابیر خوبی که اندیشیده شده، جلسه امروز بیسابقه شده است. محوریت جلسه امروز ما و کار پیرامون بیشتر نافع ساختن علم در حوزه علوم انسانی است.
یونسکو در سال جاری جدیدترین تعبیر خود را از سواد ارائه داده و گفته است «باسواد کسی است که بتواند با آموختههایش تغییری در زندگی خود ایجاد کند». معصومین ما دائماً ما را به علم نافع دعوت میکنند. قرآن نیز ما را به ایمان و عمل صالح دعوت میکند و میفرماید: «يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ؛ آیا آنان که اهل علم و دانشند با مردم جاهل نادان یکسانند؟ منحصراً خردمندان متذکر این مطلبند» (زمر/ 9) و در سیره ائمه بسیار است که عمل شما مبتنی بر علم و دانش باشد، لذا جلسه امروز میتواند مصداق بارزی از نافع شدن علوم انسانی و مفید بودن علوم انسانی برای جامعه و صنعت است.
موضوع بحث بنده «نظام ملی نوآوری؛ زیربنا و راهنمای کاربردیسازی و بومی شدن علوم انسانی و اجتماعی در ایران» است. نظام ملی نوآوری نظام مدیریت نوآوری فراسازمانی و در مقیاس کلان و کشوری است که به نقش مجموعه سازمانها اعم از دانشگاهها، مراکز پژوهشی و صنعتی در فرآیندهای نوآوری و با حفظ رابطه تعاملی میان آنها میپردازد. البته مواردی همانند نظام ملی مالکیت فکری را نیز شامل میشود و شبکهای زیر آن جمع میشود که فعالیت آنها در زمینه فناوری، نقشه راه کاربردی سازی علوم انسانی را به دست میدهد.
نظام ملی نوآوری کارکردهایی همانند اشاعه فناوری، توسعه منابع انسانی و تولید کالا و ارائه خدمات دارد. بدون توجه به اصول نظام ملی نوآوری، اگر ادعای کاربردیسازی کنیم، کاری غیرکلان و متزاحم است و ابتر خواهد شد، اما اگر بتوانیم بر پایه اصول نظام ملی نوآوری، کاربردیسازی را به ویژه در علوم انسانی در دستور کار قرار دهیم، چرخه نظام ملی نوآوری نیز شکل خواهد گرفت و متکامل و نظاممند خواهد شد.
علوم انسانی باید در فضای فرهنگی و ارزشهای اسلامی و ایرانی سیر کند و آنجا که منطبق با این ارزشها نیست، کنار گذاشته شده یا اصلاح شوند. در بسیاری از حوزهها همانند روانشناسی، مدیریت و ... این تجربهها را داشتهایم و در صورت ادامه، اعتماد به علوم انسانی هم بیشتر خواهد شد. در منظر اغلب سیاستمدارانی که چندان با علوم انسانی آشنا نیستند، از کارکردهای صریح و غیرضمنی علوم انسانی غفلت شده است، در حالیکه باید این کارکرد را بیشتر بشناسیم و بشناسانیم. مسائلی نظیر تقویت هویت ملی، افزایش تابآوری، تقویت سرمایه اجتماعی، رشد و صیانت از حقوق شهروندی، کاهش آسیبها و جرایم اجتماعی از جمله مسائلی هستند که علوم انسانی در آنها بسیار مؤثر است.
هیچ توسعهای بدون مطالعات علوم انسانی به نتیجه نمیرسد. یکی از دلایل ضعف خودروسازی ما به دلیل ضعف دانش مدیریت است و گرنه همانند برخی دیگر از صنایع که رقابتپذیر نیست، منافع مادی در پی ندارد و پیشرفت کردیم، در اینجا نیز قطعاً رشد میکردیم. باید نظام ملی نوآوری را همانند یک چرخه در نظر بگیریم و نظریات مختلف را دائماً طی یک فرایند زیر نظر داشته باشیم. برخی فکر میکنند منظور از کاربردیسازی علوم انسانی، تجاریسازی آن است، اما این یک تلقی اشتباه است. البته ممکن است در برخی از موارد و رشتهها مصداق داشته باشد، اما هدف اصلی نافع کردن علم و کاهش آلام جامعه در راستای افزایش رفاه و آسایش است.
علم نافع باید اعتماد عمومی را بیشتر و مسائلی نظیر ترافیک و .... را حل کند، اما این بدین معنا نیست که اصحاب علوم انسانی نباید به سمت شاخصسازی حرکت کنند، بلکه الگوی نظام ملی نوآوری باید پیگیری شود تا انشاءالله به عنوان یک سند ملی تصویب شود. البته اگر کار تقنینی هم در این زمینه نداشته باشیم، به نتیجه نخواهیم رسید. متأسفانه هرچقدر میخواهیم در علوم انسانی یک استارتآپ راهاندازی کنیم، با مشکلات قانونی مواجه میشویم، لذا باید از پشتوانه تقنینی برخوردار باشیم.
آئیننامه ارتقای وزارت علوم را که مطالعه کنید، در آن آمده است اصحاب علوم انسانی چقدر اندک در زمینه کاربردیسازی حمایت میشوند، در حالی که یک پزشک یا فیزیکدان از حمایتها برخوردار میشود، لذا باید خود وزارتخانه، عرصه کاربردیسازی علوم انسانی را به رسمیت بشناسد تا یک استاد علوم انسانی از امتیازات لازم برخوردار باشد.
چندین دهه دغدغه بومیسازی علوم انسانی را داریم، اما مشخص نیست چقدر توفیق داشتهایم. با مرور تاریخ به نظر میرسد اگر به مسیر دیگری نیز توجه میکردیم، شاید به نتایج بهتری دست پیدا کرده بودیم. در کنار توجه به مسیر بومی برای به دست آوردن نتایجی که منجر به رفع مشکلات جامعه شود، باید به دستاوردهای بینالمللی نیز توجه کنیم. در واقع این کار باعث خدمت به علوم انسانی بومی و میراث اسلامی نیز میشود.
به نظر میرسد نباید این جاده را یکطرفه در نظر بگیریم، بلکه باید هم از این طرف تنقیح مناط صورت گرفته و از سوی دیگر در تعامل با دیگر علوم، به اتصال به ریشه و انطباق با زمان که تأکید ارزشمند مرحوم آئینهوند هستند را در دستور کار داشته باشیم. به توجه به دانشهای غیربومی نیز میتوانیم به موفقیتهایی نائل بیاییم و در این صورت است که میتوانیم به میراث خود نیز فخر بورزیم و این میتواند پیشرانههای نظام ملی نوآوری را برای بومیشدن نیز حفظ کند.
انتهای پیام