به گزارش ایکنا، نشست علمی «نقش دانش فقه در گام دوم انقلاب اسلامی»، امروز 26 آذرماه به صورت مجازی و با سخنرانی آیتالله علیرضا اعرافی، رئیس حوزههای علمیه کشور، سیدمحمد حسینی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی، حجتالاسلام محمدرضا ابراهیمنژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، فائزه عظیمزاده اردبیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، فاطمه فلاحتفتی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و حجتالاسلام یاسر تکفلاح، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
سیدمحمد حسینی در این نشست با موضوع «دانش فقه، خاستگاه سند گام دوم انقلاب» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
مقام معظم رهبری به عنوان یک فقیه، اسلامشناس و کسی که با حکمت، تفسیر و معارف اسلامی آشنایی دارند، این بیانیه را صادر کردهاند. پیش از انقلاب، شخصیتهایی مانند شهید مطهری داشتیم که آموزههای دینی را از ایشان میگرفتیم. رهبری نیز چنین جایگاهی دارند، بهعلاوه که 40 سال نیز در انقلاب حضور داشتهاند. بنابراین این بیانیه از اهمیت بالایی برخوردار است و ابعاد مختلف این بیانیه قابل بررسی است، اما در این مجال، به مسئله دانش فقه خواهیم پرداخت تا مشخص شود این مسئله در بیانیه کاملاً منطبق با آموزههای فقهی است.
در آغاز این بیانیه، هفت دستاورد انقلاب اسلامی ذکر شده و هشت شعار جاودانی و همیشگی مطرح شده و در پایان نیز هفت توصیه داریم. درست است که اسم این نوشته بیانیه است و به عنوان سند از آن یاد نمیشود، اما از بسیاری از اسناد بالادستی که نوشته شده، منسجمتر است. هرچند که در مورد آن اسناد نیز زحمات زیادی کشیده شده است، اما وقتی کار دست عدهای باشد و در یک جمعی بخواهد تصویب شود، گاهی اوقات با یک پیشنهاد، انسجام متن از دست میرود، اما وقتی که یک فرد با یک قلم و با اشراف و احاطه کافی آن را نوشته باشد، خیلی اعتبار بیشتری دارد و هم یک نگاهی به 40 سال گذشته است و هم اینکه به آینده نگاه دارد.
در این بیانیه از هشت شعار محوری سخن گفته شده است که از جمله عبارت از آزادی، استقلال، عزت، اخلاق، معنویت، عدالت و اخوت است که تکتک این موارد در قرآن، سنت، اجماع و عقل مبانی دارد. اگر بحث عزت و استقلال را داریم، در قرآن میتوانیم به آیهای استناد کنیم که خداوند میگوید: «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا»، از این آیه یک قاعده فقهی به نام نفی سبیل به دست میآید که نباید دیگران بر مسلمانان احاطه داشته باشند و جامعه مسلمین باید استقلال داشته باشند. تأکید رهبری این است که این شعارها مقطعی نیست که یک گروهی از جامعه قیامی کرده باشند و به خواسته خود رسیده باشند و ... ، خیر اینها مواردی است که در همه جای دنیا خریدار دارد.
بحث عزت نیز همینطور است و دلایل عقلی و بنای عقلا را در فقه در این زمینه داریم. در اخلاق نیز پیامبر(ص) ما اسوه حسنه بود که یک جنبهاش فضائل اخلاقی است. تأسی به پیامبر(ص) یک وظیفه است و پیروان ایشان باید این وظیفه را انجام دهند. یا اگر میگویند به اخلاق الهی متخلق شوید، همگی دارد یک حکم شرعی را بیان میکند. اگر از اخوت صحبت میشود که در شعارها مطرح است، این نیز یک وظیفه است. اولین کاری که پیامبر(ص) انجام دادند، انعقاد پیوند اخوت بین گروههایی بود که درگیری داشتند و ایشان دعواها را از بین بردند. در جهان اسلام شاهد منازعات بسیار هستیم و اگر برادری و اخوت اسلامی رعایت میشد، حوادث یمن، عراق و سوریه رخ نمیداد.
بنابراین این شعارها، بافته ذهن یک فرد نیست و همگی برخاسته از آموزهها و معارف و تعالیم حیاتبخش اسلامی است و شعارهایی که فطری باشد نیز تاریخ مصرف ندارد، چون خداوند فرمود «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ». در بحث اخلاق یا معنویت که به ویژگیهای آن اشاره شده است، مجالی برای تفصیل آن نبوده است و باید دیگران بیایند به شرح آن بپردازند. این بیانیه و یا به تعبیری این سند، نباید به بایگانی سپرده شود، بلکه باید به مطالبه عمومی تبدیل شود و معیاری برای حکومت و حاکمیت ما باشد. در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده باید از کاندیداها در زمینه این سند پرسید تا ببینیم برنامه آنها در این زمینه چیست و باید دید تیمی که میخواهد قوه مجریه را به دست بگیرد در این زمینه برنامهای دارد یا خیر. این به عنوان یک وظیفه است و نه یک توصیه صرف که اگر خواستند عمل کنند یا اگر نخواستند، عمل نکنند.
تأکیدی که در این بیانیه مطرح شده، مرزبندی با دشمن است. اینکه دشمن را به عنوان دوست اتخاذ نکنیم و آنها بر ما سلطه پیدا نکنند، همانطور که امام به کاپیتولاسیون اعتراض کرد و تبعید را به جان خرید تا سیطره وجود نداشته باشد و تحریم تنباکو نیز برای عدم سلطه دشمن بود. آیات زیادی نیز در این زمینه داریم، برای نمونه فرمود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى»؛ یعنی یهود و نصاری را به عنوان سرپرست و دوست نگیرید و اینطور نباشد که به اینها اتکا کنید یا فرمود کافرین را به عنوان دوست انتخاب نکنید و فرمود حتی اگر برادران و پدران شما هستند، اما کافر باشند، شما آنها دوست نگیرید.
اما یکی از مباحث مهم، عدالت است. خداوندِ عادل دوست دارد مومنین نیز اینطور باشند و رهبری به این مسئله اشاره موکدی داشتهاند. اگر جامعه اسلامی میخواهد توانمند و رو به پیشرفت باشد، باید به عدالت توجه کند و جامعه اسلامی است که میتواند این شعار را مطرح کند، و الا نظام سرمایهداری این مسائل را مطرح نمیکند. چون پایه حکومت آنها چیز دیگری است. در روایات داریم که زنده بودن احکام ما بر پایه عدالت است و در مقابلش این است که اگر در جامعه ظلم وجود داشته باشد، به احکام دین ضربه میزند. رسالت همه انبیا(ع) نیز این بوده که قسط و عدل را پیاده کنند.
هم ما به سیره پیامبر(ع) و امام علی(ع) که حکومت داشتند، باید تکیه کنیم که باید برای ما مبنا باشد و هم آنچه در مورد امام مهدی(عج) گفته شده که ویژگی جامعهای که برپا میکند، عدالت است و باید به اینها توجه کنیم. در روایت است که رسول خدا(ص) آنچه در جاهلیت بود را از بین برد و با مردم با عدالت روبهرو شد و بعد هم فرمود حضرت مهدی(عج) نیز اینطور است که زمانی که قیام میکنند و حکومت را مستقر میکنند، باز هم آن ارمغانی که برای بشریت دارند، بحث عدالت است. امیدواریم این بیانیه مورد کنکاش باشد و بتوانیم راهکارهای اجرایی برای تحقق آن داشته باشیم.
انتهای پیام