عصمت همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه بحث تقوا و تخصص در پذیرش مسئولیت از ابتدای انقلاب یکی از مسائل جدی جامعه ما در حوزه سیاسی بوده است، اظهار کرد: ایدهآلترین حالت این است که فردی برای بر عهده گرفتن مسئولیتی انتخاب شود که از نظر شاکله روحی و روانی و ایمانی که تعبیر تقوا به آن اطلاق میشود، در حدی باشد که وقتی در قدرت قرار میگیرد، منفعت خودش را بر منافع دیگران ترجیح ندهد و دنبال حداکثر منافع شخصی و گروهی نباشد. این ملاک اصلی برای انتخاب افراد محسوب میشود، ولی مسلماً هر انسانی که متقی، دیندار و حدنگهدار است، به خودش اجازه نمیدهد در حوزههایی که نسبت به آنها علم و تخصص ندارد، وارد شود و دخالت کند. از امام(ره) نقل شده است که تقوا ایجاب میکند انسانی که متخصص کاری نیست و کسی برتر از خودش را در یک حوزه تخصصی میشناسد، در آن حوزه وارد نشود و دخالت نکند.
وی افزود: روایتی از امام صادق(ع) وجود دارد که در جامعه ما کمتر شنیده میشود و آن این است که: «مَنْ دَعَا النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَهُوَ مُبْتَدِعٌ ضَالٌّ؛ هر که با وجود داناتر از خود، مردم را به اطاعت از خود دعوت کند، بدعتگذار و گمراه است». بنابراین اگر کسی تقوا داشته باشد، در حوزهای که تخصص ندارد، وارد نمیشود؛ ولی اگر کسی فقط تخصص داشته باشد و تقوا نداشته باشد، ممکن است در حوزههایی غیر از تخصص خودش نیز مدعی شود. اصلاً در جامعه خودمان از همین مسئله است که ضربه میخوریم، یعنی متأسفانه بهدلیل ضعف تقوا، همه در تمام حوزهها متخصص هستند.
بیشتر بخوانید:
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان اضافه کرد: بارها شاهد بودهایم که مثلاً کسی وزیر یک حوزه بوده و بعد بهعنوان رئیس یک دانشگاه و سپس مسئول یک حوزه دیگر انتخاب شده و برای همین است که از وضعیت کشور ناراضی هستیم. اینها افرادی هستند که مدعی دینداری نیز بودهاند، ولی از عملکردشان متوجه میشویم که بهمعنای حقیقی از خدا نترسیدهاند، یعنی همان تقوایی که آنها را وادارد تا مرزها را نگه دارند. اگر کسی متقی باشد، وقتی مسئولیتی به وی پیشنهاد دادند که میداند در آن حوزه بهترین نیست، در واقع تکلیفی هم ندارد. متأسفانه در جامعه ما، هر کسی احساس تکلیف میکند و هر کاری میخواهد انجام دهد، برای اینکه توجیه شرعی برایش بتراشد و دینداران را به خودش جلب کند، از احساس تکلیف صحبت میکند، در حالیکه احساس تکلیف بعد از این است که معلوم شود یک شخص تنها کسی است که میتواند کاری را انجام دهد، نه اینکه هر کسی در هر شرایطی بخواهد احساس تکلیف را پشتوانه عملش قرار دهد.
همتی تصریح کرد: اگر تقوا بهمعنای حقیقی باشد، تخصص نیز سر جای خودش قرار میگیرد و هیچ متخصصی بیکار نمیماند. اگر مسئولانی که در جامعه خط و ربطها را تعیین میکنند، اهل تقوا باشند، آن وقت هیچ کسی خارج از تخصص خودش وارد هیچ حوزهای نمیشود و شاهد این آشفتگی و سرخوردگی در نیروهایی که توانا هستند، ولی بهکار گرفته نمیشوند، نخواهیم بود و نیز افرادی که دهها شغل رسمی و غیررسمی دارند و در همه آنها نیز احساس تکلیف میکنند و تنها کسی هستند که میتوانند این کارها را انجام دهند و قطعاً مدعی هستند که برای رضای خدا کارها را انجام میدهند، در حالیکه فریب شیطان و نفسشان را خوردهاند و در این تردیدی نیست که خداوند چنین حکمی نکرده، چراکه حکم فوق طاعت قبیح است و از خداوند فعل قبیح سر نمیزند. یک معلم اگر بخواهد همین وظیفه آموزگاریاش را انجام دهد، در هفته تمام وقت گرفتار است، آن وقت چطور یک نفر میتواند چندین مسئولیت را همزمان بر عهده گرفته و مدعی انجام آنها و رعایت تقوا و جلب رضای خداوند باشد. اینکه قرآن میگوید شیطان اعمالشان را برایشان زینت میدهد، همین است و خطای آشکار، توجیه دینی و اعتقادی و تکلیفی پیدا میکند.
وی اظهار کرد: مسئلهای که در اوایل انقلاب وجود داشت، این بود که برای مسئولیتهای مختلف عده محدودی وجود داشتند و کارها باید انجام میشد، چون قرار بود تغییرات اساسی و ساختاری اتفاق بیفتد و اینطور نبود که نیروهای زیادی برای یک حوزه وجود داشته باشند، بنابراین همان نیروهای محدودی که باورمند به انقلاب بودند، بعضاً مجبور میشدند در حوزههایی که تخصصش را نداشتند، وارد شوند و کارها را انجام دهند که بعضاً از عهدهاش برمیآمدند، یا اینکه کارشان قابل نقد نبود و اگرچه خطاهایی اتفاق افتاد، ولی لزوم پیگیری قضایی و حقوقی نداشت. به هر حال تلاش خود را انجام میدادند، در کارشان صداقت داشتند و خدا هم کمک میکرد، ولی متأسفانه هنوز بعد از چهلوسه سال، عدهای به همین جریان ابتدای انقلاب که بهدلیل اضطرار شکل گرفت، استناد میکنند؛ در حالیکه در طول همه این سالها نیروی متخصص در رشتههای مختلف علمی تربیت شده و این حکم عقل است که وقتی نیروی متخصص وجود دارد، به هر کس در حوزه تخصص خودش کاری سپرده شود، ولی عدهای میخواهند بگویند آن شرایط اضطراری ابتدای انقلاب همچنان ادامه دارد و مثلاً کسی پیدا نشده تا بتوانند مسئولیتهای متعددی را که یک نفر به عهده میگیرد، به او بسپارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان ادامه داد: هنوز در کشور قانون مدونی راجع به مدیریتهای ارشد و میانی وجود ندارد تا نشان دهد کسی که میخواهد مسئولیت مشخصی را بر عهده بگیرد، باید چه سابقه و شرایطی داشته باشد و یک دفعه میبینیم کسی مسئولیتی را بر عهده میگیرد که نسبتی با آن ندارد. ما باید علم مدیریت و اصول و ضوابط و معیارهای انتخاب افراد برای مسئولیتهای مختلف را از دنیا یاد بگیریم و انتخاب افراد براساس رابطههای سیاسی و جناحی و انتصابهای شخصی و منفعتی، اتفاقی است که اکنون همه چیز را در کشور به نابودی کشانده است. اینکه فکر کنیم در آن شرایط اضطراری ابتدای انقلاب بهدلیل فقدان مهارت و تجربه هیچ خطایی اتفاق نیفتاده است و الگوی ما برای اداره کشور همان شرایط باشد، یک خطای راهبردی جدی است؛ در حالیکه برای تمام سطوح مدیریتی حتی در سطح مدیریت یک مدرسه باید شرایطی در نظر گرفته شود که یکی از آنها، مهارت و تجربه و تخصص افراد باشد تا کار به کاردان سپرده شود.
همتی گفت: اگر تقوا در کسی وجود داشته باشد، در کاری که تخصص ندارد و فوق طاقتش است، اصلاً وارد نمیشود. تقوا، شعار نیست و متقی را از عملش میشناسند. متقی یعنی کسی که مرزها و حدود را میشناسد و رعایت میکند و میترسد که به حدود الهی تجاوز کند. یکی از همین حدود الهی، حقالناس است. وقتی کسی کاری را بر عهده میگیرد که فوق طاعت اوست و در آن تخصص ندارد، صدماتی که از این نظر ایجاد میکند، با تقوا سازگار نیست. در کشور ما هر کس مسئولیتی بر عهده بگیرد و صدمهای بزند، پیگیری حقوقی نمیشود و باعث میشود کسی پاسخگوی مسئولیتها و عملکردش نباشد؛ در حالیکه در کشورهای بزرگ دنیا وقتی کسی میخواهد مسئولیتی بر عهده بگیرد، سوابق قبلیاش را در نظر میگیرند و اگر نحوه عملکردش باعث ایجاد خسارت شده باشد، برای مسئولیت دیگری انتخاب نمیشود. آنها براساس همین اصول عقلی ابتدایی است که حداکثر نتیجه را به دست میآورند.
وی اضافه کرد: متقی کسی نیست که در تمام حوزهها کاندیدای درجه یک باشد، بهقول مولوی: «شیر بیدم و سر و اشکم کی دید / اینچنین شیری خدا خود نافرید». اینکه چرا هنوز در خصوص بحث تقوا و تخصص به اجماع نرسیدهایم، دلیلش این است که انسان دنبال منافعش میدود و نگاه مبتنی بر تقابل این دو، منفعت حداکثری برای عده قلیلی دارد و تا این عده قلیل از این تقابل منفعت حداکثری میبرند، همچنان این بحث در جامعه ادامه دارد.
انتهای پیام