سوره «قارعه» هلاکت و سعادت اخروی انسان را به تصویر می‌کشد
کد خبر: 3967821
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۰۲
شریف لک‌زایی:

سوره «قارعه» هلاکت و سعادت اخروی انسان را به تصویر می‌کشد

شریف لکزایی با اشاره به برخی از نکات تفسیری سوره «قارعه» بیان کرد: این سوره به صورت روشنی از خسران انسان در آخرت صحبت می‌کند که براساس آن، با توجه به فقدان عمل صالح، وضعیت دهشتناکی برای این افراد وجود دارد و کسانی که دارای ایمان و عمل صالح هستند، در زندگی پسندیده خواهند بود.

به گزارش ایکنا؛ چهاردهمین جلسه از سلسله جلسات تفسیر قرآن شریف لک‌زایی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با محوریت آراء و اندیشه‌‌های امام موسی صدر در کتاب «برای زندگی»، شب گذشته، 7 اردیبهشت‌ماه، با محوریت سوره‌ «قارعه» برگزار شد که در ادامه مشروح آن از نظر می‌گذرد:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * الْقَارِعَةُ ﴿۱﴾ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۲﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۳﴾ يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿۴﴾ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ﴿۵﴾ فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ ﴿۶﴾ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ﴿۷﴾ وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ ﴿۸﴾ فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ ﴿۹﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ ﴿۱۰﴾

این سوره در ادامه مباحث سوره عصر است. در بحث سوره عصر، یک بحث مهمی را امام موسی صدر در باب تفاوت انسان مؤمن و غیرمؤمن ذکر می‌کند. در سوره عصر این بحث بود که انسان بی‌ایمان غریب و بریده از همه‌جا است، برخلاف انسان مؤمن که به قدرت لایزال هستی احساس اتصال می‌کند. در سوره عصر خسران و مباحثی که پیرامون انسان داشت مربوط به این دنیا می‌شد. اما تمرکز این سوره بر وضعیتی است که انسان در آخرت نصیبش می‌شود و این سوره به ابعاد تمایز مؤمنین و بی‌ایمانان اشاره می‌کند و سرنوشت این دو دسته را در قیامت توصیف می‌کند. پس از سوره عصر، این سوره به مسئله عذاب، جزای نیک، بهشت و جهنم به بحث می‌پردازد و هشدار می‌دهد که انسان با چه شیوه‌ای سربلند می‌شود.

تصویرسازی قیامت در سوره قارعه

آیات سوره قارعه تصویرسازی قیامت است که بسیار شوک‌آور صورت می‌گیرد و از ابتدای سوره این طور است و گویی کسانی که با این آیات رو‌به‌رو می‌شدند، دچار شک می‌شدند که قارعه چیست و از این‌رو خداوند به پروانه مثال می‌زند؛ یعنی مردم مانند پروانه پراکنده هستند. در ادامه نیز می‌گوید کوه‌ها مانند پشمِ زدهِ شده هستند و تا این حد متلاشی می‌شوند در آن روز، کفه اعمال سنگین مربوط به مؤمنین است که در یک زندگی پسندیده‌ای سیر خواهند کرد، اما کسانی که کفه اعمالشان سبک بود، جایگاهشان «هاویه» است و فرموده‌اند «هاویه» آتشی در نهایت گرمی است. بنابراین قارعه نامی برای روز قیامت است اما اینکه چرا قیامت قارعه نامیده شده، مهم است و آن اینکه چون در آن روز در دل‌ها هول و هراس افکنده می‌شود و این‌ها به سمت نابودی می‌روند و ترس به صورت شدید حضور دارد.

سوره نیز با همان شوک و دلهره آغاز می‌شود و قرآن بدون اینکه از مبتدا و خبر استفاده کند، گویی بمبی را ترکانده و برای شنونده مسیری را ترسیم می‌کند که بسیار مسیر مهم و پر فراز و نشیب است و با همین وصف سختی نیز آغاز می‌شود. این سوره به نوعی از بین رفتن روابط انسانی در آستانه روز قیامت را وصف می‌کند و می‌توان گفت در آن روز روابط انسانی و طبیعی فروپاشیده و درهم کوبیده‌شدن روابط را نشان می‌دهد. در آخر نیز معیار سعادت‌مندی را ذکر می‌کند که اگر انسان دارای اعمال باارزش باشد، سعادتمند خواهد بود.

چرا در سوره قارعه به پروانه مثال زده شده است؟

یکی از نکات این سوره تعبیر پراکندگی انسان به پروانه در روز قیامت است و این به دلیل حرکت نامنظم پروانه است که نظمی ندارد. دیگر اینکه پروانه از خطرها اجتناب نمی‌کند. چون پروانه فاقد قوه حافظه است، خاطره ندارد و مدام به سمت خطر می‌رود. نکته دیگر اینکه پروانه‌ها پراکنده هستند؛ یعنی در مقایسه با دیگر موجودات فاقد انسجام‌اند. با نگاه به مجموعه پروانه‌ها، آنچه به ما منتقل می‌شود، ترس و اضطراب و بی‌توجهی به خطر است و وضعیت انسان در روز قیامت به همین وضعیت تشبیه شده است.

ملاصدرا در شواهد الربوبیه، وقتی انسان‌ها را برمی‌شمارد، اولین قسم، انسان‌هایی هستند که مانند پروانه‌اند. این انسان فاقد حافظه و خاطره است و وقتی با خطری رو‌به‌رو می‌شود، دوباره فراموش می‌کند و به سراغش می‌رود. مانند همین مذاکره ایران و آمریکا که آسیب می‌بینیم و دوباره مایل هستیم مذاکره کنیم که البته این مثال قدری هم مبالغه‌آمیز است، اما می‌توان به افراد معتاد نیز اشاره کرد. انسانی که فاقد قوه حافظه است، با خطرها مواجهه دارد و از خطرها نمی‌گریزد.

نکته دیگر، وضعیت طبیعی است. همان طور که وضعیت جامعه انسانی پراکنده می‌شود و ارتباط‌های انسانی دچار گسست شده، وضعیت طبیعی نیز همین است و می‌خواهد بگوید: ترس و اضطراب به اندازه‌ای قوی است که باصلابت‌ترین چیزها را نیز از بین می‌برد و کوه‌ها که نماد استواری هستند نیز از بین می‌روند و مانند پشمِ زدهِ شده متلاشی می‌شوند، بنابراین از این جهت نیز اضطراب شدیدی را برای انسان به وجود می‌آورد. این اضطراب به دلیل مجموعه انسان‌ها و آنچه در طبیعت رخ می‌دهد حاصل می‌شود.

کسانی که کفه اعمالشان سنگین باشد، اینها جایگاه مطلوبی دارند و یک زندگی پسندیده دارند، اما کسانی که کفه اعمالشان سبک باشد و ایمان، عمل صالح و تواصی به حق و صبر نداشته باشند در «هاویه» خواهند بود. «هاویه» نیز وحشتناک است که برای انسان ترسیم شده است. برخی از مفسرین گفته‌اند این یعنی کاسه سر او واژگون می‌شود و می‌افتد.

امام موسی صدر می‌گوید آیه به بشر می‌گوید در مقابل تو روز قارعه است که تکان‌هایش انسان‌ها را چون پروانه پراکنده و کوه‌ها را چون پشمِ زده می‌کند. در این هنگام کسی نجات پیدا نمی‌کند مگر کسی که عمل صالحش نزد خداوند سنگین باشد. ایشان به تفسیر دیگری نیز از معنای قارعه اشاره و آن را رد می‌کند و آن اینکه برخی از مفسرین، قارعه را به بمب اتمی تشبیه کرده‌اند که صحیح نیست و در اینجا می‌گوید نباید از ظاهر قرآن خارج شویم و باید در کشف ظاهر تعمق کنیم.

این سوره به صورت روشنی از خسران انسان در آخرت صحبت می‌کند که بر اساس آن، با توجه به فقدان عمل صالح، وضعیت دهشتناکی برای این افراد وجود دارد و کسانی که دارای ایمان و عمل صالح هستند، در زندگی پسندیده خواهند بود.

انتهای پیام
captcha