حمید ایماندار، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز و داور مسابقات قرآن، در گفتوگو با ایکنا از فارس، با طرح این سؤال که تحزین در دعاخوانی، تلاوت و مداحی غایت است یا وسیله، گفت: یکی از مقولات مهم در حوزه هنر آوایی مذهبی نسبتسنجی آن با مقوله تحزین و حزنانگیزی است.
وی افزود: این امر را میتوان از منظر فقه موسیقی مورد مداقه قرار داد به این معنا که چه حکم شرعی بر این مسئله مترتب است؛ آنچه که از پژوهشها در فتواهای فقها و مستندات صدور آن به دست آمده است، حرمت تحزین طربانگیز در بیان بیشتر فقهای متقدم و برخی فقهای متأخر است؛ (در مقالهای پژوهشی شیخ انصاری و امام خمینی نیز بر خلاف آنچه مشهور است قائل به حرمت صوت مطرب هستند) لیکن غالب فقهای متأخر قید لهوی را افزودهاند.
ایماندار ادامه داد: بر اساس رأی اخیر امکان تحقق صوت مطرب لهوی در مداحی اعم از مدایح شاد و مراثی غمانگیز ممکن بوده و در مقام تحقق نیز در برخی مدایح امروزی محقق شده است. یعنی معالاسف برخی مدایح هم مطرباند یعنی با تزریق غم یا شادی مفرط به مستمع ایجاد سبکی خفت و خلسه میکنند و هم متناسب با مجالس لهوی، به ویژه مداحیهایی که به صورت چند صدایی و ترکیبی اجرا می شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه مصداقیت صوت مطرب لهوی در دعاخوانی و تلاوت به سبب تنگناهای تجویدی و لحنی بسیار بعید است، گفت: هر چند تحقق صوت مطرب غمآلود در هر ۳ حوزه مداحی تلاوت و دعاخوانی کاملاً ممکن و بلکه در بسیاری از قطعات هنرمندان آیینی محقق شده است، اما فارغ از حکم فقهی باید توجه داشت حوزه هنر دینی بسی حساس بوده و لذا هنرمند آیینی باید به آواهای مطرب لهوی به عنوان دایره حرمت قطعی و حتی آواهای مطرب صرف به عنوان دایره حرمت از منظر برخی فقها نزدیک نشوند.
وی تأکید کرد: در حوزه حکم فقهی مداحان گرامی بیش از قاریان و دعاخوانان در معرض خطر گذر از حدود شرعی هستند، اما فارغ از حکم فقهی نکته مهم به ساحت کارکرد مثبت و مؤثر هنر آوایی آیینی در تربیت نفوس مخاطبان مرتبط است اینکه اگر تحزین و اندوهآفرینی بسان غایت و هدف و نه مقتضی و زمینه تأثیر منظور شود، اهداف هنر آیینی و قدسی محقق نشده و به انحراف خواهد رفت.
ایماندار با تأکید بر اینکه اگر غایت مطلوب قاری، مداح و دعاخوان تحریک حزن و اشک گرفتن منبعث از آواهای حزنآور باشد و محتوا جای قالب را بگیرد باید در مطلوبیت شرعی چنین سبکهایی تردید کنیم، گفت: فیالواقع آنچه داعی نگارش سطور حاضر شد پخش مداوم و مستمر مدایح و دعاهایی بود که همزمان با ایام محرم و کرونا در رسانه پخش شده و روح تحزین و قالب در آنها بر محتوا غلبه داشت چه اینکه تحزین صرفاً باید نقش مقتضی و زمینه بخشی برای تأثیر محتوا باشد و نه بیشتر. این است که میبینیم جاری شدن اشکها و تحریک مخاطبان به نحو موسعی مولود قالبهای حزنآور و مطرب است و نه محتوا و از اینجاست که نقش و جایگاه هنر آیینی فراموش شده و محتوا و معرفت و تاثر مطلوب و مقبول شرع به حاشیه خواهد رفت.
این حافظ کل قرآن کریم به بحث تلاوت قرآن نیز اشاره کرد و گفت: در باب تلاوت قرآن سبک ترتیل را میتوان یک الگوی موفق مطلوب و مشروع تلقی کرد که با فراهم آوردن مقتضای حزن معتدل برای مخاطب مبتنی بر روایات مشوق تحزین در تلاوت به شایستگی نمودار توفیق رسالت هنر آیینی است. از باب نمونه قرائت مرسوم دعای الهی عظم البلا در رسانه ملی که قرائت آن در شرایط بلیه کرونایی مطلوبیت بسیاری دارد به سبکی صورت میگیرد که بیشتر محرک مشاعر مخاطب است تا موفق در تأثر معرفتی وی. در این سبک با استفاده از ترکیبات صوتی بسیار حزین مخاطب چنان متاثر از قالب اندوهناک دعا میشود که از تاثر معرفتی محروم شده و گاه اندوهی بر غمهای دوران سخت کرونایی مخاطب افزوده میشود. لیکن اگر این دعا با حزنی معتدل اجرا شده و این حزن صرفاً نقش مقتضی و زمینه تأثر معرفتی را انجام میداد آسیبهای مذکور برطرف میشد.
ایماندار در پایان تأکید کرد: همه سخن این است که در ارائه هنر آوایی آیینی باید ملاحظات شرعی و مقاصد مدنظر شارع در بهرهگیری معتدل از عنصر تحزین رعایت شود تا مداح قاری و دعاخوان ضمن منظور داشتن محظورات شرعی و بایستههای روحی و روانی از تزریق حزن نابجا نامطلوب و گاه نامشروع به جامعه مخاطبان حذر کرده و غایات مطلوب شارع مقدس را در هنر مقدس خود محقق سازند.
انتهای پیام