علی(ع)؛ نماد انسانیت و فروتن در مقابل حق و عدالت
کد خبر: 4051801
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۷

علی(ع)؛ نماد انسانیت و فروتن در مقابل حق و عدالت

یک نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه علی‌(ع) در جایگاه بندگان خاص خدا قرار می‌گیرد که قرآن کریم به توصیف ویژگی‌های آنها پرداخته است، گفت: امیرالمؤمنین(ع) از منظر آموزه‌های قرآن، نماد انسانیت محسوب می‌شود.

علی کرمی فریدنی نویسنده و پژوهشگر

علی(ع)، نامی است که در تاریخ با عدالت و کرامت انسان گره خورده و مشی انسانی‌اش غیرمسلمانان را نیز شیفته خود ساخته است. او که در دامان و مکتب محمد(ص) پرورش یافت، به گاه نوجوانی دومین فردی بود که نبوت او را تصدیق کرد و پشت سرش به نماز ایستاد. بعدها در لیلةالمبیت در بستر محمد(ص) خفت و خطر را به جان خرید تا آن هجرت تاریخی به سرمنزل مقصود برسد. فتح خیبر مرهون رشادت‌های او بود و در حدیبیه، دست توانای او بت‌ها را یکی پس از دیگری سرنگون کرد. وصی و جانشین برحق محمد(ص) بود، ولی با غصب خلافتش، مصلحت را در صبر و کناره‌گیری دید و خار در چشم و استخوان در گلو ماند تا امت محمد(ص) چندپاره نشود. به گاه هجوم مردم برای بیعت، به آنان هشدار داد که حق، تلخ و سنگین است و تحمل پذیرش آن را ندارند و چون با خدا پیمان بسته بود که در برابر شکمبارگی ستم‌کاران و گرسنگی ستم‌کشان خاموش نباشد، به پا خاست و افسار حکومت را به دست گرفت، ولی با پیمان‌شکنی ناکثین، سیاست تقلب و نفاق قاسطین و عصبیت و جهالت مارقین مواجه و عاقبت، به تیغ جمود و تحجر در محراب عبادت رستگار شد. تاریخ گواهی می‌دهد که دغدغه‌اش، اجرای حق و عدالت بود و رعایت حقوق و کرامت انسان، تا آنجا که حتی حقوق قاتل خود را نیز به رسمیت می‌شناخت.

حجت‌الاسلام علی کرمی فریدنی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، به تبیین شخصیت امیرالمؤمنین(ع) از منظر آموزه‌های قرآن پرداخت و اظهار کرد: در قرآن کریم، آیات بسیاری وجود دارد که به توصیف ویژگی‌های انسان‌های برجسته می‌پردازد و شاید جامع‌ترین آیات در این زمینه، آیات 63 تا 75 سوره فرقان باشد. در این آیات، خداوند ویژگی‌های شایسته‌ترین بندگان یا بندگان ویژه و خاص خود همچون ابراهیم خلیل، موسای کلیم، پیامبر اسلام و انسان‌های تربیت شده و ادب آموخته بارگاه ربوبی را توصیف می‌کند و اگر کسی به این ویژگی‌ها آراسته شود، بالاتر از همه بندگان خداست.

وی افزود: اولین ویژگی، فروتنی در مقابل خدا، بندگان خدا، حق، عدالت، قانون و صاحبان حق است و علی(ع) به واقع در چنین جایگاهی قرار می‌گیرد؛ او هیچ‌گاه گریه نکرد، ولی وقتی مظلومی را می‌دید، به گریه می‌افتاد؛ هیچ‌گاه نلرزید، ولی وقتی حق پایمال شده‌ای را می‌دید، می‌لرزید؛ هیچ‌گاه افسرده نشد، ولی از درد و رنج مردم افسرده و اشکش جاری می‌شد، چون در مقابل حق فروتن بود.

این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: بندگان خاص خدا عاری از کبر و غرور، خودخواهی، خودکامگی، خودبینی و خودشیفتگی هستند و اگر بنگریم، می‌بینیم تمام فاجعه‌ها و مصائبی که بر سر انسان‌ها آمده و می‌آید، از کسانی است که آکنده از کبر و غرور و خودخواهی‌اند و خود را دانای همه چیز می‌دانند، نه به آرای مردم احساس نیاز می‌کنند و نه به پیشنهاد و نقد و نظارت، خود را مافوق همه چیز می‌پندارند و حتی می‌گویند: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى». برخی دیکتاتورها، ظالمان و متکبران به صراحت این را گفته‌اند و برخی دیگر، نه به صراحت، بلکه شیطنت‌آمیز آن را بر زبان می‌آورند.

وی ویژگی دوم بندگان خاص خدا را بردباری و حلم خواند و گفت: کدام بردباری از این بالاتر که امیرالمؤمنین(ع) منتقدان و مخالفان کوردلی داشت که در مسجد، مرگ بر علی می‌گفتند، به‌دلیل اینکه خردمندترین و پاک‌ترین مردم بود و چون عیبی در او نمی‌یافتند، برایش آرزوی مرگ می‌کردند، ولی امیرالمؤمنین(ع) شکیبایی می‌ورزید و هیچ‌گاه آنها را نه بازداشت کرد و نه مورد پیگرد قرار داد و تا زمانی که کسی دست به شمشیر و ظلم در مقابل مردم نبرد، بردباری پیشه ساخت.

حجت‌الاسلام کرمی بیان کرد: ویژگی سوم، پرستش و عبادت خالصانه است و عبادت چه کسی از علی(ع) خالصانه‌تر؟ ویژگی بعدی، بیم و هراس از آخرت است. حضرت می‌فرماید: «به خدا قسم، اگر هفت اقليم را با آنچه زير آسمان‌هاست، به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم و پوست جويی را به ناحق از مورچه‌ای بگيرم، چنين نخواهم کرد.» ویژگی پنجم بندگان خاص خدا، اعتدال، میانه‌روی و پرهیز از افراط و تفریط است که امیرالمؤمنین(ع) در این خصوص پیشتاز بود. در نهایت باید گفت، بندگان خاص خدا حقوق و کرامت انسان‌ها را بسیار رعایت می‌کنند و امیرالمؤمنین(ع) بزرگ‌مردی بود که در منشور حکمرانی‌اش خطاب به مالک اشتر نوشت: «و قلب خويش را کانون رحمت و محبت و لطف به مردم قرار ده» و در ادامه فرمود: «آنها دو گروه‌اند؛ يا برادر دينى تواند و يا انسان‌هايى که در آفرينش شبيه تو هستند.» بنابراین، وقتی این ویژگی‌ها را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم امیرالمؤمنین(ع) از نظر قرآن کریم، نماد انسانیت است.

وی در پاسخ به این سؤال که نهج‌البلاغه چه خوانش و قرائتی از قرآن ارائه می‌دهد، گفت: علی(ع) در نهج‌البلاغه به‌گونه‌ای سخن رانده است که این کتاب را برادر قرآن خوانده‌اند، گویی نهج‌البلاغه اقتباس معنوی، محتوایی و مفهومی از قرآن محسوب می‌شود و امیرالمؤمنین(ع) قرآن را در قالب سخنان خود بیان کرده است. در واقع، نهج‌البلاغه مفاهیم و آموزه‌های قرآن را ترسیم می‌کند و به همین دلیل، آن حضرت در وصیت‌نامه خود فرمود: «خدا را خدا را درباره قرآن، مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشى گيرند.» عمل به قرآن، همان است که حضرت رعایت حقوق و کرامت و حق شهروندی مردم، عدالت قضایی، عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، برابری انسان‌ها و حقوق متقابل جامعه و حکومت می‌دانست. بنابراین، نهج‌البلاغه آموزه‌ها، مفاهیم و محتوای قرآن کریم را به زبان امیرالمؤمنین(ع) گزارش می‌کند.

این نویسنده و پژوهشگر به آرمان‌های بسیار بلند و پرشکوه علی(ع) اشاره کرد و ادامه داد: شاید یکی از مهم‌ترین آرمان‌های آن حضرت این بود که انسان‌ها در زندگی خود به اخلاق شایسته آراسته باشند؛ راستگویی، درستکاری، پاکدامنی، پایبندی به عهد و پیمان، رعایت حقوق دیگران و پایبندی به عدالت حتی نسبت به دشمن. امیرالمؤمنین(ع) نسبت به دشمن خود چگونه می‌اندیشید؟ یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های ایشان این بود که عدالت مانند اکسیژن و آب حیات به همه برسد، حتی به دشمنانش و به تروریست جنایتکاری مثل ابن ملجم مرادی. حضرت بعد از ضربت خوردن فرمود: «اى فرزندان عبدالمطلب، مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد و دست به كشتار بزنيد و بگوييد، اميرمؤمنان كشته شد، بدانيد جز كشنده من كسى ديگر نبايد كشته شود.» بنی‌هاشم، طایفه‌ای قدرتمند و پرنفوذ بودند و برخی از افراد این طایفه قصد داشتند ظلمی را که به آنها شده بود، به‌گونه‌ای جبران کنند و شاید این‌طور فکر می‌کردند که اکنون وقت آن رسیده تا با همه کسانی که با آنها بدرفتاری کرده بودند، به جرم سهیم بودن در قتل امیرالمؤمنین(ع) تسویه حساب کنند، ولی دغدغه آن حضرت برای انسانیت و عدالت را بنگرید که نسبت به خونریزی و کشتار مسلمانان به بهانه خون‌خواهی ایشان هشدار می‌دهد.

وی اظهار کرد: وقتی در این فرازهای نهج‌البلاغه تأمل می‌کنیم، واقعاً از فکر و اندیشه این مرد بزرگ مبهوت می‌شویم. یک نفر را در دنیا پیدا کنید که فرصت سوءاستفاده و انتقام‌گیری از دشمنان خود را داشته باشد، ولی هرگز این‌گونه فکر نکند و به عدالت بیندیشد. حضرت در ادامه آن سخنان فرمود: «درست بنگريد، اگر من از ضربت او مردم، او را فقط يک ضربت بزنيد و دست و پا و ديگر اعضاى او را مبريد، من از رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمود: بپرهيزيد از بريدن اعضاى مرده، هر چند سگ هار باشد.» شکنجه و مثله کردن در نگاه علی(ع)، زشت، شکننده، حرام و نارواست و اگر واقعاً این دغدغه امیرالمؤمنین(ع) نسبت به عدالت، آزادگی و حقوق و کرامت انسان رعایت می‌شد، آیا شرایط مسلمانان این همه ترور، جنایت، آدم‌کشی، خیانت، اعدام، زندان، شکنجه‌گاه، نارضایتی، مهاجرت و ناخشنودی بود؟ متأسفانه ما از قرآن و نهج‌البلاغه فقط سخنی می‌گوییم و عبور می‌کنیم و مصداق همان هشدار امیرالمؤمنین(ع) هستیم که: «مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی بگیرند».

انتهای پیام
captcha