حجتالاسلام والمسلمین علی غلامی دهقی، دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان اظهار کرد: زندگی امام رضا(ع) مانند سایر پیشوایان دینی ابعاد مختلفی دارد، ولی بیشتر لازم است ابعاد فکری زندگی آن حضرت را مطالعه کنیم، چون جامعه ما امروز گرفتار دوگانههایی است که گاهی میتوان میان آنها جمع بست و گاهی نیز باید از هر دو حالت پرهیز کرد و راهحل جدیدی ارائه داد. همین دوگانهها در دوران امام رضا(ع) و سایر پیشوایان دین به گونهای دیگر خودش را نشان میداد و ائمه(ع) تلاش میکردند راهحلی خردمندانه و موافق با مبانی دینی برای آن ارائه دهند.
وی افزود: بعضی از این دوگانهها، مباحث قدیمی و کهنه است که امروز دیگر وجود ندارد و فقط از باب نمونه بیان میشود. وقتی عدهای از اهل حدیث، خدا را تشبیه میکردند و این تشبیه به جسمانیت میرسید و از آن طرف، برخی دیگر معتقد بودند اصلاً نمیتوان درباره خدا فکر کرد و او را شناخت، امام رضا(ع) میفرمود در خصوص خدای متعال نه باید گرفتار تشبیه شد و نه گرفتار تعطیل و راهحل معقولی که با مبانی قرآنی سازگار میآید، تنزیه خداوند است، یعنی منزه داشتن حق تعالی از اینکه او را به جسمانیت و انسانوارگی تشبیه کنیم.
دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اضافه کرد: در خصوص جبر و اختیار نیز که جامعه یا مانند معتزله درباره اختیار و آزادی انسان افراط میکرد و یا مثل اهل حدیث و بعدها اشاعره در خصوص جبر دچار افراط میشد، امام معصوم میفرمود: «لاَ جَبْرَ وَ لاَ تَفْوِيضَ وَ لَكِنْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ؛ نه جبر است و نه تفويض، بلكه امرى است ميان اين دو امر»، انسان نه اختیار مطلق دارد و نه گرفتار جبر مطلق است، در عین حال که از نظر تکوین و خلقت، ارادهای از خود ندارد و به هر حال آفریده شده است، وقتی آفریده شد و به بلوغ رسید، اختیار و آزادی دارد.
وی ادامه داد: امروز برخی از روشنفکران و نواندیشان دینی این ایراد را وارد میکنند که در مذهب شیعه، آنقدر که به زیارت بها داده میشود، به مناجات بها داده نمیشود که باید گفت، تبلیغات رسانهها و رفتار تودههای مردم تا حدودی این موضوع را تأیید میکند، در صورتی که وقتی به آموزههای اهل بیت(ع) مراجعه میکنیم، میبینیم آنها هم دعوت و تشویق به زیارت میکنند و هم دعوت و تشویق به مناجات، بلکه مناجات اصل محسوب میشود و زیارت برای آن است. بنابراین، اگر بتوانیم میان این دو حالتی میانه و معقول داشته باشیم و در تبلیغات، نوشتهها و تریبونها، همانطور که افراد را به زیارت دعوت میکنیم، به مناجات با خدا نیز دعوت کنیم، آن حربه را از دست کسانی که دنبال بهانهجوییهای اینگونه هستند، خواهیم گرفت.
حجتالاسلام غلامی به دوگانه توسل و توکل اشاره کرد و گفت: دلدادگان اهل بیت(ع) آنقدر که به توسل دعوت میکنند، دعوت به توکل ندارند، در حالی که قرآن کریم هر دو را بیان کرده است و همانطور که برای نیازهای مادی و معنوی به توسل سفارش شده، چند برابر آن آیات و روایاتی در خصوص توکل بر خدا وجود دارد. بنابراین، جمع میان توسل و توکل، آموزه صحیح رضوی است که میتواند جامعه را به سعادت و رستگاری برساند.
وی در خصوص شفاعت اهل بیت(ع) و عمل صالح، بیان کرد: از دوره صفویه و قاجار، بحث شفاعت در میان شیعیان بهصورت پررنگ مطرح شد، بهگونهای که وهابیت و یکسری افراد با عنوان تجدیدنظرطلبان در میان شیعه به آن واکنش نشان دادند، در حالی که شفاعت شامل حال آن دسته از پیروان اهل بیت(ع) میشود که در مرحله عمل دارای ایمان، عمل صالح و باورهای قلبی باشند و به تعبیر امام خمینی(ره)، هر چه معرفت انسان به اهل بیت(ع) بیشتر باشد، شفاعت بیشتری نصیبش میشود. این در حالی است که ما فکر میکنیم هر کس بیشتر مرتکب گناه شده باشد، به شفاعت نیاز دارد. وقتی شفاعت را آنگونه تبیین کردیم، با پیامدهای منفی از این قبیل مواجه میشویم که وقتی صحبت از شفاعت اهل بیت(ع) میشود، گویا مردم جری میشوند که حتی اگر مرتکب گناه نیز شوند، اشکالی ندارد، چون با شفاعت اهل بیت(ع) بخشیده میشوند، در حالی که اگر شفاعت را در کنار عمل صالح بنشانیم، چنانکه قرآن کریم دو مرتبه از زبان حضرت سلیمان(ع) میگوید: «...رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ...؛ پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشتهاى، سپاس گويم و كار شايستهاى انجام دهم كه آن را خوش دارى»، آن وقت جامعه به صرف شعار و ابراز عواطف و احساسات بسنده نمیکند و عمل را نیز رواج میدهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تصریح کرد: بخشی از زندگی امام رضا(ع) که به مقتضیات زمان مربوط میشد، مبارزه با تحریف، انحراف و کجاندیشی بود. وقتی از ایشان سؤال میشود که چرا معجزه انبیا با یکدیگر متفاوت است، امام پاسخ میدهد که معجزات براساس نیازهای زمان بود. در ادامه، راوی میپرسد در دوران ما که پیامبری وجود ندارد، باید چه کرد و امام به جای اینکه بگوید به من معصوم مراجعه کنید، میگوید معیار در این دوران، عقل و خردمندی است و خداوند موهبتی به انسان عطا کرده که میتواند با آن مسیر را طی کند. ما حتی وحی را هم با عقل درک میکنیم و کسانی که این همه بر نقلیات، روایات و احادیث تأکید میکنند، باید به این نکته توجه داشته باشند که حدیث معصوم را نیز با عقل میتوان درک کرد. امام رضا(ع) در پایان این حدیث، جملهای بیان میکند که برای دوران ما بسیار سودمند است و آن اینکه میفرماید: راه دینداری در دوران خاتمیت، مراجعه به عقل است، عقلی که در مکتب اهل بیت(ع) تربیت یافته و رشد کرده است. سپس میفرماید: اگر کسانی گرفتار کجاندیشی در دین شوند، آسیبهای آنها بسیار بیشتر و بدتر از کسانی است که درست میاندیشند. کسی که درست فکر میکند و تفقه در دین دارد، طبیعتاً آسیبی به جامعه نمیزند، ولی اگر کسانی عنوان دیندار و دینشناس به خود بگیرند و گرفتار کجاندیشی شوند، امام آنها را بسیار خطرناک معرفی میکند که جامعه باید نسبت به شناخت آنها هشیار باشد. امام دو معیار برای سنجش کجاندیشی یا راستاندیشی افراد و سخنان آنها ذکر میکند؛ مراجعه به قرآن و عقل.
وی افزود: امام رضا(ع) برادری به نام زید داشت که دارای افکار غلط بود و بعضاً با خلافت عباسی درگیر میشد و مردم از او با عنوان زید النار یاد میکردند، یعنی کسی که غارت میکند، آتش میزند و رفتارهای تندی دارد. در مجلسی که امام مشغول صحبت با دیگران بود، زید به اصل و نسب خود افتخار میکرد و میگفت آتش بر ما فرزندان پیامبر(ص) حرام شده است. امام بلافاصله به این سخنان واکنش نشان داد و خطاب به زید فرمود: خیال میکنی سخنانی که محدثان کوتهفکر کوفه گفتهاند، مبنی بر اینکه آتش بر نسل فاطمه زهرا(س) حرام است، شامل حال تو نیز میشود؟ اینگونه نیست و منظور از روایتی که این مطلب را نقل کرده، حسنین(ع) و فرزندان صلبی علی(ع) و فاطمه(س) هستند و آیا پدر ما، موسی بن جعفر(ع) با تو قابل مقایسه است که آتش بر هر دوی شما حرام باشد؟
حجتالاسلام دهقی تأکید کرد: ضمن احترامی که برای سادات قائل هستیم و باید به احترام اهل بیت(ع) به آنها احترام بگذاریم، باید گفت کسی که فکر کند به صرف سادات بودن، حتماً بهشتی است و همه مردم باید دست او را ببوسند، خلاف مبانی قرآنی میاندیشد که معیار را عمل صالح، خردمندی، نیکوکاری، خدمت به خلق و ارتباط وسیع با خداوند معرفی میکند.
وی اظهار کرد: نمونهای از انحراف و کجاندیشی در دوران امام رضا(ع) که ایشان به شدت با آن مقابله میکرد، غلو و مبالغه در خصوص ائمه شیعه بود. روایت مشهوری از امام رضا(ع) وجود دارد، مبنی بر اینکه مخالفان اهل بیت(ع) روایاتی به ایشان نسبت میدهند که سه دسته هستند؛ یک دسته، روایاتی که اهل بیت(ع) را از جایگاهشان برتر نشان میدهند و باعث میشوند مخالفان شیعه، آنها را تکفیر کنند. با این حساب، معتقدم واژهای مثل ارباب را نباید برای امام حسین(ع) به کار برد، میتوان با تسامح از کنار این موضوع گذشت، ولی اگر کسی دنبال ایراد گرفتن و شبههافکنی باشد، آن وقت واژه ارباب اصلاً شایسته امام حسین(ع) نخواهد بود. اگر منظور از ارباب، واژه عربی باشد که جمع «رب» است، معنای ربهای مختلف میدهد و قرآن نیز میفرماید: «...أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ؛ آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداى يگانه مقتدر»، یک رب واحد بیشتر وجود ندارد و بنابراین، امام حسین(ع) از این نظر ارباب نیست، بلکه عبد است در مقابل «رب»؛ اگر منظور ما از ارباب، واژه فارسی باشد که مقابل رعیت قرار دارد، امام حسین(ع) از این نظر نیز ارباب نیست. بنابراین، چرا به جای اینکه از واژگانی نظیر امام، حجت خدا، انسان کامل، بنده صالح خدا و رهبر آسمانی و الهی استفاده کنیم، واژه ارباب را بهکار ببریم که بهانه به دست مخالفان شیعه بدهد؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: طبق گفته امام، برخی درباره جایگاه ایشان غلو میکنند، مثل همین داستانهای عجیب و غریبی که برخی تریبونداران و منبریهای فاقد جایگاه علمی بیان میکنند، ولی چون مخاطبشان توده مردم است و به قول ویل دورانت، تودههای مردم دینی را دوست دارند که پر از معجزه و کرامت و امثال اینها باشد، این داستانها برایشان جذابیت دارد، در حالی که برای تحصیلکردهها موجب دینگریزی و بلکه دینستیزی میشود.
وی اضافه کرد: دسته دیگر، کسانی هستند که جایگاه امام را از امامت به حد یک انسان عادی تنزل میدهند. اینها، روشنفکرانی هستند که تحت تأثیر تفکرات غربی میگویند قرآن نیز پیامبر را یک انسان معرفی میکند. در اصطلاح آن روزگار، به این افراد، مقصره گفته میشد، یعنی کسانی که در خصوص امام گرفتار کوتهفکری میشوند و جایگاه ایشان را تنزل میدهند. سپس امام فرمود، این تفکر باعث میشود تا ما را نیز مانند بقیه مردم بپندارند. درست است که قرآن میگوید: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ...؛ بگو من هم مثل شما بشرى هستم»، ولی به این انسان وحی نازل میشده و از جایگاه علم و غیب و عصمت برخوردار بوده است و ائمه(ع) نیز الهامات غیبی داشتهاند.
حجتالاسلام دهقی بیان کرد: دسته سوم، کسانی هستند که عیوب مخالفان و دشمنان امام را بیان میکنند و آنها نیز همین عیوب را به اهل بیت(ع) نسبت میدهند، مثل کسانی که میخواهند به مقدسات اهل سنت توهین کنند و دنبال سب و لعن هستند که طبیعتاً پیامدهای منفی دارد.
وی تصریح کرد: متأسفانه در جامعه ما، گویندگان و باورمندان به جریان غالی شاید خود نیز متوجه این قصه نباشند، ولی کسی که به جریانهای فکری جامعه شیعه آگاه باشد، متوجه میشود که از سراسر یک حرف یا نوشته، غلو میبارد. برای نمونه، در سال گذشته، فردی روحانی در صدا و سیما حضور یافت و اعلام کرد توحید در برابر ولایت، جزئی از معارف اسلامی به حساب میآید و اصل، ولایت است، در حالی که این حرف غلط بوده و ولایت، طریقیت دارد برای توحید که موضوعیت دارد. خداوند پیامبر و امام را نفرستاده است که ما در آنها متوقف شویم، بلکه ایشان را فرستاده تا ما را به خداشناسی و خداپرستی صحیح رهنمون کند. گاهی مواقع آنقدر از ولایت و امامت صحبت میکنیم که اصلاً فراموش میکنیم پیامبر و امام برای چه آمدهاند. متأسفانه این در جامعه و رسانههای ما وجود دارد و برخی تریبونداران دچار این آفت هستند و اگر هشدار ندهیم، چهره شیعیان و ائمه شیعه را بیش از پیش تخریب میکنند و بهانه دست رسانههای وهابی میدهند که در سراسر دنیا تریبون در اختیار دارند و این سخنان را با تقطیع پخش میکنند. امام رضا(ع) و همه ائمه(ع) به شدت با این جریان مخالف بودند و مبارزهای دائمی با آن داشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص تحریف نیز گفت: در دوران امام رضا(ع) گفته میشد روزه روز عاشورا مستحب است و بسیار ثواب دارد. در روایت آمده که وقتی شخصی از ایشان درباره روزه در روز عاشورا سؤال کرد، امام به صراحت فرمود: آیا درباره روزهای که آل زیاد و بنیامیه قصد رواج آن را داشتند، از من پرسش میکنی؟ سپس میفرماید: این خلاف مبانی و آموزههای دینی است و ریشه در افکار یهودی دارد، نه تنها روزه در روز عاشورا مستحب نیست، بلکه از آن نهی شده و آنها میخواهند عاشورا را بهعنوان جشن به جهانیان معرفی کنند، چنانکه در زیارت عاشورا نیز آمده است: «اللّهُمَّ إِنَّ هذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ». در واقع، وقتی امام میبیند جریانی به دنبال تحریف جریان اصیل اسلام و تشیع است، در مقابل آن میایستد. امروز، نمونههای فراوانی از تحریف و شبهه مثلاً درباره خاستگاه تشیع به چشم میخورد. البته شیعهپژوهان یکایک این شبههها را پاسخ دادهاند، ولی چون جامعه آگاهی لازم را ندارد، تحت تأثیر فضای مجازی قرار گرفته است و گاهی نیز خودمان بهانه به دست دشمن میدهیم.
وی تأکید کرد: آنچه از آموزههای امام رضا(ع) برای امروز جامعه میتوان دریافت، این است که امام نسبت به تحریفها، انحرافات و کجاندیشیها بسیار حساس بود و چنانکه برخی بزرگان گفتهاند، نیاموخته را میتوان آموخت، ولی غلطآموخته را یا محال است یا بسیار سخت. وای به حال جامعهای که از دین، به نادرستی برداشت کند و در واقع، غلطآموخته باشد. بنابراین، باید کسانی باشند که معیارهایی در اختیار جامعه قرار دهند و همچون شاقولی که در دست بناست، باید معیارها به دست اقشار مختلف داده شود تا درست و نادرست را از هم تشخیص دهند. مبارزه با انحراف بسیار دشوارتر از مبارزه با اشتباه است. اشتباه خسارت به بار میآورد، ولی قابل برگشت است، اما اگر جامعه گرفتار افکار انحرافی شد، این افکار بیشتر ریشه در جهل مرکب دارد، یعنی شخص نمیداند و به این ندانستن نیز آگاه نیست. به قول ابن یمین، «آن کس که نداند و نداند که نداند/ در جهل مرکب، ابدالدهر بماند». امیرالمؤمنین(ع) نیز از جهل مرکب بهعنوان درد بیدرمان یاد میکند.
حجتالاسلام دهقی اظهار کرد: نباید از زندگی ائمه(ع) فقط به مناقب و فضایل کلی و آسمانی بسنده کنیم که شاید برای جامعه امروز بهره لازم را نداشته باشد، یا از ولایتعهدی امام رضا(ع) فقط جنبه سیاسی آن را مطرح کنیم که البته بسیار مهم و درسآموز است، بهخصوص برای سیاستمدارانی که دنبال حاکمیت دین هستند. این را نباید نادیده گرفت، ولی چون بسیاری از نویسندگان و گویندگان به این جنبه از زندگی امام پرداختهاند، بهگونهای که ابعاد دیگر زندگی حضرت تحتالشعاع این جنبه قرار گرفته است، باید بعد فکری زندگی امام یعنی مبارزه با انحرافات و کجاندیشیها بهخصوص در درون مذهب تشیع برجسته شود، اینکه عدهای به نام شیعه و محبت اهل بیت(ع)، افکار نادرست و انحرافی مطرح کنند و زحمات هزار و ۴۰۰ ساله مجاهدان راه حق را از بین ببرند.
وی بیان کرد: یکی از اهداف مأمون از دخالت دادن امام در سیاست، این بود که جایگاه معنوی ایشان را تنزل دهد، مثل روحانیت قبل از انقلاب که مظلوم بود و مظلومیت، محبوبیت میآورد و امروز چون حاکمیت در اختیار روحانیت است، مشکلات از چشم دین و روحانیت دیده میشود. امام رضا(ع) در عین حال که اجباراً ولایتعهدی را پذیرفت، ولی بهگونهای عمل کرد که جایگاه قدسی و معنویشان حفظ شد و این بسیار مهم است. سیاستمداران ما که به نام دین حکومت میکنند، با توجه به اینکه حاکمیت جنبههای سیاسی، اعتراضی و انتقادی دارد و با هزاران مشکل مواجه میشوند، باید جایگاه معنویشان را واقعاً حفظ کنند و وقتی به قدرت رسیدند، سادهزیستی، مناجات با خدا و ارتباط با خلق را فراموش نکنند، چنانکه امام رضا(ع) در روایتی میفرماید: محبت به مردم، نیمی از عقلانیت است.
این استاد دانشگاه افزود: وقتی مأمون از امام خواست تا نماز عید فطر را اقامه کند، ایشان فرمود که براساس سنت پیامبر(ص) عمل میکنم. مشهور است که امام غسل به جا آورد، لباس مخصوص پوشید و تکبیرگویان وارد میدان شد تا در مصلا نماز بخواند و خیل جمعیت تحت تأثیر جنبه معنوی شخصیت ایشان قرار گرفت، بهگونهای که دستگاه خلافت مجبور شد امام را در میانه راه برگرداند و اجازه ندهد ایشان نماز عید را اقامه کند. امام در عین حال که به نام ولی امر در جامعه حضور داشت، ولی جنبه معنوی شخصیت ایشان بسیار پررنگتر از جنبه سیاسیاش بود. بنابراین، سیاست ما باید ذیل اخلاق، معنویت و دین تعریف شود. اگر سیاست یا سیاستزدگی بر اخلاق و معنویت غلبه کرد، جامعه آسیب میبیند، کمااینکه از این نظر تا حدودی آسیب دیدهایم.
وی در پایان، اظهار کرد: دهه کرامت، پیشنهاد یا طرح بسیار خوبی بود که از سوی مسئولان فرهنگی ارائه شد و دههای فرهنگی و معنوی همراه با جشن و شادی است. همچنین میتواند پاسخگوی بسیاری از پرسشها و شبهات در این خصوص باشد که چرا فقط به عزاداری اهل بیت(ع) پرداخته میشود و توازنی میان حزن و عزاداری برای اهل بیت(ع) و جشن و سرور برای آنها ایجاد کند. از طرف دیگر، نوعی الگوسازی و الگوگیری برای جامعه بشری است تا این دو شخصیت بزرگ که یکی امام معصوم و دیگری دختر و خواهر امام معصوم است، به جهانیان معرفی شوند، بهخصوص که این دو شخصیت با مهاجرت خود نقش بسیار بارزی در گسترش تشیع در ایران و شرق جهان اسلام داشتند.
انتهای پیام