آزادی و اختیار؛ لازمه تربیت و اصلاح رفتار انسان
کد خبر: 4067239
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۲

آزادی و اختیار؛ لازمه تربیت و اصلاح رفتار انسان

یک روانشناس حوزه خانواده درباره نقش آزادی در تربیت کودک و نوجوان، گفت: اگر انسان را با اجبار به جایی ببریم، مسیر رفته را بازمی‌گردد، خداوند می‌توانست اختیاری به انسان ندهد، ولی این امکان را قرار داده است تا اگر انسان به بیراهه رفت، توانایی بازگشت داشته باشد و بتواند خود را اصلاح کند.

حمید حبشی روانشناس

به گزارش ایکنا از اصفهان، حمید حبشی، روانشناس و متخصص حوزه جوانان و خانواده در ویژه‌برنامه «تربیت بهشتی؛ نقش آزادی در تربیت کودک و نوجوان» که روز گذشته، ششم تیرماه در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد، با بیان اینکه گفتمان دینی معطوف به تربیت است، اظهار کرد: گاهی به‌دلیل جابجایی و وسعت موضوعات، ماهیت یک مسئله را تشخیص نمی‌دهیم، ولی چون در حاکمیت دینی، خداوند را رب و مربی می‌دانیم، به این معنا که تمام آفرینش را به سمت یک هدف متعالی راهنمایی می‌کند، در تشخیص مسائل نیز می‌توانیم از او کمک بگیریم.

وی افزود: در مسیری که به سوی هدف متعالی زندگی طی می‌کنیم، به حاکمیت نیاز داریم و در اینجا، حاکمان همان خدمت‌گزارانی هستند که برای رسیدن جامعه به هدف و مقصد خود تلاش می‌کنند. در این مسیر، ممکن است عده‌ای فردی مثل شهید بهشتی را با مسئله تربیت مرتبط ندانند، به این دلیل که ایشان بیشتر با مسائل مربوط به انقلاب سروکار داشت، ولی همه کسانی که ناخواسته در مسیر حاکمیت قرار گرفتند، مثل استاد شهید مطهری، شهید باهنر، شهید رجایی، شهید چمران و حتی شهید سلیمانی در مواجهه با هر مسئله‌ای، با جنبه تربیتی آن سروکار داشتند.

این روانشناس تصریح کرد: اگر بخواهیم نگاه درست‌تری داشته باشیم، همه عواملی که در ارتباط با حاکمیت قرار می‌گیرند، باید به کانال تربیت بپیوندند و این حرکت به چند عنصر اصلی نیاز دارد که مهم‌ترین آنها آزادی است؛ در آموزه‌های دینی نیز آمده که در دین، اجبار که هیچ، حتی اکراه هم وجود ندارد. نباید دچار این اشتباه شویم که احکام دین نیز اجباری نیست، چون وقتی موقعیتی را با اختیار خود پذیرفتیم، باید ملزومات آن را به‌جا بیاوریم، مثل اینکه با اشتیاق وارد دانشگاه شویم، ولی بگوییم قصد تحصیل نداریم. در این صورت، اصل کاری که در حال انجام آن هستیم، زیر سؤال می‌رود.

وی با بیان اینکه همه احکام و اصول حول محور تربیت شکل گرفته‌اند، گفت: وقتی مانعی در مسیر انسان قرار می‌گیرد، باید به جنگ و جهاد و تلاش پرداخت تا مسیر حرکت باز شود. بنابراین، اگر انسان در محیطی قرار گرفته که با موانع محاصره شده است، باید از آن خارج شود و مهاجرت کند تا بتواند به هدف خود دست یابد.

حبشی به وجود نور در زندگی اشاره کرد و ادامه داد: موانع مثل این است که فردی با تابش نور خورشید به محیط مشکل داشته باشد، چرا که نور باعث آشکار شدن همه موقعیت‌ها و جایگاه‌ها می‌شود و اگر کسی بخواهد چیزی را در خفا و تاریکی بدزدد، وجود نور مانع اوست؛ مثل حق که وجودش مانع کفر می‌شود. کفر به معنای پوشاندن است، یعنی روی چیزی را می‌پوشاند و مانع بروز آن می‌شود و به این ترتیب، در مسیر انتشار حق و رشد و تربیت انسان سد ایجاد می‌کند.

وی بیان کرد: اگر فردی برای تأمین نیازهای معیشتی‌ تلاش می‌کند، نباید هدفش کسب رفاه باشد؛ در غیر این صورت، از مسیر خارج می‌شود. در واقع، تأمین معیشت برای یک فرد نباید آن‌قدر دشوار باشد که به ناچار همه فرصت‌های زندگی را از دست بدهد و زمانی که باید صرف تربیت و شناخت فرد از خودش و زندگی شود، به تأمین معیشت و نیازهای اولیه اختصاص پیدا کند. رفاه زیاد نیز گاهی باعث فرورفتن انسان‌ها می‌شود و کسی که غرق در رفاه است، هیچ دغدغه انسانی دیگری ندارد.

این روانشناس تأکید کرد: در نگاه دینی نباید امکانات انبار شود تا انسان به راحتی از زندگی لذت ببرد، چون امکانات ابزار حرکت هستند و دلیل حرام بودن ربا در اسلام نیز این است که این پول ذخیره می‌شود و از آن در مسیر رشد و حرکت استفاده نمی‌شود. اگر از همین پول برای ایجاد شغل و کسب درآمد استفاده شود، حلال است و هیچ مشکلی ندارد. بنابراین، می‌توان گفت اسلام با انباشت ثروت و امکانات در دست یک عده محدود مخالف است، چون باعث محرومیت عده‌ای دیگر می‌شود.

وی درباره دیدگاه شهید بهشتی در خصوص خدمت به ملت، گفت: اگر پرسیده شود اعضای حزب جمهوری اسلامی در روز هفتم تیر 1360 در دفتر مرکزی این حزب چه می‌کردند، مگر نه اینکه باید در محل خدمت خود مشغول کار می‌بودند؟ در پاسخ باید گفت، شهید بهشتی حزب جمهوری را برای تربیت عناصر حکومت ایجاد کرد که به تعبیر خودش، تشنگان خدمت بودند، نه قدرت و نمی‌خواستند صاحب امکانات شوند، بلکه برای خدمت حاضر شده بودند.

حبشی با تأکید بر اینکه آزادی لازمه حرکت است، اضافه کرد: اگر انسان را با اجبار به جایی ببریم، مسیر رفته را بازمی‌گردد، خداوند می‌توانست اختیاری به انسان ندهد، ولی این امکان را قرار داده است تا اگر انسان به بیراهه رفت، توانایی بازگشت داشته باشد و بتواند خود را اصلاح کند. آزادی که از آن صحبت می‌کنیم، به معنای آزادی از خودمان است، یعنی نجات از امیالی که مانع حرکت می‌شوند.

وی در پایان تصریح کرد: اگر آلودگی‌های روحی و امیال آزاد باشند، همه زندگی را از بین می‌برند. در نتیجه، باید آنها را محدود کرد، یا در صورت امکان از بین برد. اگر این مسائل را به درستی درک نکنیم، ما را دچار اشتباه و از مسیر خارج می‌کنند.

انتهای پیام
captcha