سعید بیابانکی، شاعر و پژوهشگر ادبی در ششمین برنامه «چشمه حکمت» که از سوی ایکنا به مناسبت ماه مبارک رمضان تهیه شده، به اختصار نگاهی به مفهوم «استغفار» در ادبیات عرفانی داشت و اظهار کرد: در کتاب «کشفالاسرار» اینگونه آمده است که استغفار آمرزش خواستن است و آنچه بنده گوید «استغفرالله و اتوب الیه» عزم است بر استغفار، نه حقیقت استغفار.
به گفته این پژوهشگر ادبیات عرفانی؛ عطار در «تذکره الاولیاء» از قول ابوبکر کتانی میگوید؛ استغفار، توبه است و توبه اسمی است جامع شش چیز! اول؛ پشیمانی بر آنچه گذشت. دوم؛ عزم آنکه بیش به گناه رجوع نکند. سِیُم؛ گزاردن هر فریضه که میان او و خداست. چهارم؛ ادای مظالم خلق. پنجم؛ گدازانیدن هر گوشت که از حرام رُسته باشد و ششم؛ تن را اَلَمِ طاعت بچشاند چنانکه حلاوت معصیت چشانید.
وی تصریح کرد: ذوالنون گفت، استغفار، بیآنکه از گناه باز ایستی توبه دروغزنان است. سهل عبدالله گفت؛ اول توبه اجابت است؛ پس انابت است؛ پس توبه است؛ پس استغفار. اجابت به فعل و انابت به دل و توبه به نیت و استغفار از تقصیر.
بیابانکی اظهار کرد: در دیوان شمس؛ انابت، توبه و استغفار در کنار یکدیگر قرار گرفته است؛ اما با توجه به گفتار سهل عبدالله که از تذکره الاولیاء نقل شد، هر یک از یک این کلمات در جایگاه خاصه خویش قرار دارد. مولانا از استغفار بهعنوان غذای سالکان راه حق یاد میکند که در مقابل قدرت نافذ عشق چندان سود و تأثیری ندارد.
بخور شراب انابت، بساز قرص ورع
ز توبه ساز تو معجون، غذا ز استغفار
این شاعر و منتقد ادبی در ادامه این درسگفتار یادآور شد: در خصوص توبه و استغفار دو رباعی بسیار شنیده شده است. نخست اثری است منسوب به ابوسعید ابوالخیر
بازآ، بازآ، هر آنچه هستی بازآ
گر کافر و گبر و بتپرستی بازآ
این درگه ما، درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآ
و رباعی دیگر که از یک شاعر معاصر محمدرضا محمدینیکو
چشم از غم خویش، گریه چون ابر نکرد
دل، ناله ز بیم غربت قبر نکرد
تا مرگ به توبه صبر کردیم
ولی مرگ آمد و تا توبه ما صبر نکرد
انتهای پیام