سعید بیابانکی، شاعر و پژوهشگر ادبی در دهمین برنامه چشمه حکمت ایکنا که به مناسبت ماه مبارک رمضان تهیه شده، در دومین مبحث جایگاه «روزه» در ادبیات گرانسنگ عرفانی و معنوی ایران با عرض ارادت به تمامی همراهان همدل و همه آنهایی که روزهدارند در این ماه مبارک و در این بهار طبیعت گفت: امروز قرار است در ادامه مبحث پیشین در باب روزه در ادبیات عرفانی و معنوی ایران به صحبت بنشینیم.
در باب روزه در کتاب «عوارف المعارف» چنین آمده: «هر کس که به روزه باشد جملگی ایمان حاصل کرده؛ از بهر آنک ایمان دو نصف است. نصفی صبر، نصفی شکر؛ و روزهدار هر دو جمع به کرد.»
عطار میگوید:
روزه چیست؟ از غیر، درگه بستن است
از وجود و از عدم ره بستن است
بیابانکی در ادامه با بیان آنکه عطار در دیوانش حقیقت روزه را امساک تمامی اعضا از ناشایست معرفی میکند به خوانش ابیاتی دیگر از عطار پرداخت و گفت:
ای دوست ماه روزه رسید و تو خفتهای
آخر ز خواب غفلت دیرینه سر برآر
سالی دراز بودهای اندر هوای خویش
ماهی خدای را شو و دست از هوای بدار
پنداشتی که چون نخوری، روزه تو آنست
بسیار چیز است، جز این شرط روزهدار
هر عضو را بدان که بهتحقیق روزهایست
تا روزه تو، روزه بود نزد کردگار
مولانا در مثنوی درباره روزه معتقد است:
باش در روز شکیبا و مُصِر
دمبهدم قُوت خدا را منتظر
کان خدای خوب کار، بردبار
هدیهها را میدهد در انتظار
همچنین در دیوان شمس مولانای بزرگ اینچنین فرموده:
مبارکی شب قدر و ماه روزه و عید
مبارکی ملاقات آدم و حوا
جالب است بدانید که گویی مولانا چنین تلاقی را در عمرش تجربه کرده است. پیشتر نیز گفته بودم که هر انسانی حداقل دو بار تلاقی روزه و عید نوروز را با هم تجربه میکند و گویی آن بیت که عرض کردم ناظر بر این رخداد است.
بیابانکی در پایان اشارات خود در باب روزه در ادبیات عرفانی و معنوی ایران گفت: روزه، دارای فضایل و هنرهای فراوانی است. هرچند که روزه تن را به رنج و زحمت میافکند؛ اما در عوض، دلِ گنجینههای معنوی باارزشی را میرباید.
در روزه اگر پدید شد رنج
گنجِ دل ناپدید با ماست
گر روزه ضرر دارد، صد گونه هنر دارد
سودای دگر دارد، سودای سر روزه