اصول حاکم بر زندگی امام علی(ع) در همه ابعاد و زمینهها مبتنی بر قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) بوده است. در زمینه سیره اجتماعی و برخورد با جامعه نیز روابط آن حضرت براساس دستورات الهی و نبوی استوار بوده است که میتواند الگویی تمام عیار برای افراد محسوب شود.
خبرگزاری ایکنا از فرصت معنوی ماه رمضان استفاده کرده و با انتشار درسگفتارهای زیست اجتماعی علوی با حضور بخشعلی قنبری، نهجالبلاغهپژوه به بررسی اخلاق اجتماعی از دیدگاه نهجالبلاغه پرداخته است تا در مسیر شیعه مولا بودن را بیش از پیش بیاموزیم.
در جلسه دوم موضوع «جایگاه امام حسن(ع)» مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه با هم میخوانیم و میبینیم.
در این جلسه، خطبه 207 نهجالبلاغه را توضیح میدهم.
چنانچه مستحضرید، در ماه رمضان با ولادت امام حسن مجتبی مواجه هستیم. اتفاقاً میخواهم در این جلسه درباره امام حسن(ع) از دیدگاه امام علی(ع) توضیح دهم. ما جلساتی با عنوان الگوهای مثبت در نهجالبلاغه داشتیم که یکی از آنها امام حسن(ع) است که در آنجا به طور مفصل توضیح دادهام.
در نهجالبلاغه درباره امام حسن(ع) چند جا صحبت شده است. مهمترین آنها نامه 31 نهجالبلاغه است و میدانید که بنا بر نظری مخاطبش امام حسن(ع) است. هرچند که نظرات دیگری هم وجود دارد، ولی آنچه در بین شارحان نهجالبلاغه مشهور است، این است که امام علی(ع) این نامه را به امام حسن(ع) مجتبی نوشتهاند و در آن نامه نشان میدهد که امام حسن(ع) نزد امام علی(ع) چه جایگاه والایی دارد و غیرازآن در برخی از نامههای نهجالبلاغه هست که امام علی(ع)، امام حسن(ع) را به عنوان نماینده خود به جاهایی ازجمله جنگ جمل میفرستد و در برخی جاها از وی به عنوان فرمانده لشکر خودش استفاده کرده است و یکی دیگر از جاهایی که راجع به امام حسن(ع) در نهجالبلاغه بحث شده نامه 24 نهجالبلاغه است که در آنجا وصیتنامه مالی علی(ع) بیان شده است و میگوید این وصیتنامه را اول حسن(ع) و بعد از وی حسین(ع) انجام میدهد.
ابی الحدید نیز در شرح خود به کرات بیان کرده است که امام حسن(ع) به عنوان مشاور امام علی(ع) نقش ایفا میکرد و علی(ع) نظرات امام حسن(ع) را بسیار صائب میدانست. البته ابن ابی الحدید برخی وقتها نقل میکند که وقتی امام حسن(ع) نظر میداد نظرات ایشان با نظرات امام علی(ع) انطباق نداشتند و در نهایت با گفتوگوهایی که میکردند به یک نتیجه قطعی میرسیدند. ازجمله جاهایی که در نهجالبلاغه درباره امام حسن(ع) صحبت شده است، خطبه 207 است. این خطبه مربوط به جنگ صفین است و مرحوم سید رضی آورده است که؛ في بعض أيام صفين و قد رأى الحسنَ ابنَه (علیه السلام) يتسرّع إلى الحرب. این مربوط به بعضی از روزهای جنگ صفین است. حضرت علی(ع) وقتی از صفوف نبرد دیدن میکردند جایی مشاهده کردند که حسن(ع) پیشتاز همه سربازان و نیروهای نظامی است و بیمحابا پیش میتازد و از هیچ چیزی نمیترسد و این نشان میدهد که امام حسن(ع) در شجاعت واقعاً نظیر پدر بزرگوارشان بودند. به همین دلیل ایشان در آنجا جملهای را بیان میکنند که سید رضی با عنوان من کلام له علی(ع) در شماره 207 خطبهها آورده است؛ امْلِكُوا عَنِّي هَذَا الْغُلَامَ لَا يَهُدَّنِي، فَإِنَّنِي أَنْفَسُ بِهَذَيْنِ -يَعْنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (علیهما السلام)- عَلَى الْمَوْتِ، لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه وآله).
این جوان را نگه دارید و اجازه ندهید جلو برود. اگر جلو برود چه اتفاقی میافتد، تا با جلو رفتن و شهید شدنش کمر مرا خم نکند و نشکند و من بسیار بیمناکم به این دو تا(امام حسن و امام حسین) که مرگ به سراغ اینها بیاید و باعث شود نسل پیامبر گرامی اسلام قطع شود.
در زبان عربی کلام غلام، به معنی پسر جوانی است که در سنین کامل جوانی به سر میبرد. درحالیکه در زبان فارسی معنی آن متفاوت است.
حضرت علی(ع) فرزندان خود را به دو دسته تقسیم میکند، یک دسته فرزندان فاطمه(س) و یک دسته فرزندان خودش. حسن و حسین و زینب و ام کلثوم را فرزندان فاطمه(س) میداند و میگویند اینها فرزندان پیغمبرند و آنها را به خود نسبت نمیدهد و مابقی را به خود نسبت به میدهد.
اینکه امام علی(ع) نسبت به آنها بسیار حساسیت نشان میداد دلایل مختلفی داشت. جالب است که این دو بزرگوار بنابه نظر شیعیان دو جنبه شخصیت علی و پیامبر را کامل کردند، یکی در صلحطلبی و دیگری در جهاد و مبارزه. امام حسن(ع) و نقشش در صلحطلبی کمتر از امام حسین(ع) نیست به دلیل اینکه امام حسن(ع) آنقدر برای حفظ سلامتی مردم اهمیت قائل بودند که حاضر بودند برخلاف نظرات خودشان با معاویه صلح کنند که متأسفانه ما در طول تاریخ فرهنگ اسلامی از کنار امام حسن(ع) به راحتی گذشتهایم و تصور کرده اینکه جهاد اهمیتش از صلح بیشتر است درحالیکه اینطور نیست و دین اسلام دین صلح و سلامتی است مگر اینکه به اجبار به جهاد تن بدهیم. و نکته اساسی که در امام حسن وجود دارد، بخشش آن حضرت است.
بارها شنیدهاید که نقل است که امام حسن(ع) سه بار کل اموالش را بخشید. منتها آن حضرت مانند پدرش آنقدر کار میکرد و سرمایه حلال به دست آورده بود به همین دلیل وقتی کل مالش را بخشیده بود دوباره تلاش میکرد دوباره به دست آورد و در راه مردم سه ویژگی از ویژگیهای امام حسن(ع) را ه برگرفته از نهجالبلاغه و سایر روایات است، عرض میکنم. اولین این است که امام حسن(ع) صلحطلب است و پرچم صلح را زمانی بلند کرده است که جامعه آن زمان واقعاً نیازمند صلح بود. به دلیل اینکه امام حسن(ع) نیک به یاد داشت که در قرآن آمده است که کسی که به ناحق کسی را به کشتن دهد یا بکشد گویی که همه انسانها را کشته است و اگر کسی یک نفر انسان را نجات دهد، گویی همه انسانها را نجات داده است. از همین جهت امام حسن(ع) بههیچوجه از کنار صلحی که عادلانه باشد عبور نمیکند و این ویژگی بسیار مهم امام حسن(ع) است که البته ما توجه کافی به آن نکردهایم.
دومین ویژگی، شجاعت است و در کلام علی(ع) به آن اشاره شده است. امام حسن(ع) واقعاً آدم شجاعی بود و شجاعتش را در سه نبرد جمل، صفین و نهروان کاملاً نشان داده است. ویژگی سوم، بخشش است و درسهای زیادی در آن نهفته است. وقتی کسی همه داراییاش را از دست میدهد و بخشد.
نقل است که کسی که وارد مدینه میشود و شروع به فحش دادن به علی(ع) میکند و میرسد به امام حسن(ع) . امام بدون اینکه کوچکترین ناراحتی که به پدرش و او توهین میکنند با آرامش کامل چه شده و چه کسی تو را ناراحت کرده است چه چیزی لازم داری. اگر جا نداری به تو جا میدهیم، اگر پول نداری، پول میدهیم. و وقتی شخص میگوید که غریب است وقتی با این برخورد عالی و منطقی و اخلاقی امام مواجه میشود شیفته امام میشود و بعدها از کسانی میشود که از گذشته خود بسیار پشیمان است و جزو مریدان امام حسن(ع) و امام علی(ع) میشود.
امام حسن(ع) از این مسیر دنبال احیای دین خدا و سنت رسول خدا بوده است بنابراین همه جا لازم نیست با روش خشونتبار به مردم تلقین و تحمیل کنیم در بسیار از جاها صلح امام حسن اثرش از جنگ امام حسین(ع) بیشتر بود است هرچند این دو مکمل هم هستند و در مقابل هم نیستند و اگر امام حسین(ع) مجبور نمیشد دست به جهاد نمیزد. چون جهاد امر عرضی است و تحمیل میشود. وگرنه اگر کسی بخواهد جهاد کند، جهاد با نفس میکند.
از نظر علی(ع) چون امام حسن(ع) نواده پیامبر است توصیه میکند که این دو نفر را نگه دارید تا اینقدر جلو نروند. بعضیها اعتراض و یا سوال میکنند که چرا فقط به این دو نفر میگویید. ایشان میفرماید؛ این دو نفر فرزندان پیغمبر هستند و من هراس از آن دارم که اینها از دنیا بروند و فرزندانی از آنها به دنیا نیاید و نسل پیامبر استمرار پیدا نکند.
از همین جهت امام حسن(ع) در نزد مسلمانان اعم از شیعه و سنی جایگاه بالایی دارد.
انتهای پیام