اصول حاکم بر زندگی امام علی(ع) در همه ابعاد و زمینهها مبتنی بر قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) بوده است. در زمینه سیره اجتماعی و برخورد با جامعه نیز روابط آن حضرت براساس دستورات الهی و نبوی استوار بوده است که میتواند الگویی تمام عیار برای افراد محسوب شود.
خبرگزاری ایکنا از فرصت معنوی ماه رمضان استفاده کرده و با انتشار درسگفتارهای زیست اجتماعی علوی با حضور بخشعلی قنبری، نهجالبلاغهپژوه به بررسی اخلاق اجتماعی از دیدگاه نهجالبلاغه پرداخته است تا در مسیر شیعه مولا بودن را بیش از پیش بیاموزیم.
در جلسه سوم موضوع «اعتدال» مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه با هم میخوانیم و میبینیم.
این جلسه میخواهم خطبه ۱۶ نهجالبلاغه را با موضوع «اعتدال» توضیح بدهم. یکی از شعارهای اصلی و اساسی نهجالبلاغه، اعتدال است. اعتدال در این کتاب مانند سایر کتب به معنی میانهروی است، منتها میانهروی در پنج ساحت و چهار رابطه؛ یعنی باید در بیست مورد اعتدال را رعایت کنیم. اعتدال یعنی شناخت سه مورد. یک؛ شناخت نقطه افراط، دو؛ شناخت نقطه تفریط و سه؛ شناخت وسط اینها. اگر بتوانیم این سه شناخت را به دست آوریم و مرحله سوم را انتخاب کنیم، به این نقطه اعتدال گفته میشود.
امیرمؤمنان در خطبه ۱۶ نهجالبلاغه جمله زیبایی دارند، به این جمله دقت کنید؛ شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ، سَاعٍ سَرِیعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِیءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِی النَّارِ هَوَى؛ آن کس که بهشت و دوزخ را پیش روی خود دارد، در تلاش است. برخی از مردم به سرعت به سوی حق پیش میروند که اهل نجاتند، برخی دیگر به کندی میروند، ولی امیدوارند و دسته دیگری کوتاهی میکنند و در آتش جهنم هستند. علی(ع) این سه مورد را در جمله بسیار کوتاهی بیان میکنند و میگویند؛ الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ؛ راست و چپ، گمراهیاند و راه میانه، جاده اصلی است که ماندنی است و سپس بیان میکند؛ عَلَیْهَا بَاقِی الْکِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ وَ إِلَیْهَا مَصِیرُ الْعَاقِبَةِ؛ اگر کسی وارد این جاده اصلی شود، این فرد، به کتاب عمل کرده، در مسیر آثار پیامبر قرار گرفته و از سنت هم برای خودش راه نجات پیدا کرده است. البته اگر کسی این اقدامات را کند، قطعاً اهل نجات خواهد بود.
شاید سوال کنید که؛ آیا چپ و راست بودن، یا معتدل بودن، افراطی و تفریطی بودن به چه وسیلهای تشخیص داده میشوند؟ مثالی برای شما بیان میکنم، در نهجالبلاغه برای اعتدال، کلیگویی نشده است. یعنی این طور نیست که حضرت علی(ع) ما را به کلیگویی در اعتدال دعوت میکند و میگوید مردم میانهرو باشید. همچنین دینی را در دنیا به من معرفی کنید، بعد این دین شما را به اعتدال دعوت نکند. همه مکتبها و ادیان ما را به اعتدال دعوت میکنند. اما آیا مسیر اینها به لحاظ نظری و در مقام عمل، راه میانه است؟ مسلماً اگر این طور بود، نیاز به دین آخرالزمان وجود نداشت و نیاز به تفسیر، تحلیل و تبیین وجود نداشت.
حضرت علی(ع) مثالی میزند و میگوید؛ مثلاً شما میخواهید در رابطه با غذا خوردن اعتدال را رعایت کنید، چه میکنید؟ هر گاه گرسنه نشدید به سمت غذا نروید، وقتی بین دو تا سه لقمه جا داشتید که غذا بخورید، از غذاخوردن دست بکشید. پس علی(ع) میگوید، در زندگی معتدل باشید، منتها، مخاطب عزیز و ارجمند باید توجه کنید که اعتدال حاصل نمیشود، مگر به تفکر. بدون تفکر اعتدال نداریم؛ لذا در نهجالبلاغه در بعضی جاها اشاره میکند که و نَظَرَ فأبصَرَ؛ اول با دقت نگاه میکند و سپس بصیرت به دست میآورد. یکی از ثمرات این تأمل، تفکر و رسیدن به بصیرت و اعتدال است. اعتدال یعنی در هر کاری حداقل سی ثانیه فکر کنیم و اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، به مرز اعتدال و میانهروی رسیدهایم.
انتهای پیام