به گزارش ایکنا، نشست «ظرفیتهای کانونهای قرآن و عترت دانشگاهی» با محوریت مطالبهگری دبیران کانونها از مسئولان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با حضور جمعی از دبیران کانونهای قرآن و عترت از دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران، امیرکبیر و علم و صنعت، همچنین مجتبی صفری، معاون مدیرکل ادارهکل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و احسان خامنوی خیابانی، رئیس اداره فعالیتهای دینی و قرآنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد که مشروح آن تقدیم نگاه مخاطبان میشود؛
علی ساعتچی، دبیر کانون قرآن و عترت دانشگاه علامه طباطبایی و دانشجوی رشته روابط عمومی دانشکده علوم ارتباطات در مقطع کارشناسی خطاب به مسئولان وزارت علوم: دقیقاً سرفصلی که برای بخشی که شما متولی آن هستید تعریف شده چیست و چه میزان در طول سالیان گذشته سرفصلهای تعریف شده تحقق پیدا کرده و مخاطبان در دانشگاههای مختلف راضی بودهاند؟
مجتبی صفری، معاون مدیرکل ادارهکل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: بخش زیادی از مشکلات و انتظاراتی که وجود دارد، وابسته به این است که شما بدانید مأموریت و اختیارات ما در وزارت علوم بر حسب چیزی که تعریف شده تا کجای کار است. جایگاه ما سیاستگذاری و برنامهریزی برای دانشگاههاست. آنچه که باید از جنس حمایت و تسهیلگری اتفاق بیفتد، تا حد بسیاری وظیفه دانشگاه و معاونتهای فرهنگی و اجتماعی آنهاست. اگر چه این وظیفه سطحی از حمایت را از ما سلب نمیکند، اما معمولاً وقتی برنامهای فرهنگی با همه شئون بودجهبندی و اعتباراتش در دانشگاه تعریف و اجرایی میشود، همه این اتفاقات در دانشگاه پیش میآید، یعنی برنامههای کانونها و انجمنها در دانشگاهها ضریب میخورد. در مأموریت ما واقعاً حمایتهای اینچنینی از دانشگاهها نیست.
در سال گذشته تمام تلاشمان بر این بوده که به طور خاص بتوانیم بودجه مصوب دانشگاهها را در ردیف فرهنگی مستقل کنیم تا دانشگاه بتواند کار خود را پیش برده و معاون فرهنگی بداند واقعاً چقدر اعتبار دارد و بر اساس آن برنامهریزی کند. این اتفاق افتاد و در لایجه بودجه آمد که پنج درصد از بودجه دانشگاهها برای حوزه فرهنگی تخصیص پیدا کند. سازمان برنامه و بودجه هم موظف شد که این تخصیص را انجام دهد.
اما موضوعی که نباید از آن غفلت شود و باید در مأموریتهای ما در سالهای گذشته میگنجیده بحث شبکهسازی فعالان قرآنی است که این اتفاق نیفتاده است. در این شبکهسازی قطعاً تجربهنگاری و در کنار هم قرار گرفتن دوستان صورت میگیرد.
در دور جدید مدیریتی که حدود شش ماه از آن میگذرد، در جشنواره قرآنی به دبیران کانونها در دانشگاهها نقش دادیم و اولین قدم را برای شبکهسازی برداشتیم تا دبیران کانونهای قرآن و عترت هویتی در دانشگاهها پیدا کنند. یک مؤلفه مهم عمده کاری که مجموعههای دانشجویی از ما انتظار دارند، هویتبخشی است و این را همه گروههای دانشجویی از ما میخواهند، این واقعاً اولین قدم بود که بتوانیم به این هویتبخشی کمک کنیم. چون یکی از دغدغههای کانونهای قرآن و عترت این است که نقششان در تعریف برنامهها خیلی در دانشگاه مشخص نیست، به همین خاطر ما کمتر میبینیم که کانونهای قرآن و عترت متولی برنامههای مهم دانشگاه باشند و مسئولان بیشتر تصدیگری دارند.
به مأموریتهای خودمان برگردم، پیگیر ظرفهای جدید برای فعالیت دانشجویان و تسهیلگری هستیم. نسبتیابی را خود کانونها باید انجام دهند ولی ما باید آن را تسهیل کنیم. نشستهایی را با سازمان دارالقرآن الکریم داشتیم و خیلی جدی در حال انعقاد تفاهمهایی برای اجرای پروژههایی هستیم که دانشجویان بتوانند آنها را در دانشگاهها اجرا کنند.
این مسئله هم وجود دارد که کمتر از سمت کانونهای قرآن خواستهای به سمت ما آمده است و ما اصلاً در شرایطی قرار نداریم که انبوهی از درخواستها به معاوت فرهنگی وزارت علوم بیاید که نشان دهد کانونهای قرآن و عترت میخواهند فلان کار را انجام بدهند.
کانونها مجمع و مثل انجمنهای علمی اتحادیه ندارند، پس این فرایند سخت است، اما باز هم بعضاً کانونهایی داریم که در حوزههای عامالمنفعه و موضوعات مختلف درخواستهایشان را مطرح میکنند. از سوی دیگر اگر واقعاً برنامهای در سطح ملی، استانی و منطقهای در دانشگاهها برگزار شود حتماً تسهیلگری را در مورد آن داریم. ممکن است وظیفهای در حوزه مأموریت ما در حوزه حمایت باشد ولی واقعاً درخواستی در این زمینه وجود ندارد. ممکن هم هست این ذهنیت وجود داشته باشد که پیش از ما رفتهاند و اتفاقی نیفتاده و ممکن است ما برویم کسی حرف ما را گوش نکند، ولی واقعاً حداقل در مدت حدود شش، هفت ماه گذشته که به عنوان معاون ادارهکل خدمت دوستان هستم حتی یک درخواست هم در مورد برنامهها و طرحهایشان نداشتهایم.
ساعتچی: شما درست میفرمایید، اینکه درخواستی نیامده باشد شاید از کوتاهی ما بوده، دیگر اینکه شاید ما باید این را از دانشگاه پیگیر باشیم.
ایکنا: تشکیل مجمع که خودتان هم اشاره داشتید، آیا میتوان به نهادهای دیگر برونسپاری کرد؟ و آیا این امر باعث ایجاد مشکل و تداخل نمیشود؟
صفری: مسئله دستگاه متولی نیست، مسئله تشکیلاتی است که شکل گرفته بود و به شکل کلی مجامع کانونها دیگر شکل نگرفتند.
ایکنا: اگر مجمع شکل بگیرد، روند شبکهسازی نیز رو به روالتر میشود.
صفری: همینطور است. شکلگیری مجامع کانونها مصوبات مجموعههایی که کنار وزارت علوم و تصمیمگیر این حوزه برای همه کانونها هستند، نیاز دارد، اینطور نیست که بشود فقط برای کانون قرآن مجمع ایجاد کرد، اما باب هماندیشی اصلاً بسته نیست. همین قدم اولی که در جشنواره قرآنی برداشتیم و بلافاصله بعد از ماه مبارک جلسهای را هم در وزارت علوم با حضور فعالان قرآنی داریم، البته این غیر از جلسه دانشگاه تربیت مدرس است که جمع زیادی از دانشجویان و فعالان قرآنی آنجا خواهند بود. جلسه وزارت علوم در اردیبهشتماه سال جاری است و کانونهای قرآنی را دعوت میکنیم تا آنهایی که در تهران هستند، حضور پیدا کنند و آنهایی هم که در شهرستان هستند از طریق لینک مجازی حضور داشته باشند.
باب هماندیشی اصلاً بسته نیست. مواجه شدن با دوستان و مطالباتشان وابسته به وجود مجمع نیست. ولی امیدوارم با شرایطی که الان پیش آمده بتوانیم فرصت هماندیشی را فراهم کنیم، باب بعدیاش را خود دوستان باید شکل دهند. البته نکته دیگری هم هست که هنوز به تصمیم نرسیدهایم، اما در حوزه مناطق، دانشگاهها در کل کشور در 10 منطقه تقسیم شدهاند، در حال بررسی هستیم تا مجامع و هماندیشیهای مجموعههای کانونی و انجمنی را در حاشیه جلسات مناطق داشته باشیم. این موضوع هنوز نهایی نشده و در مورد کانونهایی مثل کانون امام رضا(ع) نیز مطرح است.
ساعتچی: اگر بخواهد مطالبهای مطرح شود، آیا باید سلسله مراتبی را طی کنیم؟ میخواهیم که صدایمان به گوش وزارت علوم برسد، مسیرش چیست؟
صفری: مطالبهگری و درخواست حمایت مرز نمیشناسد. رعایت سلسله مراتب مربوط به مسئولان دانشگاههاست نه دانشجویان، دبیران کانونها هیچ مرزی ندارند و اگر درخواستی داشته باشند، میتوانند ارسال کنند، اگر نکتهای داشته باشند از فضاهای موجود میتوانند آنها را مطرح کنند. ما درخواستهایی از کانونهای متعدد دانشگاهی داریم. برنامه مشخص و قابلیت تعمیم داشته باشد، قاعدتاً ظرفیت حمایتی و مأموریتمان برای کل کشور است نه یک برنامه دانشگاهی و دانشگاه باید وظیفه خود را انجام دهد.
وقتی درخواستی میآید میزان مشارکت دانشگاه را نیز بررسی میکنیم، یک قاعده و تجربه کلی وجود دارد و آن اینکه قویترین مجموعههای دانشگاهی تاکنون یک ریال هم از ما دریافت نکردهاند، بعضاً فقط در جلسات انتهایی دعوت میکنند و حضور پیدا میکنیم. اما این دلیل نمیشود که ما حمایت نکنیم، مرحله به مرحله، بررسی میکنیم که دانشگاه چگونه ورود پیدا کرده و بعد هم در نهایت کمک میکنیم.
مریم عاشقمعلا، دانشجوی مقطع دکتری برنامهریزی محیط زیست از دانشگاه تهران و دبیر کانون قرآن و عترت این دانشگاه: بحث تعمیم بین دانشگاهها را مطرح کردید که یکی از دغدغههایم است، چقدر خوب میشود مثل مسابقات قرآن که در سطح همه دانشگاههاست و به صورت یکپارچه برگزار میشود یکسری برنامههای روتین و منظمی برگزار شود؛ لذا ما اگر طلب تشکیل مجمع را داشتیم به خاطر همین بود که طرح یک دانشگاه به دانشگاههای دیگر نیز تعمیم داده شود و به صورت هماهنگ و یکپارچه در سطح کل دانشگاهها برگزار شود.
این نیاز به یک هماهنگکننده دارد که شما میتوانید کمک خوبی در این زمینه باشید. حتماً هم حمایت نباید مالی و مادی باشد، میتواند همین هماهنگکنندگی و قرار دادن فضایی برای دور هم جمع شدن به منظور مشورت باشد نه اینکه هر کسی کار خود را انجام بدهد و یکسری موازیکاریهایی صورت گیرد. بعضاً این مشکل را در سطح تشکلهای مختلف یک دانشگاه هم میبینیم، در صورتی که اینها میتوانند به صورت یک پارچه برنامه منظمی داشته باشند و این باعث میشود که وحدت آنها هم به چشم بیاید، لذا من تقاضا دارم شما بهعنوان هماهنگکننده و تسهیلگر به کانونها کمک کنید تا بتوانند به صورت هماهنگ کاری را انجام بدهند.
خامنوی، رئیس اداره فعالیتهای دینی و قرآنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: استفاده از تجربیات کانونها در کنار یکدیگر، دغدغه ما هم بوده، از این جهت که بتوانند در کنار هم قرار بگیرند و همافزایی داشته باشند، مدت طولانی است که روی این قضیه تأمل داریم و برای آن برنامهریزی میکنیم. جلسات متعددی با حضور صاحبنظران، اعضای هیئت علمی مجموعههای مختلف و افراد فعال قرآنی برگزار شده تا راه استفاده از تجربیات و توان بالقوه کانونها را بیابیم.
در اولین قدمی که با همکاری نهاد مقام معظم رهبری برداشته شد، 28 فروردینماه 1402 یک گردهمایی با شرکت فعالان قرآنی دانشگاهها در دانشگاه تربیت مدرس داریم که گام اجرایی در راستای رسیدن به هدف آشنایی کانونها و فعالان قرآنی با همدیگر است به نحوی که با این شناخت، توان دوستان با هم جمع شود و بتوانند از تجربیات یکدیگر استفاده کنند. سرفصلهای آن برنامه همفکری و همافزایی و در نهایت مقدمهای بر شبکهسازی فعالان قرآنی است، معتقدیم اگر فعالان قرآن و عترت بتوانند در دانشگاهها همدیگر را بشناسند و پیدا کنند و با فعالیتها آشنا شوند، به این واسطه برای دوستان همافزایی ایجاد میشود. شاید تحت عنوان مجمع نباشد اما بنا داریم که جلسه همفکری ادامه پیدا کند، معتقدیم که شور و نشاط عرصه فرهنگی را در هیچ فضای دیگری نمیتوانیم پیدا کنیم. امسال هم برخلاف همیشه، دبیرهای اجرایی جشنواره قرآن و عترت را دبیرهای کانون قرآن و عترت قرار دادیم.
عاشقمعلا: ما این درخواست که از خود دبیران کانون قرآن و عترت در جشنواره قرآن و عترت استفاده شود با مدیرکل فرهنگیمان مطرح کردیم و میگفتند که خیلی خوب است و ما مطرح میکنیم که این کار انجام شود، ولی در نهایت هیچ استفادهای از ما نشد.
خامنوی: این کملطفی از سوی دانشگاه اتفاق افتاده، دانشگاههایی که آییننامه را با دقت مطالعه و اجرا کردند به این نکته توجه کردند و این کار انجام شد. بعضی از دانشگاهها طبق روال خودشان عمل کردند و ممکن است این اتفاق در آنها نیفتاده باشد، اما طبق گزارشهای ما در اکثر دانشگاهها این اتفاق افتاد. باید ببینیم که در دانشگاه شما چه مشکلی بوده که این اتفاق نیفتاده است.
عاشقمعلا: ما حتی تاریخهای برگزاری مسابقات را هم نمیدانستیم که حتی این گلایه را از مسئولان دانشگاه تهران هم کردم.
خامنوی: این روال یک مقدار ثبات و قوام بیشتری پیدا خواهد کرد و انشاءالله آثار بهتری خواهد داشت.
مجتبی وحدانی، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت کسب و کار دانشگاه امیرکبیر و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی از دانشگاه علم و صنعت: به طور کلی نگاه و تصویری که نسبت به کانونهای قرآن و عترت دانشگاهها و حتی بعضاً سایر تشکلهای دانشجویی ایجاد شده سطح دانشجویان را صرفاً در حد برگزاری یکسری برنامههای اجرایی تنزل داده و این کمی از رسالت دانشجویی که مقام معظم رهبری هم بر بحث مطالبهگری و جریانسازیاش تأکید دارند، دور است.
متأسفانه به سادگی هم نمیتوان این دیدگاه را تغییر داد. دانشجو به طور کلی چهار سال در دانشگاه فرصت کار فرهنگی دارد که روی یکسری فعالیتهای اجرایی تمرکز دارد، البته تا جایی که میشود باید فضای قرآنی دانشگاه را حفظ کرد ولی به نظرم رسالت اصلی دانشجو در کانون قرآن و عترت بحث سیاستگذاری کلان کشور است، در این زمینهها ورود کند تا خروجی بهتری کسب شود، میشود از ظرفیت دانشجو در این بُعد استفاده کرد.
کانونهای قرآن و عترت دانشگاهی توان مالی و ظرفیت اینکه بخواهند تحولی در برنامههای اجرایی داشته باشند، ندارند ولی ظرفیت فکری خوبی را دارند و میتوان از آنها در مجامع و نشستهای مختلف مشورت گرفت. نهادهای قرآنی چابکی لازم را ندارند و صرفاً برنامههایی را به منظور ارائه گزارش برگزار میکنند، نمونهاش همین نمایشگاه قرآن است که سالهاست برگزار میشود و همه هم به آن نقد دارند و شما هم واقف هستید که نصف بیشتر نمایشگاه تبدیل به فروش محصولات فرهنگی شده است.
نهادها بودجههای معقول و منطقی میگیرند که میشود از آن خیلی استفادههای بهتری کرد، دانشجویان هم میتوانند از ظرفیت فکریشان استفاده کنند تا این نهادها فعالتر و پویاتر شوند و در سطح کشور تغییری ایجاد شود. ما نگاهمان را فقط معطوف به داخل دانشگاه کردهایم و متأسفانه اکوسیستمی ایجاد شده با این تصور که دانشجو میآید و در چهار سال چند برنامه برگزار میکند، میتوانید برنامههای دانشگاهها را ببینید، کلاً به سمت این رفته که دو کلاس تدبر در قرآن و چهار مسابقه برگزار شود. اینها بد نیست ولی واقعاً ظرفیت فکری دانشجو در حال هدر رفتن است و از ظرفیت مالی نهادهای بزرگتر کشور هم میتوان استفاده بهتری کرد ولی این اتفاق نمیافتد.
به نظرم باید این رویکرد را اصلاح کرد. شروع آن هم میشود همان نشستهایی که فرمودید. یکسری اختیاراتی از طرف وزارت علوم یا نهاد رهبری به کانونها داده شود تا بتوانند به فضای سیاستگذاری ورود کنند و مسئولان نهادهای قرآنی کشور را پای میز بیاورند و بگویند این بودجه و این خروجی کار شماست. اگر وارد این فضای مطالبهگری شویم به نظرم خیلی خروجیها بهتر است و نتایج خیلی مثبتتری میتواند داشته باشد.
صفری: تا حدودی به این بحث ورود کردهایم. ممکن است سلایق دانشجویان در فضاهای مختلف باشد، همه علاقهمند به ورود به فضای سیاستگذاری نیستند و نمیشود گفت که همه دانشجویان را برای سیاستگذاری بسیج کنیم. برای این مسائل زمینههایی در مجموعه وزارت علوم پیشبینی شده، به طور مثال کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی را داریم که طبیعتاً دانشجویان به این فضا برای سیاستگذاری ورود پیدا میکنند. یا در همین جشنواره قرآن و عترت ما بخشی را تحت عنوان نوآفرینی قرآنی اضافه کردهایم یعنی ایدههای جدیدی که در عرصه قرآنی میتواند مطرح شود که زمینه قرآنی داشته باشند ما به مسابقه گذاشتهایم. در دوره اخیر حدود 50 ایده قرآنی در سطحی که قابلیت توسعه دارند و میتوانند مشکلاتی از کشور را با رویکرد حل مسئله حل کنند دریافت کردهایم، این اتفاق افتاده و آثار خیلی ارزشمندی به دست ما رسیده است.
پیشبینی شده که دانشجویان با علایق و سلایق مختلف بتوانند در همه عرصهها حضور پیدا کنند. ما در جشنواره چهل رشته را برنامهریزی کردیم که با هر سلیقهای دانشجو میتواند ورود و حضور پیدا کند.
موحدی: اگر این ظرفیتی که میگویید وجود داشته باشد، بعید میدانم که دانشجویان و بهویژه فعالان قرآنی از آن اطلاع داشته باشند. من چهار سال در کانون قرآن و عترت دانشگاه علم و صنعت بودم و با فضای کانونهای قرآن دانشگاههای دیگر هم تا حدی آشنایی دارم، چنین چیزی تاکنون به گوشم نخورده است. اگر باشد که قطعاً نکته مثبتی است. به نظرم وزارت علوم باید یکسری هستههای فکری را ایجاد کند و مکانی را در نظر گیرد برای اینکه هستههای فکری دور هم جمع شوند و ایده و راهکار دهند که چگونه میشود در سطح کشور اقدام کرد. متأسفانه ما خیلی جایگاه دانشجو را نسبت به رسالت اصلیاش تنزل دادهایم.
صفری: این به خود دانشجو برمیگردد. فعالیتهای دانشجویی دچار ضعف عملکردی است. نظام مسائل کلی کشور در حوزه کانونهای فرهنگی و هنری نسبت به مسائل و دغدغهای که کانونهای قرآن و عترت دارند، خیلی ضریبی نخورده است. خواستهای که شما دارید باید برآمده از فضای دانشجویی باشد. درگیر فضای اجرایی صرف خودش یک آسیب است، اگر چه همان فضای اجرایی باعث میشود، دانشجو شناخته شود و به عرصه سیاستگذاری ورود کند.
اگر دبیر کانون قرآن و عترت، قوی و توانمند و صاحبنظر باشد حتماً دانشگاه از او استفاده میکند، هم و غمی پشت این بحث که از دانشجو استفاده نمیشود، نیست، ولی باید صدای آن کانون بلند شود و به ما برسد. اینکه دانشجو بنشیند و از مجموعه بالادستی نظام بخواهد که تو باید بیایی و من را بشناسی، درست نیست. ما در چه فرایندی میتوانیم دانشجو را بشناسیم؟ در برنامههایی که اجرا، مطالبه و درخواست میکند، آن هم در حوزه پایهای مثل قرآن و عترت که همه حوزهها میتواند از آن وام بگیرد.
به طور مثال دانشگاه تهران مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دارد، کانون چقدر توانسته از آن استفاده کند و به خودش ضریب بدهد؟ یعنی در خود دانشگاهها هم مجموعههای موازی شکل گرفته، آن چیزی که میتواند به کانونها قوت و ضریب بدهد این است که فقط دانشگاه را اکوسیستم خود نبینند، یعنی پایشان را فراتر از دانشگاه بگذارند و با بقیه متولیان قرآنی نسبت پیدا کنند. متولیان قرآنی که هر کدام ظرفیتی دارند و عموماً کار موازی هم انجام میدهند، میتوانند به فعالیتهای کانونها ضریب بدهند.
وحدانی: حرفتان را قبول دارم ولی آن رویکرد اشتباه شکل گرفته و یک نهاد بالادستی نیاز است تا پشتوانهای برای آنها ایجاد کند. منِ دانشجو که به عنوان دانشجوی ورودی جدید وارد دانشگاه میشوم فضایی دور و برم صرفاً همان برنامههای اجرایی است که میبینیم. طبیعتاً تغییر این فضا توسط منِ دانشجو خیلی سخت است. من بعد از چهار سال فعالیت اجرایی به این جمعبندی رسیدم، متأسفانه خروجیها سال به سال ضعیفتر شده و مخاطبهای برنامهها سال به سال کمتر میشوند، مسیری که میرویم بد نیست ولی کافی هم نیست، خروجی کافی نداشته و کاملاً واضح است. اگر بر اساس آمار هم نگاه کنیم میبینیم که در سالهای گذشته خروجی رفته رفته ضعیفتر شده پس یک جای کار میلنگد و سیاستگذاری باید اصلاح شود.
صفری: مجموعههای دانشجویی وقتی قوام، رشد و ارتقا پیدا میکنند که از تجربیات گذشته خوب استفاده کرده باشند. تشکیلات در کانونهای قرآن و عترت خیلی معنی ندارد، اگر معنی داشته باشد، ادوار در آن معنی پیدا میکند. اگر شما قبول کنید مسئول بعدی کانون قرآن علم و صنعت را کمک کنید، او قطعاً راهی که شما رفتهاید، دوباره سعی و خطا نمیکند، این وظیفه سیاستگذار نیست، مجموعه دانشجویی باید بتواند خود را ارتقا دهد، سیاستگذار برای برنامهها و کلانپروژهها تسهیلگری میکند، به طور مثال شما میگویید فلان مدیر در برنامههای ما اصطکاک ایجاد میکند، اینجا میتوانیم ورود کنیم.
دانشگاهها میتوانند پشت سر هم میزبان شوند. فضای تجربهنگاری است، این اتفاق میتواند بیفتد، که به همت دانشجویان نیاز دارد و ما فقط میتوانیم تسهیلگریاش را انجام دهیم. ما مشکل عدم انتقال تجربه در تشکلها و بهویژه کانونهای فرهنگی و بعضاً انجمنهای علمی را داریم و این باعث میشود، راه رفته دوباره طی شود و اگر حین مسیر به یک مدیر بیتجربه هم بربخورید، موانعتان و اصطکاک که با آن مواجه میشوید، خیلی بیشتر میشود.
موحدی: من اینها را قبول دارم ولی دامنه اثرگذاری دانشجو در حد دانشگاه است. نهاد بالادستی که کل اینها را شامل میشود باید پشتوانهای ایجاد کند تا منِ دانشجو دلم به آن محکم باشد تا بتوانم چند مسئول قرآنی را بیاورم و پاسخگو کنم، من این پشتوانه را در دانشگاه ندارم.
صفری: این پشتوانه را حتماً دارید، این توان، شخصیت و جایگاه را کانون قرآن و عترت دارد که سنگ را طوری بزند که موجش به بیرون از دانشگاه هم برسد، مگر بقیه حوزههای تخصصی اینطور است؟ نمیتوانید بگویید مثلاً یک انجمن علمی چقدر بُرد دارد که ما آن بُرد را نداریم، خیلی هم حمایت حداقلی دارند یعنی ما که حمایتی نکردیم و به موفقیتهای جدی رسیدند، ما با یک تواضع زائدالوصفی در مجموعههای کانونهای قرآن و عترت دانشجویی طرف هستیم، دانشجویان خیلی خوب و بی سر و صدایی داریم.
وحدانی: به هر حال اسم وزارت علوم نسبت به اسم کانون قرآن و عترت فلان دانشگاه پشتوانه بیشتری دارد، این را نمیشود نفی کرد، اکر وزارت علوم قدم پیش بگذارد، نمیگویم حمایت مالی آنچنانی، بلکه فضایی ایجاد و از کانونها دعوت کند، همین نشستها استمرار داشته باشد، دانشجویان ببینند که نظراتشان واقعاً پیاده میشود و اگر نظری میدهند که میتواند فرایند را اصلاح کند خروجیاش را هم ببینند که وزارت علوم پشتش ایستاده و کمک میکند تا به یک جایی هم برسد و صرفاً حرف زده نشود.
خامنوی: شأن متولیان فرهنگی مثل وزارت علوم یا مجموعههای دیگر در فعالیتهای فرهنگی در سه شأن حمایت، هدایت و نظارت خلاصه میشود. وظیفه ما این است که از فعالیتهای فرهنگی دانشگاهها و به طور مشخص فعالیتهای قرآنی حمایت کنیم و تا آنجایی که میتوانیم این جریانها را به سمت مؤثر بودن هدایت کنیم. در صحبتهایتان گفتید که دانشجو بدون تجربه وارد دانشگاه میشود، چهار سال حضور دارد و تا خودش را میشناسد فارغالتحصیل میشود و میرود.
در این راستا، یکی از وظایفی که برای خودمان تعریف کردهایم، تسهیلگری است برای اینکه زمینه ورود دانشجو را به عرصه تصمیمسازی و حل مشکلات جامعه و مسائلی از این قبیل فراهم کنیم تا دانشجو سر در گم نباشد که میخواهد چه کار کند. از اقداماتمان در این راستا این است که جشنواره پایاننامههای دینی و قرآنی را طراحی کردیم و محور این موضوع را نیز رویکرد حل مسئله گذاشتهایم، یعنی با عنایت به آموزههای دینی و قرآنی اگر پایاننامهای برای حل مشکلات جامعه تئوریپردازی کند، در ردیفهای برتر جشنواره قرار میگیرد و ما از آن حمایت میکنیم و جوایزی به آن تعلق میگیرد. حتی پیشبینی شده در آینده به آن گرندهای پژوهشی تعلق گیرد.
بالاخره یک هدایتی انجام شود تا دانشجویان به این عرصه ورود پیدا کنند ولی در ابتدای مسیر هستیم، این موضوعات در مرحله شروع هستند و در آینده اجراییتر و پختهتر خواهند شد. در این مسیر قرار گرفتهایم و آن را شروع کردهایم. تمام اقدامات فرهنگیمان ناظر به همان سه شأنی است که ذکر کردم و در راستای آن است که دانشجویان بتوانند از فرصت محدود دوره دانشجویی استفاده کنند.
این نیاز در هر دو طرف شکل گرفته هم در مجموعههای مدیریتی فعالیتهای فرهنگی مثل وزارت علوم، نهاد رهبری و مجموعههای دیگر و هم در دانشجویان. خیلی به جلسه روز دوشنبه در دانشگاه تربیت مدرس امیدوار هستیم و معتقدیم این جلسه شروع یک اقدام بابرکت در عرصه فعالیتهای قرآنی است. دوشنبه، از ساعت 17 در دانشگاه تربیت مدرس میزبان فعالان قرآنی دانشگاهها هستیم.
عاشقمعلا: همان طور که میدانیم شبکهسازی در بخشهای مختلف اجتماعی، سیاسی و ... حرف اول را میزند. چرا ما یک شبکه قرآنی نداشته باشیم؟ اگر لازم باشد من این کار را به عهده میگیرم. شبکهای باشد که دبیران ادوار در آن حضور داشته باشند، اگر قرار است برنامهای باشد همه در جریان قرار بگیرند، به طور مثال شما به واسطه سمت و پستی که دارید در برههای هستید و کار و فعالیتی در حد حقوق و وظیفهتان انجام میدهید، ولی دانشجو حقوقی نمیگیرد، دستش بازتر است و میتواند خلاقانهتر عمل کند و با تعویض مدیر هم تغییری رخ نمیدهد، به همین دلیل استفاده از دانشجو، حتی دانشجویان ترمهای قبل که فارغالتحصیل شدهاند میتواند کمک کند که این کار ادامهدار شود.
آقای موحدی اشاره کردند که مدیران اعضای فعال را شناسایی کنند، به طور مثال ما امسال دو سه مدیر عوض کردیم، عدم ثبات مدیریتی داشتیم. مدیران قبلی من را میشناختند و در جلسات حضور پیدا میکردم، ولی تا مدیر جدید بخواهد من را بشناسد زمانی از دست میرود. منظور از من خودم نیستم، بلکه کسانی که تجربهای دارند و حیف است این تجربه را بگذارند و بروند. دانشجوی سال اولی تا بخواهد آشنا شود فارغالتحصیل شده و بدون اینکه تجربهای را به فرد دیگری انتقال دهد، میرود، من به شخصه آمادگی خودم را برای تشکیل و حفظ یک شبکه و حلقه قرآنی اعلام میکنم.
خامنوی: بله، بایستی اینها همدیگر را بشناسند، روز دوشنبه، قبل از مراسم افطار تا اذان یکسری برنامههای رسمی اجرا میشود، ولی بنا داریم، بعد از افطار کانونهای تابعه هر دستگاهی یک گعده خودمانی با هم داشته باشند و حتماً در آن فضا نکاتی مطرح میشود و بحثهایی هست که اگر اجرایی شود، باقیات و صالحاتی برای آیندگان است.
ساعتچی: در دانشگاه علامه از آبانماه درخواستی برای اردوی مشهد داده بودیم، اتفاقی است که داخلش میشود، کارهای فرهنگی زیادی کرد، ما فقط خودمان را هم ندیدیم و کل کانونها و انجمنها را دیدیم، از آبانماه منتظر تأیید هستیم، ولی معاونت فرهنگی به ما تأیید نداده است.
خامنوی: مشکل این است که معاون فرهنگیتان عوض شد.
ساعتچی: ما خیلی پیگیر هستیم و هماهنگیها را با آستان قدس هم انجام دادهایم، ولی نتیجهای از طرف دانشگاه نگرفتیم، خردادماه هم امتحانات دانشگاه است و دوره ما تمام میشود. من این مطالبه را از شما دارم که تذکری به دوستان بدهید تا این کار به نتیجهای برسد، به همه گفتهایم، اما تا الان به نتیجهای نرسیدهایم. تشکلهای اسلامی و ارگانهای دانشجویی این اردو را برگزار کردهاند، الا کانونها و انجمنها.
مورد دیگر اینکه من معتقدم که منشأ همه مشکلات کشور دوری از قرآن و عترت است. اگر همه چیز سر جای خودش باشد و مسئولان درست و بر اساس آموزههای شیعی عمل کنند، همه چیز اصلاح میشود، میطلبد توجه ویژهای به کانون قرآن شود.
صفری: بالای 96 درصد بودجه دانشگاهها صرف حقوق و دستمزد میشود. در سال 1401 به طور میانگین 75 صدم درصد یعنی زیر یک درصد برای حوزه فرهنگی هزینه شد. تا الان پنج درصدی وجود نداشته و ردیف و بودجه کلی داشتهاند که میتوانستند برای هر چیزی صرف کنند. تلاشی که مجموعه وزارت علوم و آقای دکتر کلانتری کردند این بود که ردیف پنج درصد بودجه دانشگاه در بخش فرهنگی از سمت سازمان برنامه و بودجه به شکل مستقل هزینه شود و دانشگاه نتواند آن را در حوزههای دیگر هزینه کند. این پنج درصد هم اصلاً بودجه کمی نیست، حتی اگر دو درصد آن هم هزینه شود، از حیث هزینهکرد در دانشگاهها حداقل 10 برابر اتفاق سال 1401 میتواند بیفتد.
دانشگاهها در مشکلات جدی به سر میبرند. وقتی دانشگاه میبیند که حقوق کارمند را ندارد و نتوانسته مطالبات هیئت علمیاش را پرداخت کند به هیچ وجه نمیتواند اردوی مشهد برگزار کند. اگر مجموعههایی مثل بسیج برگزار میکنند به این دلیل است که آنها در کنار تشکلها بودجه مجزایی دارند. بسیج دانشجویی مثل دانشگاه در سازمان برنامه و بودجه ردیف مجزایی دارد. اتحادیهها هم با قرض کارشان را انجام میدهند. البته اتحادیهها و تشکلهای سیاسی تا جایی که بتوانند از مجموعههای مختلف کشور کمک میگیرند. راه جذب منابع مالی برای کانونهای قرآن و عترت باز است و مجموعههایی که مجوز میدهند مثل وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی، این آمادگی را دارند که پروژههای فکریشان را کانون قرآن و عترت انجام بدهد، این امکان و فرصت وجود دارد.
ایکنا: کانونها ظرفیت خوبی برای نیروسازی قرآنی دارند و حقیقتاً افرادی به این اندازه معتقد در جای دیگر سخت پیدا میشوند، میشود اینها را پیدا و بعداً جذب نهادها کرد، وزارت علوم چگونه میتواند در بحث نیروسازی قرآنی با استفاده از ظرفیت کانونها ورود کند؟
صفری: کادرسازی در حوزه قرآنی نمیتواند قاعده کار در وزارت علوم باشد، بدنه مجموعه وزارت علوم به نسبت مأموریتهایش بدنه کوچکی است. از طرف دیگر فعالیت و تصمیمسازی هم در دانشگاه صورت میگیرد. البته شبکهسازی کمک میکند که ما نیروهای دانشگاه را از همین دانشجویان تأمین کنیم، حتماً شدنی است. همین الان همکاران آقای خامنوی از بدنه کانونهای قرآن و عترت هستند، البته فضای شبکهسازی متفاوت با گروههای مجازی است، اما این امکان وجود دارد. شناخت از فضای دانشجویی در تعریف فعالیت از سمت ما مهم است که در حال اتفاق افتادن است. امیدوارم با این هماندیشی شناخت بیشتر شود و در قدمی که برداشتیم حتماً میتوان این را تکثیر کرد.
خامنوی: اولویت اصلی وزارت علوم و معاونت فرهنگی در دوره مدیریتی جدید حمایت از فعالیتهای دینی و قرآنی است و این موضوع به عنوان یک راهبرد اصلی در مجموعه معاونت فرهنگی وزارت علوم مطرح است. هر گونه فعالیتی که از دانشگاهها نیاز به حمایت داشته باشد با ارتباطی که با مجموعه ادارهکل فعالیتهای دینی و قرآنی گرفته خواهد شد، کمک و حمایت میشود. فعالیتهایی که در راستای موضوعات قرآنی و دینی هستند، پیشنهادها و برنامههای ارزشمند را حتماً حمایت میکنیم، از طرف ما این فضا باز است و برای کمک آمادهایم. منتظریم که طرحها بیاید و به آنها کمک کنیم.
ایکنا: در مورد برخی از کانونهای قرآن و عترت که فعال نیستند، به طور مثال دانشگاه خوارزمی در تهران کانون قرآن و عترت ندارد و در کرج دارد، یا همینطور در شهرستانها، بسیاری از دانشگاهها کانونهای قرآن و عترت ندارند، برای فعال شدن اینها وزارت علوم چه کاری میتواند انجام دهد؟
خامنوی: کاری که وزارت علوم میتواند انجام دهد، حساس کردن مدیران فرهنگی است. ما وظیفه ستادی داریم و باید اینها را توجیه کنیم که در دانشگاه خودتان باید کانونها را اگر هستند، تقویت و حمایت کنید و اگر هم نیستند عناوینی که ندارید، حتماً ایجاد کنید. در جلساتی که برای مدیران داریم، حتماً این کار را انجام میدهیم، مدیران را توجیه میکنیم که بایستی کانونهای اصلی را در دانشگاه داشته باشید، حال اینکه در برخی دانشگاهها هنوز این اتفاق نیفتاده، یک مقداری تغییرات مدیریتی و اتفاقاتی که در دانشگاهها افتاده مؤثر بوده، اما وظیفهمان این است که خط مشی کلی که حمایت از کانونهای فعال هست، در نشستهایی که با مدیران و معاونان فرهنگی داریم، حتماً ارائه دهیم و از آنها بخواهیم که کانونها به عنوان رأس فعالیتهای فرهنگی ـ دانشجویی در فعالیتها حضور داشته باشند و در عرصه دانشگاه رسمیت پیدا کنند و این اتفاق انشاءالله خواهد افتاد.
گزارش از لیلا شرف
انتهای پیام