کد خبر: 4170738
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۸
در صحبت قرآن/ 237

در اوصاف بندگان خدای رحمان

از جمله اوصاف بسیار شایسته و ستایش‌انگیز بندگان رحمان این است که بر روی زمین با فروتنی راه می‌روند و از غرور و فخرفروشی به دورند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و سی و هفتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در اوصاف بندگان خدای رحمان» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾
وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿۶۴﴾
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿۶۵﴾
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۶۶﴾
وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾
وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾
يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿۶۹﴾
إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۷۰﴾
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿۷۱﴾
وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿۷۲﴾
وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿۷۳﴾
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾
أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿۷۵﴾
خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۷۶﴾( فرقان 76-63)

و بندگان خدای رحمان کسانی باشند که بر روی زمین به فروتنی راه می‌روند و هرگاه جاهلان ایشان را عتاب و خطابی کنند به زبان خوش و سلامت نفس ایشان را پاسخ گویند(63) و (باز بندگان رحمان) کسانی باشند که شب را به یاد خدا در سجود و قیام به صبح آرند(64) و آنان هستند که دائم به دعا و تضرع گویند پروردگار را عذاب جهنم را از ما بگردان که آن عذابی سخت و زیانی عظیم است(65) و آن دوزخ منزلگاهی است سخت ناخوش و اقامتگاهی است بسیار نامطلوب(66) و نیز عباد رحمان کسانی هستند که در جایگاه بخشش نه اسراف کنند و نه خست ورزند بلکه بین این دو، راهی معتدل برگزینند(67) و آنان هیچگاه خدای دیگری را با خدای رحمان نمی‌خوانند و شریک نمی‌کنند و هیچگاه جان عزیز و محترمی را نمی‌گیرند مگر آن که بحق(و در قصاص قتل نفسی) باشد و آنان زنا نمی‌کنند که هرکس چنین کند زیانکار خواهد بود(68) و عذاب او در روز قیامت دو چندان خواهد شد و خوار و خفیف تا ابد در آن عذاب خواهد ماند(69) مگر آن کس که توبه کند و کار نیکو به جای آورد که خداوند در این حال بدی‌های او را به نیکویی‌ها بدل خواهد کرد و خداوند آمرزنده و مهربان است(70) و هر آن کس که توبه کند و کار نیکو به جای آورد در بارگاه حق توبه‌اش مقبول خواهد بود(71) و از دیگر صفات بندگان خدای رحمان این است که شهادت دروغ نمی‌دهند و چون به کار لغو و باطلی بگذرند با کرامت و گذشت از آن عبور می‌کنند(72) و دیگر آن که هر گاه متذکر آیات الهی شوند خود را کور و کر نمی‌کنند(73) و به دعا و نیایش می‌گویند ای پروردگار ما، ما را از همسرانمان فرزندانی عطا کن که نور چشم ما باشد و ما را پیشوا و سرمشق پرهیزکاران قرار ده(74) جزای چنین بندگانی غرفه‌های بلند بهشت خواهد بود به خاطر شکیبایی و استقامت که در راه رحمان کرده‌اند و در آن غرفه‌های بهشتی ایشان را پیوسته سلام و تحیت است(75) و در آن بهشت که جایگاهی بس نیکو و منزلگاهی دلپذیر است تا ابد متنعم خواهند بود(76). 

سخن در این است که بندگان و پرستندگان خدای رحمان چه کارها می‌کنند و چه کارها نمی‌کنند. این قطعه همراه با چند قطعه دیگر در صفات مومنان و اوصاف خوبان خود می‌تواند طرح نسبتاً جامعی از اخلاق اسلامی به دست دهد.

از جمله اوصاف بسیار شایسته و ستایش‌انگیز بندگان رحمان این است که بر روی زمین با فروتنی راه می‌روند و از غرور و فخرفروشی به دورند به گفته سعدی: 

این پنج روزه مهلت ایام، آدمی
بر خاک مردمان به تکبر چرا رود 

صفت دیگر آن که اگر جاهلی آنها را به گستاخی مورد خطاب قرار دهد از در ملایمت وارد می‌شوند و به جای تندی او را سلام می‌گویند یعنی ما را سر صلح و آشتی است. زیرا درافتادن و مجادله با جاهل خود از جنس جهل است و ایشان از آن دورند. 

جالینوس، ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده و بی‌حرمتی همی کرد گفت اگر این دانا بودی کار وی با نادان بدینجا نرسیدی. (گلستان سعدی، باب چهارم) 

غرور و تبختر و خودبینی از اوصاف شیطان است که گفت من بهتر از آدمم انسان هیچ گاه غروری ندارد زیرا اگر او را کمالی حاصل شود امتیازی به خود نمی‌دهد و آن را به پروردگار خویش منسوب می‌کند به گفته سعدی: 

ز خاک آفریدت خداوند پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک 
چون گردن کشید آتش هولناک
به بیچارگی تن بینداخت خاک 
چون آن سرفرازی نمود این کمی
از آن دیو کردند از این آدمی 
تواضع کند هوشمند گزین
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین 

راه رفتن با فروتنی مانع از این نیست که انسان بر روی زمین باشکوه و جلال انسانی حرکت کند و هیچ گونه نشان خفت و خواری که محصول اوصافی چون حرص و کینه و همان تکبر و طمع و تعصب است در وی مشاهده نشود. 

و نیز بندگان رحمان چنانند که هرگز شهادت به دروغ نمی‌دهند و اگر بر کارهای لغو و باطل مردمان بگذرند با کرامت و شرافت نفس بر آن می‌گذرند نه ایشان را به دیده خواری بنگرند، نه تلخی کنند و نه روی بگردانند بلکه با بزرگواری درک کنند که حد و مرتبه و فرهنگ و پرورش آن مردم اقتضای چنان کارها را دارد و اگر تواند به افسون محبت دل ایشان را به کارهای بهتری بگردانند.

و باز از اوصاف بندگان خدای رحمان آن است که چون به آیات و نشانه‌های الهی متذکر شوند، از آن عبرت و حکمت گیرند و خود را کور و کر نکنند که مبادا نور الهی بر دلهایشان بتابد یا صدای فرشتگان به گوششان بخورد و ایشان را از مطامع ظلمانی بازدارد. و چه بسیارند مردمی که فرشته محافظ که خداوند بر هر نفسی گماشته است ایشان را به درستی و راستی و پرهیز از زشتی و ناپاکی می‌خواند و ایشان چشم‌ها و گوش‌هاشان را می‌بندند و دلهاشان را چون سنگ سخت می‌گردانند تا بتوانند آن زشتی که در سر پرورده‌اند به جای آورند. اما دعای بندگان رحمان در پیشگاه پروردگارشان این است که خدایا ما را فرزندانی عطا فرما که نور دیده ما باشند و ما را آنچنان به اوصاف انسانی از پاکی و گشاده‌رویی و رحمت و شفقت و شوق به خدمت بیارای که انسان‌های بااخلاص و نیکوکار بتوانند ما را «امام» یعنی سرمشق زندگی خود کنند. چنین بندگانی را در عالیترین درجات بهشت غرفه‌ای و حجره‌ای خاص خواهد بود که همه وجود است و خوبی و زیبایی است و عدم که سرچشمه همه زشتی‌ها و نقصان‌هاست در آن حجره راه ندارد و به تعبیر نظامی: 

گفتی از آن حجره که پرداختند
رخت عدم در عدم انداختند 

این حجره نامتناهی پاداش شکیبایی و پایداری آن بندگان است در آن سختی‌ها که برای کسب فضایل و کمالات و صیقل خوردن آیینه دل ضروری است. در این حجره ایشان را با والاترین درودها و سلام‌ها خوش آمد خواهند گفت و گرامی خواهند داشت و در آن غرفه هستی آباد تا ابد بر تخت سعادت تکیه خواهند زد.

دعاهای ارزنده و متعالی در ادب دینی جهان بسیار است، اما شاید بهترین و کاربردی‌ترین آنها دعایی است که در این قطعه آمده است بدین مضمون که: خدایا ما را چنان خُلق و خو و رفتاری عطا کن که انسان‌های پرهیزکار و حق‌پرست بتوانند ما را سرمشق زندگی خود قرار دهند. 

در حلقه خطاطان اگر خطاطی را به حسن خط ستایش کنند می‌پرسند که آیا می‌توان از روی خط او مشق کرد؟ و این سوال را هر انسان صادقی می‌تواند از خویشتن بکند که آیا زندگی من می‌تواند سرمشق طالبان کمال باشد و آیا من راضی هستم که دیگران از من پیروی کنند و اگر پاسخ به این سوال منفی است بر آدمی واجب است که در اندیشه‌ها و رفتارهای خود از نو بنگرد و آنچه را به صواب نمی‌بیند اصلاح کند تا شایسته پیروی گردد.

انتهای پیام
captcha