
۳۶۵ روز در صحبت
قرآن، نوشته استاد
حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین و منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و پنجاه و هشتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در تقوی و توکّل» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ﴿۲﴾
وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ﴿۳﴾(طلاق).
و هر آن کس که از پروردگار خویش بترسد و تقوی پیشه کند خداوند بر او گشایشی قرار میدهد(2) و او را از آنجا که هیچ در اندیشهاش نمیگنجد روزی میرساند و هر کس بر خدا توکل کند یاری خداوند او را کافیست و خداوند به هر چه خواهد دست مییابد و خداوند بر هر چیز قدر و اندازهای نهاده است(3).
در این کلمات قدسی به چند قانون کلی عالم یا مشیت و سنت الهی اشاره شده است که هر کس آنها را دریابد از هزار سختی و محنت خلاص شود و از چنگ دیو به دامن فرشته افتد. نخست اینکه هر کس از خدای خویش بترسد و دست از خودپرستی بردارد، بسیار بیش از آنچه میتواند از خودپرستی به دست آورد خداوند به او عطا خواهد کرد. بیان این نکته بدان خاطر است که انسانها هر کجا که باید از بدی و زشتی پرهیز کنند و نمیکنند، به دنبال رزق و روزی و گشایشی هستند و خداوند در کمال لطف و مهربانی آدمیان را با خبر میکند که هر آنچه شما طالب هستید و منتهای کام و آرزوی شماست من برای شما فراهم خواهم کرد، اگر با من باشید و به من تکیه کنید و به زبان لسان الغیب:
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان
من بر هر آنچه که خواهم توانا هستم و هر آنچه اراده کنم بدان میرسم پس شما بیجهت به راههای پراکنده نروید که هر چیز را قدر و مرتبهای است و چنان نیست که هر کس بتواند بدون احراز شایستگی به مقامی نایل شود. رزقها و روزیها و شادیها و نعمتها را نیز هر کدام قدر و منزلتی است که اگر شناخته نشود و بهایش پرداخت نگردد آن کمال کسی را حاصل نخواهد شد و توسل به موجودات ضعیفی چون دروغ و فریب و حرص و حسد که هر دم خود را از شرم پنهان میکنند به هیچ رو آدمیان را در رسیدن به مقصود نهایی یاری نخواهد کرد. اینها قوانین کلی عالم است که مانند قوانین فیزیک و اعداد فیثاغورثی بر جهان کون و فساد حاکمند و عجباً از مردمی که این همه دقت و رابطه و تناسب را در جزءجزء عالم میبینند و باز انتظار دارند که حنظل تلخ بکارند و انجیر شیرین به بار آورند، جو بکارند و گندم درو کنند، رنج و محنت بدهند و شادی و لذت در مقابل بگیرند.
آن که تخم خار کارد در جهان
هان و هان او را مبین در گلستان (مثنوی)
هر آنکه تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت
دماغ بیهده پخت و خیال باطل بست (سعدی)
اگر پرسند چرا مؤمنان اغلب محرومند و حریصان و بیهنران برخوردار، پاسخ این است که بدان هیچ گاه از لذتی و ثروتی برخوردار نیستند، زیرا درون ایشان آکنده از هزار تشویش و اضطراب و ترس و دلهره است. آخر آن کس که به خدا و جاودانگی روح ایمان ندارد و عالم را پریشان و بیسرپرست میشمارد چه آسایش روحی خواهد داشت که بتواند از نعمتی لذت برد و احساس کامیابی کند. گروه بدان و بد کرداران از لذت دنیا و آخرت محرومند، زیرا انسانیت خود را فروختهاند و صورت گرگی و کفتاری خریدهاند. اگر گرگی در قصری زندگی کند او را از مقام عیش انسان چه بهره خواهد بود؟ پس په خوشتر که آدمیان برای رسیدن به لذت و رزق و روزی گشاده از قوانین عالم پیروی کنند، درخت دوستی بنشانند و نهال دشمنی برکنند تا باغی سبز و خرم در درون و بیرون خویش بیابند.
انتهای پیام