آیه مباهله بیش از هر معنای دیگری اهمیت و شأنیت خاص اهل بیت پیامبر(ص) را نشان می دهد، تأکید صریح خداوند در سوره آل عمران حاکی از خط بطلانی بر شبهات افرادی است که ولایت حضرت علی (ع) را نفی میکنند. آوردن پنج تن آل عبا (ع) برای مباهله از طرف حضرت رسول(ص) اتمام حجتی با جهانیان بود چراکه اهل بیت(ع) خود را به عنوان حجت و نشانه الهی به همراه برد.
برای تشریح جایگاه اهل بیت(ع) در این واقعه مهم تاریخ اسلام به گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری، استاد حوزه علمیه مشهد، عضو شورای علمی فقه و اجتهاد دفتر تبلیغات اسلامی نشستهایم. در ادامه با مشروح این گفتوگو همراهمان باشید:
ایکنا - در خصوص اهمیت واقعه مباهله توضیحاتی را بیان کنید.
اهمیت واقعه مباهله را زمانی میتوانیم درک کنیم که تصویر درستی از این واقعه داشته باشیم، نکته مهم مباهله در آن است که پیامبر اکرم(ص) به دستور خداوند متعال برای اظهار حجیت، تمام حجت و برهان خود را که شامل أَنفُسَنَا، أَبْنَاءنَا، نِسَاءنَا بود، آورد و در عمل دیدیم خودشان، امیرالمؤمنین(ع)، فاطمه زهرا(س)، امام حسن (ع) و امام حسین(ع) را به همراه خود برد و این تمام حجیت، حجت و دلیل ایشان بود.
زمانی دلیل میتواند کارایی داشته باشد که اقوایی از مدعا باشد، یعنی با آوردن آن، کار تمام شود و در مباهله صرفا بحث استدلال نیست، حجت به صورت عملی و علنی نمایان است، لذا نصارای نجران عقبنشینی کردند.
نکته دوم، هنگامی که مأمون از حضرت رضا (ع) میپرسد: مهمترین دلیل بر حقانیت جد شما، امیرالمؤمنین(ع) چیست؟ حضرت به آیه انفسنا اشاره میفرمایند. «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ﴿۶۱﴾»پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم (۶۱)
به چه دلیل آیه انفسنا مهمترین دلیل است؟
زیرا نفس نفیس پیغمبر اکرم(ص) شمرده شده است که این همپا با دو آیه و قضیه دیگر است؛ آیه «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴿۴۳﴾»: و كسانى كه كافر شدند مىگويند تو فرستاده نيستى بگو كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است ميان من و شما گواه باشد (۴۳). «وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» همپا و شاهد بر رسالت است. در قضیه مباهله نیز همینگونه است. یکی دیگر در حدیث منزلت «أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّا أنـّه لانَبیّ بَعدی» تو نسبت به من بهمنزله هارون نسبت به موسی هستی، جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود. که هارون شریک در رسالت حضرت موسی(ع) است. در اینجا اکبرالدلیل، اکبر الفضیلت یا ادل الدلیل بر حقانیت امیرالمؤمنین(ع)، «أَنْفُسَنَا» در روایت امام رضا(ع) است.
نکته مهم دیگر آنکه گویا حس می شود با سوء استفاده از چینش آیات که آیات قبل راجع به گفتوگو نصارا است، صرفا این را حمل بر این معنا کرده اند ولی نکته ای بالاتر از اینها در آیه است؛ در آن زمان قضیه مباهله جزو آخرین رفتارهای پیامبر اکرم(ص) بود.
درآن زمان مسئلهای که مطرح بود این بود که منافقان برای پیغمبر(ص) قصد پسرسازی داشتند. زیدابن حارثه را میگفتند زیدابن محمد. حتی روایت داریم که عبدالله عمر یا فرد دیگری از صحابه میگوید ما میگفتیم: زید ابن محمد تا زمانی که آیه شریفه «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰﴾» محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزى داناست (۴۰) نازل شد و دیگر نگفتیم زیدابن محمد.
در برابر این تلاش که برای پیغمبر(ص) پسر درست کنند، خداوند مقابل آن ایستاد. نسل پیغمبر(ص) از طریق فاطمه زهرا(س) است. پیامبر صلي الله عليه و آله «إنَّ اللّه َ تَعالى جَعَلَ ذُرِّيَّةَ كُلِّ نَبِيٍّ مِن صُلبِهِ وجَعَلَ ذُرِّيَّتي مِن صُلبِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام... فَقَدِّموهُم ولا تَتَقَدَّموا عَلَيهِم، فَإِنَّهُم أحلَمُكُم صِغارًا وأعلَمُكُم كِبارًا، فَاتَّبِعوهُم فَإِنَّهُم لا يُدخِلونَكُم في ضَلالٍ ولا يُخرِجونَكُم مِن هُدًى» پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : خداى متعال ذريّه هر پيامبرى را از پشت خود او قرار داده اما ذريّه مرا از پشت على بن ابى طالب عليه السلام... پس آنان را پيشرو قرار دهيد و از ايشان جلو نيفتيد ؛ چه آنان در خردسالى بردبارترين شما هستند و در بزرگى داناترينتان. بنابراين، از آنان پيروى كنيد؛ چرا كه ايشان شما را به گمراهى نمى كشانند و از راه راست بيرونتان نمى برند.
اصرار بر أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ (فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ) در قضیه مباهله این است. یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) جزء أَبْنَاءَ اند، تنها مدل صحیح از أَبْنَاءَ در اهل بیت(ع) معرفی شده اند.
نکته دیگری که شاید کسی به آن توجه نکرده باشد این است که در این آیه، أَنْفُسَنَا، َبْنَاءَنَا و نِسَاءَنَا، «نا» به جمع اشاره میکند یعنی کسی که جان ماست، پسران ماست، فرزندان ماست و نساء یکی از ماست، رابطه زنانگی است. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم پسر پیغمبر(ص)، هم پسر امیرالمؤمنین(ع) و هم پسر حضرت زهرا(س) هستند یعنی همان «نا» شرکت در مباهله. نکته بعدی آنکه خود حضرت زهرا(س) زنی است که نسبت به تمام شرکت کنندگان رابطه زنانگی دارد. دختر پیامبر(ص)، همسر امیرالمؤمنین(ع) و مادر حسنین(ع) است.
لذا بهترین تعبیر « نِسَاءَنَا» بود. برخی اشکال می کنند چرا بناتنا گفته نشده؟ در پاسخ باید گفت؛ اگر مقصود حضرت بوده، این معجزه قرآن است که به این صورت آورده تا رابطه خاص زنانگی، مادری، همسری و دختری در کلمه «نِسَاءَنَا» مشخص شود.
نکته مهم اینکه چرا این قضیه به مباهله معروف شده است؛ البته مهم نیست اما تصریح آیه قرآن «نبتهل» است: ثُمَّ نَبْتَهِلْ به معنای ابتهال است. جالب است که ابتهال یک طرفه اما مباهله دو طرفه است.
آیا واقعا معنا دارد که پیامبر(ص) از کسی که سراسر کذب است یعنی طرف مقابل، درخواست کند و کسی را لعنت کند که خاندان صدق اند؟ این همان نبتهل است یعنی همان ابتهال. ابتهال در لغت به معنای دعا است نه به معنای نفرین؛ دعا، زاری، توسل و تضرع به درگاه حضرت احدیت برای اینکه کاری کند.
«فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» از طرف کسانی است که ابتهال را انجام می دهند که فقط و فقط خاندان پیغمبر اکرم(ص) هستند نه آن طرفتر که این هم یک خطای تاریخی است، در روایت شاید در یکی دو مورد دیده شده باشد اما در مابقی روایات که کلمه مباهله است، روایاتی از ائمه(ع) نیست بلکه نقل قول تاریخی گزارشگران است که محل شک و شبهه و ریب در این زمینه است.
اما اینکه برخی از اهل معنا این را اوج تواضع عقلی و اخلاقی پیامبر(ص) می دانند، خندهدار است و قابل فهم نیست زیرا ربطی به تواضع عقلی و اخلاقی پیامبر(ص) ندارد. ایشان قبل و بعد از آن تواضع داشتند؛ مباهله ربطی به تواضع عقلی و اخلاقی پیامبر(ص) ندارد اما منطق قرآن کریم در برخورد با مخالفان فکری، عقیدتی و اهل کتاب چیست؟ اگر این را نوعی مباهله و مواجهه با اهل کتاب بدانیم یعنی پس از آوردن ادله حق و روشن شدن کامل حقانیت، هیچ کاری به جز دعا به درگاه احدیت انجام نمی دهند زیرا مابقی آن کار خداست.
ایکنا - پیام اصلی واقعه مباهله برای انسان امروزی چیست؟
شاید بتوان گفت پیام اصلی این است که ما بعد از آوردن ادله دیگر اصراری بر مراحل بعدی نداریم به جز اینکه از درگاه خداوند بخواهیم اصلاح شود و به بقیه موارد ورود نکنیم.
ایکنا - چه اشکالاتی به استدلال آیه مبارکه مباهله وارد است؟
این بسیار مشهور است و یکی قضیه نساءنا و دیگری أَنْفُسَنَا است یعنی خودمان نه امیرالمؤمنین(ع). خودمان یعنی پیامبر و برخی می خواهند امیرالمؤمنین(ع) را خارج کنند. جالب این است که مباهله ولو قضیهای متواتر است اما این افراد در کتب اهل سنت نقل های دیگری برایش آوردهاند که خندهدار است و به نظر میرسد مهمترین تلاش آنان در این قضیه ساخت شأن نزول ساختگی است و آن قضیه نصارای نجران است که از اساس ساختگی است. ولو چنین واقعهای شاید وجود داشت اما به این شکل و مباهله نبود. صرفا تلاش مذبوحانه منافقین مدینه بود که میخواستند از آن واقعه سوء استفاده کنند در صورتی در حقیقت مباهله «غدیر ثانی» بود.
انتهای پیام