به تصریح بسیاری از اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه آموزش، نهاد آموزش عالی در کشور به ویژه در حوزه علوم انسانی وضعیت قابل قبولی ندارد و شاهد انباشت انبوهی از مشکلات هستیم.
مدرکگرایی، تقلب علمی، بیعدالتی آموزشی، توسعه بیضابطه رشتهها و گرایشها و تأسیس قارچگونه مراکز آموزشی بدون برخورداری از امکانات حداقلی تنها گوشهای از مشکلات نظام دانشگاهی در ایران است.
همزمان با بازگشایی دانشگاهها که با تغییر وزیر علوم همزمان بوده است تصمیم گرفتیم با اساتید دانشگاه درباره مهمترین اولویت وزیر علوم جدید گفتوگو کنیم.
خبرنگار ایکنا در همین زمینه با زهره اخوان مقدم، دانشیار دانشگاه علوم و معارف قرآن، کریم گفتوگو کرده که حاصل آن را در ادامه میخوانیم؛
ایکنا ـ به نظر شما مهمترین اولویت یا چالش نظام آموزش عالی کشور چیست که وزیر علوم باید به آن بپردازد؟
جلوگیری از ورود دانشجویان ضعیف به رشتهها یا به تعبیر دیگر، کم کردن ظرفیت دانشگاهها اولویت است. این هنر نیست بگوییم که این تعداد فارغالتحصیل و دانشجو داریم. باید از من به عنوان استاد سؤال کنند که آیا شما بین دانشجویان مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری پیشرفتی میبینید تا برایشان توضیح دهم دانشجویان مقطع ارشد ما از دانشجویان سابق مقطع کارشناسی ضعیفترند. اینقدر دانشگاهها در مقطع ارشد به راحتی دانشجو میپذیرند که مدرک کارشناسی ارشد هویت و ارزش خودش را از دست داده و متاسفانه مدرک دکتری هم همینطور است.
یکی از دوستان بنده در کار ساختوساز است، ایشان میگفت برای استخدام مهندس ناظر آگهی دادیم و در یک روز 150 نفر برای استخدام مراجعه کردند ولی نمیتوانستند به سه تا سوال پاسخ بدهند. وضعیت علوم انسانی به مراتب بدتر است. از وزیر علوم خواهش میکنم که خودش را برای این مبارزه آماده کند و ظرفیت دانشگاهها را کم کند. در مقطع کارشناسی رشته الهیات و معارف، بدون کنکور دانشجو میگیرند، چراکه دانشجو نیست. لذا در دانشگاهها را باز کردهاند.
برای مقطع ارشد هم راههای مختلفی ایجاد کردند که افراد بدون کنکور وارد این مقطع شوند. افرادی هم که در کنکور شرکت میکنند درصد نمراتشان بسیار پایین است. شما رتبه اول امسال را با رتبه اول 15 سال پیش مقایسه کنید متوجه اختلافشان میشوید. مثلا طرف با 40 درصد، 50 درصد رتبه اول کنکور میشود در حالی که در گذشته اینگونه نبود. این نشان میدهد که سطح علمی دانشآموزان چقدر پایین آمده است.
ایکنا ـ بخشی از این مشکل به دانشگاهها برمیگردد که عطش توسعه رشتهها و افزایش پذیرش دارند و مدام به وزارت علوم درخواست میدهند که فلان رشته را هم به ما بدهید. از آن طرف هر روز یک دانشگاه جدید با حداقل امکانات تأسیس میشود و یک رقابت جدی شکل گرفته است.
این مشکل به وزارت علوم و قوانین و مقررات موجود برمیگردد. یکی از عناوین ارتقای اساتید معرفی و ارائه رشته جدید به وزارت علوم است یعنی اگر من بخواهم ارتقا پیدا کنیم یک راه این است که رشته جدیدی را ارائه کنیم. به همین سبب در همین مجموعه علوم قرآن کریم هر روز یک زیرمجموعه جدید شکل میگیرد اعم از تفسیر، تفسیر تطبیقی، تفسیر تطبیقی شیعه و ... . در واقع هر واحد درسی را تبدیل به یک رشته جدید کردند و نتیجه آن افتضاحی است که امروز میبینیم. بنابراین باید قوانین اصلاح شود. وزارت علوم باید اعلام کند تا به سروسامان رسیدن دانشگاهها و رشتههای فعلی از پذیرفتن رشتههای جدید ممانعت میشود.
متاسفانه بین دانشگاهها مسابقه راه افتاده است. از آن طرف دانشجو هم ندارند و میخواهند با ترفندهای مختلف همین تعدادی را که هستند جذب کنند. به نظرم خیلی از دانشگاهها باید جمع یا ادغام شوند.
ایکنا ـ شما بین دانشجویان حضور دارید. به نظرتان چرا دانشجوها به صورت جدی به تحصیل و پژوهش علاقه ندارند و بیشتر دنبال این هستند که مدرک بگیرند و جذب بازار کار شوند؟
همه دانشجوها اینطوری نیستند و برخی دانشجوها در همین فضای کنونی پیگیر فعالیت علمی هستند. به عنوان مثال همین دیروز دانشجویی فایل پایاننامهاش را برای من فرستاد. به او گفتم من چشمم ناراحتی دارد، نسخه کاغذی پایاننامه را برایم ارسال کن. تصورم این بود که اول مهر نسخه را برایم میآورد ولی همین دیروز ظهر پایاننامهاش را به من تحویل داد. پس دانشجوی خوب داریم ولی چون موارد ضعیف بسیارند، موارد خوب در بین آنها گم میشوند. از طرفی دانشجوهای سفارشی و انواع و اقسام دیگر وارد دانشگاه و دانشجویان مستعد هم دلزده میشوند.
به عنوان استاد دوست دارم با دو دانشجوی قوی کار کنم، ولی وقتی میبینم در کلاس ارشد 25 دانشجو حضور دارند چطور باید با آن دو تا دانشجو کار کنم و وقت بگذارم؟ کلاس ارشد باید 5 نفر باشد نه 25 نفر ولی در کلاس ارشد ما 30 نفر هستند. پارسال دانشجویی با جعبه شیرینی به اتاق من آمد و گفت دکتری قبول شدم. به او گفتم تو در درس من نمره 12 گرفتی چجوری دکتری قبولی شدی؟ داریم ضعیفها را بالا میبریم بعد میخواهیم نتیجه خوبی بگیریم. وقتی دانشجو از من 12 گرفته است چطور میتواند در مباحث قرآنی کار نو و مفیدی را انجام دهد؟
متاسفانه قیف تحصیلات تکمیلی از هر دو طرف گشاد است و همینطور دانشجو وارد دانشگاه و سپس فارغالتحصیل میشود. یکبار به دانشجویانم گفتم انگار در کشور ما مدرک ریخته است. مقطع دکتری افتضاح است و دانشجوی دکتری حتی نمیداند مجله علمی چیست. چند روز پیش یک دانشجوی دکتری به من برای مقاله پیام داده و نوشته مجلات تهران سخت میگیرند، یک مجله در شهرستان به من معرفی کنید تا مقاله خودم را چاپ کنم. ایشان فکر کرده میخواهد ماشین دست دوم بخرد که در شهرستان راحتتر باشد. علت این است که ما همه را وارد دانشگاه کردیم. نگرانی ما از این است که ده سال دیگر اساتید کنونی کنار میروند و دانشجویان فعلی میخواهند هیئت علمی دانشگاه شوند. فاجعه ما برای آینده است، چراکه هنوز تعدادی استاد قوی در دانشگاهها حضور دارند.
ایکنا ـ پیشنهاد شما برای بهبود این وضعیت چیست؟
پیشنهاد جدی من به وزیر علوم این است بیایید مدارک را رتبهبندی کنید. مثلا بگویید مدرک ارشد الف، مدرک ارشد ب، مدرک ارشد ج. بعد مدرک ارشد الف برای دانشگاه تهران، فردوسی، قم و ... باشد. این کار شدنی است و کار سختی نیست. پیشنهاد دیگرم این است که اساتید را دعوت کنند تا ببینند با چه چالشها و دردهایی مواجه هستند و آن چالشها را دستهبندی کنند و به دنبال حل آنها باشند.
انتهای پیام
خانم دکتر از دانشگاه خودتان شروع کنید و کمتر دانشجو بگیرید آن هم در رشته ای که همه تان می دانید بازار شغلی ندارد به عبارت دیگر یه عده دانشجو را علاف کرده اید تا وزارت علوم به شما حقوق بدهد خب نکنید رشته ای که بازار کار ندارد جذب نکنید آن هم در دانشگاهی که دولتی نیست و به دروغ به دیگران و دانشجویان گفته شده دولتی است.
در ضمن دانشگاه شما اینقدر ضعیف است که اگر رتبه های زیر 500 به دانشگاه شما بیاید به آن ها ماهیانه مقرری و حقوق ناچیزی می دهید یعنی با هر حربه که شده می خواهید دانشجویان قوی را به دانشگاهتان بیاورید آن ها هم نمی آیند
آقای خبرگزاری ایکنا لطفا نظرات را منتشر کنید تا وقتی اساتید به دانشجویان نقد می کنند نقدهای به دانشگاه ها هم شنیده شود و یک طرفه به قاضی نرویم
مدرك گرايي دانشجو رو بايد در كنار رتبه گرايي استاد تواما مطرح كرد!