
به گزارش ایکنا، سلسله جلسات تدبر در
قرآن که به همت مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران هر هفته یکشنبهها در مسجد کوی دانشگاه تهران و با سخنرانی
هانی چیتچیان؛ کارشناس و مدرس قرآن برگزار میشود، در دور جدید خود اختصاص به سورههای جزء سیام قرآن دارد.
چیتچیان در این دوره تدبری، هر یک از سورههای جزء سیام را در یک جلسه یا نهایت دو جلسه مورد مداقه و بررسی قرار میدهد و شب گذشته یکشنبه ۲۰ آبان، این جلسه اختصاص به تدبر در سوره «مطففین» داشت.
بیشتر بخوانید؛
وی در ابتدای این جلسه به چند روایت در باب ثواب قرائت این سوره اشاره کرد و گفت: در روایتی از امام صادق(ع) منقول است که فرمود هرکس این سوره را در نماز واجب خود بخواند در قیامت از آتش دوزخ در امان است و حتی چشمش به جهنم نیز نخواهد افتاد و در روز قیامت بدون محاسبه به بهشت رهنمون میشود.
چیتچیان ادامه داد: روایتی دیگری از پیامبر اکرم(ص) در مورد این سوره وجود دارد که اگر فردی این سوره را بر روی یک مخزن یا گنجینهای که در آن ثروتی قرار داده شده است، قرار دهد، آن گنجینه از آفات مصون خواهد ماند. در ادامه خلاصهای از مباحث طرح شده در این جلسه در مورد سوره مبارکه «مطففین» ذکر میشود:
مطففین از جمله سورههایی است که با «ویل» آغاز میشود؛ ویل هشدار قرآن به جماعتی است که عقوبت و خشم خداوند بر آنها بسیار زیاد است. خداوند نسبت کار ناشایست خشمگین میشود، اما در مورد برخی مانند مطففین(کمفروشان) یا همچون همزة لمزة(عیبجوی بدگو) میزان این خشم حد بسیار بالایی است و در مواردی این افراد حتی از غفران الهی نیز بینصیب خواهند ماند.
در صحبت از کمفروشی ناخودآگاه ذهن به سمت و سوی مسئله اقتصادی میرود، در حالی که رعایت انصاف در حوزه کسب و کار نیز از جمله مصادیق این سوره است، اما این سوره طیف گستردهتری از افراد را خطاب قرار میدهد. البته در ادامه، خود سوره به شرح و وصف کمفروشان میپردازد و معنای تحتاللفظی آن نیز همین موضوع را به ذهن متبادر میسازد که تنها مراد کسب و کار است، همچنانکه در آیه دوم این سوره در توصیف کمفروشان میگوید: چون از مردم پيمانه ستانند، تمام ستانند و چون براى آنان پيمانه يا وزن كنند به ايشان كم دهند.
باید این موضوع در همه حوزههای اجتماعی، انسانی و زیستی تعمیم یابد. منظور از پیمانه وسیلهای است برای اندازهگیری و در هر حوزهای کمفروشان براساس توصیفی که در این سوره با آن مواجهیم به افرادی اطلاق میشود که منفعت شخصیشان در میان است، از هیچ چیزی ولو به مقداری بسیار کم در احقاق حق خود صرف نظر نمیکنند، اما زمانی که موقع احقاق حق دیگران میرسد، نسبت به آن سهلانگار هستند و اینکه آیا همنوعشان توانسته به حق خود آن گونه که مستحق آن است، دست پیدا کند یا خیر، از خود بیتفاوتی نشان میدهند.
دلیل وقوع این امر که به وفور در جوامع حتی جوامعی که ادعای موحدی و خداترسی دارند، شاهدیم این است که متر و معیاری ثابت در این زمینه وجود ندارد.
مصداق بارز آن در روابط زناشویی و اختلافات زوجهای جوان قابل مشاهده است؛ امری که متأسفانه موجب ایجاد پروندههای بیشمار در دادگاههای خانواده میشود و در آن اختلافاتی میان زوجین که به فرجامی تلخ منجر خواهد شد، درمیگیرد. سرچشمه همه این اختلافات، موضوعات کوچک و دمدستی است و طی آن یکی از زوجین با متر و معیار وظایف شرعی و حدود قانونی ارزیابی کرده و مدعی است که چیزی در زندگی کم نگذاشته است و از آن طرف زوج دیگر چون متر و معیارش اخلاقی و اغنای روابط عاطفی و احساسی است، لذا زوج خود را به کمکاری در این زمینه متهم کرده و در نهایت کار به اختلاف و جدایی میانجامد.
متأسفانه کمفروشی بسیار به ما نزدیک است و تا زمانی که در انجام وظایف و امور محوله تنها منافع خود را لحاظ کرده و حقوق حقه دیگران را نادیده بگیریم، امر تطفیف(کمفروشی) همچون چرخهای باطل به جریان خود ادامه خواهد داد و زمان زیادی نمیگذرد که همچون غدهای سرطانی تمامی نهادها و واحدهای اجتماعی را آلوده میکند.
در بسیاری از موارد این امر به شکلی ناخودآگاه رخ میدهد و فرد که خود را در یک نظام اجتماعی به عنوان مهرهای که مسئولیتی در یک دستگاه خدماتی به او محول شده، ملاحظه میکند با این توجیه که سایر افراد آنچنان باید و شاید به انجام وظایف خود پایبند نیستند، لذا وقت و اعتبار لازم برای انجام وظایف خود اختصاص نمیدهد، با این توجیه که وقتی دیگران به کار و وظیفه خود متعهد نیستند، پس چرا من باید برای آن دل بسوزانم؟
نکته جالب توجه اینکه در آیات دیگر این سوره به این افراد فُجار لقب میدهد، یعنی کمفروشی و کاهلی آنها وقتی مداومت پیدا میکند، تبدیل به افرادی بیحیا میشوند و قبح این کار در نظر آنها از بین رفته است و حتی در ازای دستمزد به وظایف خود پایبند نیستند و لذا مالی که به دست میآورند، چون از ارائه خدمت و انجام کارهای محوله خود سرباز زده، تحصیل مال شبههناک و حرام است، لذا برکت آن از میان رفته و مصروف کارهایی نهچندان معقول و مشروع میشود.
در وجه دیگری برخلاف مطففین، با افرادی روبرو هستیم که هم در گرفتن حق خود دقیق هستند و اصطلاحاً مو را از ماست میکشند و هم مراقبتی در احقاق حق دیگران دارند؛ به نظر میرسد که این امر، جامعه را تبدیل به یک جامعه آرمانی کند و براساس آن همه چیز سر جای خود به انجام برسد در حالی که باید گفت به شرط استقرار چنین وضعیت و مناسباتی، باز نباید امید به نابودی چرخه تطفیف و کمفروشی داشت، تنها امری که موجب از بین رفتن چرخه سرطانی کمفروشی میشود، بروز و تجلی افرادی است که مهمترین خصیصه آنها ابرارصفت بودنشان است.
ابرار به کسانی گفته میشود که اتفاقاً مطفف هستند، اما این امر را در احقاق حق خود بیشتر دنبال میکنند، یعنی در بسیاری از مواقع از حقوق حقه خود به سبب مرام و طبع بلندی که دارند با وجود آن که عمل و فعالیت آنها برای جامعه بسیار مفید بوده است و اتفاقاً باید دستمزد و حقی چشمگیر را دریافت کنند، از آن صرف نظر میکنند و اصطلاحاً به کم قانع هستند، اما در مواجهه با مردم، بسیار مراقب و سختگیر هستند که حق دیگران بجا و درخور ادا شود. در چنین وضعیتی منفعتطلبی افراد به حداقل خود رسیده و افراد منفعت جمعی را بر منفعت فردی ارجح میدانند.
در ادامه این سوره، شاهد تقابل مطففین و ابرار هستیم و خداوند با توصیف جایگاه هر کدام، جایگاه والایی را برای ابرار در نظر گرفته شده است، برمیشمرد، افرادی که به آنها جایگاهی در سطح علیین عطا میشود و در بهشت به آنها نوشیدنی با عنوان «رحیق مختوم» که در اصل بادهای است که تنها اولیاءالله از آن مینوشند، نوشانده میشود.
ادامه دارد ...
صدیقه صادقین
انتهای پیام