کد خبر: 4288908
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۳
کارگردان «قلب رقه»:

هنرمندان اجازه تحریف تاریخ را ندهند

خیرالله تقیانی‌پور به وظایف هنرمندان در شرایط جنگی اشاره و بیان کرد: جنایات رژیم صهیونیستی را باید در آثار هنری و رسانه‌ای خودمان به شکل دقیق و مستند ثبت کنیم تا نسل‌های آینده بفهمند واقعیت چه بوده است. وظیفه هنرمندان و رسانه‌های داخلی همین است که این تصاویر و روایت‌ها را به درستی ثبت و منتقل کنند و اجازه ندهند تاریخ تحریف شود.

جنگ همواره پدیده‌ای پیچیده و پرآشوب بوده است که در دل خود ویرانی و نابودی به همراه دارد، اما پشت هر گلوله و هر حمله، معمولاً منطقی دفاعی یا اهدافی مشخص وجود دارد. با این حال، حملاتی که اخیراً به مناطق مسکونی ایران صورت گرفته، فراتر از این منطق نظامی و دفاعی بوده و مصداق بارز شر مطلق است؛ شری که نه برای دفاع، بلکه برای نابودی زن، کودک و خانواده به کار گرفته شده است. این نوع رفتار نشان می‌دهد که دشمنان، تنها به دنبال آسیب رساندن به زندگی و روحیه مردم هستند.

رژیم صهیونیستی به عنوان نماد این شر مطلق، باید بداند که پاسخ ایران به هر گونه تجاوز نظامی محدود به میدان جنگ نیست و در حافظه تاریخی ملت ما نیز نقش می‌بندد. ایرانیان هنوز خاطرات تلخ بمباران‌های دوران دفاع مقدس و شهدای کودک آن سال‌ها را زنده نگه داشته‌اند؛ خاطراتی که علاوه بر درد و رنج، انگیزه‌ای برای ساختن قدرت دفاعی و موشکی کشور شده است تا بتوان در برابر چنین دشمنانی ایستاد.

در حالی که جنایات وحشیانه علیه غیرنظامیان بارها رخ داده، سکوت گسترده رسانه‌های بین‌المللی در برابر این حملات، حکایت از تحریف واقعیت و تلاش برای خاموش کردن صدای مظلومان دارد. این سکوت نه به معنای بی‌تفاوتی مردم جهان، بلکه نتیجه کنترل شدید رسانه‌ای است که اجازه نمی‌دهد همبستگی‌ها و مقاومت‌های مردمی به گوش برسد.

از سوی دیگر، تجربه تاریخی نشان داده است که هنر و سینما همیشه زبان گویایی برای بیان رنج‌ها، مقاومت‌ها و پیام‌های حق بوده‌اند. آثار برجسته‌ای که از دوران دفاع مقدس به جای مانده‌اند، گواه این حقیقت‌اند که تراژدی‌های جنگ و تجاوز، بستری برای خلق آثار فاخر مقاومت‌محور فراهم می‌کنند. ایکنا پیرامون این موضوع با خیرالله تقیانی‌پور، کارگردان «قلب رقه»، گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا - اگر بخواهیم حمله به مناطق مسکونی ایران را در قالب یک اثر سینمایی ترسیم کنیم، به نظر شما چه تصویری از شر مطلق در چنین فیلمی می‌توان ارائه داد؟ چگونه می‌توان مرز میان اهداف نظامی و جنایت‌های غیرانسانی را به تصویر کشید؟

در هر جنگی، حتی با وجود تمام ویرانی‌ها و تباهی‌هایی که به بار می‌آورد، معمولاً هدفی مشخص نهفته است. هر گلوله‌ای که از سوی یک سرباز به سوی دشمن شلیک می‌شود، در پس خود منطقی دارد، حتی اگر آن منطق از نظر ما غیرقابل قبول باشد. اما آنچه در روزهای اخیر و در حمله به مناطق مسکونی ایران شاهد آن بودیم، فراتر از منطق جنگی است. این اتفاق، تجلی شر مطلق است؛ شری که نه برای دفاع از خاک و مردم خود، بلکه برای نابودی زن و کودک و خانواده به میدان آمده است. در این میان، رژیم صهیونیستی اسرائیل نماد عینی همین شر مطلق است. آن‌ها باید بدانند که اگر حتی یک فشنگ از سوی هر فردی به سمت کشور ما شلیک شود، پاسخ آن را نه تنها در بعد نظامی، بلکه در حافظه تاریخی مردم ایران دریافت خواهند کرد. ما مردمی هستیم که هنوز خاطرات بمباران‌های دوران دفاع مقدس را به یاد داریم، هنوز از شهدای آن دوران می‌گوییم، هنوز از کودکانی که در سال ۱۳۶۶ با موشک‌های صدام شهید شدند، یاد می‌کنیم. این اتفاقات در زندگی روزمره ما جاری‌اند و از ذهن ما پاک نشده‌اند.

آن‌ها باید بدانند که ما به همین خاطر موشک ساختیم. همین اتفاقات تلخ و خاطرات زنده، ضرورت تجهیز دفاعی کشور را به ما گوشزد کرد. ما در برابر چنین دشمنی، نه‌تنها منفعل نمی‌مانیم، بلکه با تمام قدرت پاسخ می‌دهیم. مطمئن باشید، رژیم صهیونیستی نابود خواهد شد؛ همان‌گونه که رهبر انقلاب نیز فرمودند، آن‌ها ۲۵ سال آینده را نخواهند دید. بلکه آن آینده، بسیار زودتر خواهد رسید.

ایکنا - در شرایطی که جنایات دشمنان امت اسلامی به‌ویژه صهیونیست‌ها با سکوت رسانه‌ای جهانی مواجه می‌شود، شما این سکوت را چگونه تحلیل می‌کنید؟ نقش امپراتوری رسانه‌ای در تحریف واقعیت و خفه کردن صدای مظلومان چگونه است؟

این سکوتی که امروز با آن مواجهیم، سکوت واقعی نیست. اتفاقاً صداهای بسیاری در حال برخاستن است، اما امپراتوری رسانه‌ای اجازه شنیده شدن آن‌ها را نمی‌دهد. برای نمونه، فقط چند ساعت پس از حمله به ایران، شبکه‌های اجتماعی بین‌المللی شروع به حذف پرچم ایران کردند. چرا؟ چون اگر این پرچم‌ها باقی می‌ماند، موج حمایت از ایران از سوی کشورهای دیگر گسترش می‌یافت. آن‌ها می‌دانند که حذف این نمادها می‌تواند فضای روانی و افکار عمومی را کنترل کند.

این همان قدرت امپراتوری رسانه است. آن‌ها با حذف محتوا، با سانسور واقعیت، با تحریف رویدادها، سعی می‌کنند تصویری یک‌طرفه و منحرف‌شده از اتفاقات ارائه دهند. این سکوت، سکوت نیست؛ این سرکوب است. مردم کشورهای مختلف، به‌ویژه در جهان اسلام، در حال اعلام همبستگی با ایران هستند. پاکستان رسماً اعلام کرده که در کنار ایران است. بسیاری از کشورهای عربی واکنش‌های مثبتی نشان داده‌اند. اما این همبستگی‌ها در رسانه‌های جریان اصلی بازتاب نمی‌یابند، چون سیاست آن رسانه‌ها چیز دیگری است.

ایکنا - حمله به مراکز غیرنظامی، همواره در زبان تصویر و سینما بستری برای نمایش رنج، همدلی و مقاومت بوده است. به نظر شما چنین حوادثی چه زمینه‌ای برای تولید آثار مقاومت‌محور در منطقه ایجاد می‌کنند؟ آیا می‌توان از این تراژدی‌ها زبان تازه‌ای برای انتقال پیام حق بهره گرفت؟

تجربه تاریخی ما در حوزه هنر و ادبیات نمایشی نشان داده که هرگاه دشمن حمله کرده، هنرمندان ما سعی کرده‌اند آن اتفاقات را به زبان نمایش ترجمه کنند. تاریخ ادبیات نمایشی ما سرشار از این تلاش‌هاست. شما به فیلم‌هایی مانند «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش نگاه کنید؛ بمباران‌هایی که در آن روایت شد، هنوز در ذهن مخاطب زنده است. آن فیلم فقط یک اثر هنری نبود، بلکه تبدیل به حافظه جمعی یک نسل شد. همین اتفاق در آثار شهید آوینی نیز افتاد. تصاویری که او از جبهه‌ها ثبت کرد، امروز به ما می‌گویند آن روزها چه گذشته است. یا فیلم‌هایی که مرحوم رسول ملاقلی‌پور در اوج جنگ ساخت، امروز می‌تواند برای نسل جدید، پلی باشد برای درک گذشته. اکنون جوانان ما آن فیلم‌ها را می‌بینند، می‌فهمند، همزادپنداری می‌کنند. احساس می‌کنند زیر آن موشک‌ها چه احساسی داشته‌ایم.

امروز هم شرایط مشابهی داریم؛ فقط سلاح‌ها تغییر کرده‌اند. آن روز موشک می‌آمد، امروز پهپاد و ریزپرنده است. ولی درد یکی‌ است. رنج یکی‌ است. تفاوت اینجاست که خیانت داخلی بیشتر شده است. در کنار دشمن خارجی، عده‌ای در داخل هم هستند که به کشور خیانت می‌کنند. همیشه در تاریخ‌مان، خیانت را بیشتر از دشمن دیده‌ایم. نمونه‌اش بنی‌صدر در اوایل جنگ یا تقی‌زاده‌ها در دوره قاجار.

ما سردارانی داشته‌ایم مانند عباس میرزا که در خط مقدم جنگیده‌اند، در حالی‌که در پشت جبهه، خائنان توطئه می‌کردند. یک امیرکبیر داشته‌ایم که صدای حق بوده و قربانی خیانت شده است. امروز هم امید ما این است که دست این خائنان رو شود، رسوا شوند، نابود شوند. چون دشمن بیرونی را می‌شود شناخت و با آن جنگید، اما خیانت داخلی، مثل زهر در رگ‌های کشور است.

ایکنا - با توجه به شرایط کنونی و وحدت بی‌سابقه‌ای که در میان اقشار مختلف جامعه ایرانی مشاهده می‌شود، به ویژه در واکنش به اتفاقات اخیر، تحلیل شما از این انسجام ملی چیست؟ چرا چنین یکپارچگی و وحدتی در این برهه زمانی شکل گرفته است؟ آیا این اتحاد صرفاً نتیجه یک حادثه یا واقعه خاص است، یا زمینه‌های عمیق‌تر و ریشه‌دار فرهنگی و اجتماعی دارد که سال‌ها شکل گرفته‌اند؟

واقعیت این است که این اتحاد و انسجامی که امروز در ایران شکل گرفته، واقعاً بی‌نظیر و قابل تأمل است. من فکر می‌کنم هیچ کس پیش‌بینی نمی‌کرد که یک واقعه، یک گلوله، بتواند چنین وحدتی را در میان مردم به وجود بیاورد. عموماً تصور دشمنان ما این بود که با چند حمله محدود، می‌توانند فضای جامعه را ملتهب کنند و مردم را به خیابان‌ها بکشانند تا تظاهرات کنند، اما چیزی که اتفاق افتاد کاملاً برخلاف انتظار آن‌ها بود. مردم از هر طیف و سلیقه سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی به خیابان آمدند و نشان دادند که در مقابل یک دشمن مشترک، متحد و یک‌دل هستند.

این انسجام در واقع محصول سال‌ها تجربه و رشد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ملت ایران است. نه فقط یک واکنش فوری، بلکه یک انسجام ژرف است که از عمق تاریخ، فرهنگ و اعتقادات ما نشئت گرفته است. شاهد بودیم که حتی مخالفان داخلی نیز با این جریان همراه شدند و علیه خصم خارجی متحد شدند. از چهره‌های سیاسی تا هنرمندان، همه نشان دادند که در این برهه حساس، منافع ملی بر هر اختلاف دیگری ترجیح دارد. این برای ما یک فرصت استثنایی است تا بتوانیم به جهانیان نشان دهیم که ایران نه فقط یک کشور، بلکه یک جبهه واحد و قدرتمند است که هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را تجزیه کند یا از هم بپاشد.

ایکنا - در رسانه‌های غربی، به ویژه در بازنمایی تصویری جنایت‌ها و وقایع مربوط به این بحران، چه تکنیک‌هایی به کار گرفته می‌شود و چطور چهره قربانی و جنایتکار به شکلی خاص بازآفرینی می‌شود؟ آیا شما معتقدید که این رسانه‌ها به شیوه‌ای هدفمند به مظلوم‌نمایی طرف صهیونیستی می‌پردازند و این امر چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟

قطعاً در این زمینه باید با دقت و شناخت صحبت کرد. رسانه‌های غربی، به خصوص رسانه‌هایی که زیر نفوذ یا هدایت دولت‌های غربی هستند، سال‌هاست از تکنیک‌های تصویری و رسانه‌ای خاصی برای شکل دادن به افکار عمومی استفاده می‌کنند. یکی از مهم‌ترین این تکنیک‌ها مظلوم‌نمایی است. رژیم صهیونیستی در طول حدود هفت دهه اخیر همواره تلاش کرده تا خود را در قالب قربانی جا بزند، در حالی که واقعیت تاریخی و میدانی چیزی متفاوت است. آن‌ها همیشه متجاوز بوده‌اند، تجاوز کرده‌اند و این روند را ادامه داده‌اند.

اما رسانه‌های غربی با استفاده از کلیشه‌های تصویری خاص، این روایت را بازآفرینی می‌کنند که گویی اسرائیل تحت فشار و تهدید است و خود را به نوعی مظلوم جلوه می‌دهند. این مسئله یک بازی رسانه‌ای پیچیده است که برای جلب همدردی بین‌المللی و توجیه اقداماتشان صورت می‌گیرد.

باید آگاه باشیم که این مظلوم‌نمایی‌ها، فراتر از یک روایت ساده، به ابزاری برای حفظ مشروعیت و ادامه تجاوزگری تبدیل شده است. این مسئله را باید در آثار هنری و رسانه‌ای خودمان به شکل دقیق و مستند ثبت کنیم تا نسل‌های آینده بفهمند واقعیت چه بوده است. وظیفه هنرمندان و رسانه‌های داخلی همین است که این تصاویر و روایت‌ها را به درستی ثبت و منتقل کنند و اجازه ندهند تاریخ تحریف شود.

ایکنا - عملیات «وعده صادق ۳» به عنوان یکی از دراماتیک‌ترین و نقطه اوج تقابل میان مقاومت و اشغال‌گران شناخته می‌شود. اگر بخواهیم این عملیات را در قالب یک فیلم سینمایی روایت کنیم، از منظر شما کدام بخش‌های این داستان باید برجسته شود و پیام اصلی این عملیات برای مخاطب داخلی و جهانی چیست؟ همچنین، پاسخ سریع و مقتدرانه ایران به تجاوزات اخیر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عملیات «وعده صادق ۳» واقعاً یک نقطه عطف در تاریخ تقابل مقاومت با اشغالگر است. اگر بخواهیم این داستان را به صورت یک فیلم سینمایی قدرتمند روایت کنیم، باید ابتدا بر محور انسانی آن تاکید کنیم؛ شهدایی که جان خود را فدا کردند، رزمندگانی که با غیرت و شجاعت مثال‌زدنی پای کار ایستادند و در زمانی کوتاه توانستند ضربه‌ای مهلک به دشمن وارد کنند. این عملیات یک نقطه اوج دراماتیک و گره‌افکنی مهم است که در آن اراده و توانمندی دفاعی ایران به جهانیان اثبات شد.

پیام اصلی این عملیات این است که ایران دیگر آن کشوری نیست که بخواهد در برابر تجاوز، ساکت بنشیند یا برای بازپس‌گیری خاکش ماه‌ها یا سال‌ها منتظر بماند. پاسخ سریع، قاطع و هوشمندانه ایران که تنها هشت ساعت به طول انجامید، نشان داد که ما در این نبرد نه‌تنها از لحاظ نظامی قدرتمندیم، بلکه روحیه مقاومت و همدلی ملی نیز در بالاترین سطح است. این پیام قوی به جهانیان ارسال شد که هرگونه تجاوز به خاک ایران، پاسخ فوری و قدرتمندی خواهد داشت و نیروهای مسلح ما در کمترین زمان ممکن آماده واکنش هستند.

این عملیات و موفقیت‌های بعدی آن، به‌ویژه در مقابل ادعاهای دشمن که مدعی بودند سیستم‌های دفاعی ما هک شده‌اند، نشان داد که توان دفاعی و فناوری‌های بومی ما به مراتب از آنچه تصور می‌شد فراتر است. همچنین اینکه پهپادهای آرش توانستند به عمق دشمن نفوذ کنند و عملیات هوشمندانه‌ای انجام دهند، نشانه‌ای از پیشرفت تکنولوژیکی و هوشمندی نظامی ایران است.

ایکنا - با توجه به حمایت گسترده مردمی که به صورت خودجوش و بدون دستور رسمی وارد میدان شده‌اند و در تامین امکانات و پشتیبانی از جبهه‌ها مشارکت کرده‌اند، نقش مردم و فرهنگ مقاومت را در موفقیت‌های اخیر چگونه می‌بینید؟ این مشارکت مردمی چه معنایی برای آینده امنیت و ثبات کشور دارد؟

نقش مردم در این بحران، بی‌بدیل و بی‌نظیر بوده است. در خرم‌آباد و شهرهای دیگر شاهد هستیم که مردم خودجوش به دنبال امکانات، تجهیزات و حمایت از جبهه‌ها می‌روند بدون آنکه نیازی به دستور از بالا باشد. این خودجوشی، نشانه‌ای از فرهنگ عمیق مقاومت، همبستگی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی در میان ایرانیان است.

اینکه مردم بدون انتظار حمایت رسمی، پای کار می‌آیند و با تمام توان در کنار نیروهای نظامی و رزمندگان قرار می‌گیرند، نشان‌دهنده یک سرمایه بزرگ اجتماعی است که امنیت و ثبات کشور را در بلندمدت تضمین می‌کند. این فرهنگ مقاومت و ایثار باعث شده که هیچ نیرویی نتواند به سادگی جامعه ما را متزلزل کند یا آن را از پای درآورد. این روحیه، پشتوانه‌ای غیرقابل نفوذ برای دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی است و باید به عنوان یک دستاورد بزرگ در تاریخ معاصر ایران ثبت شود.

ایکنا - عملیات «وعده صادق ۳» از منظر فرم و تکنولوژی، نشان‌دهنده سطح تازه‌ای از توانمندی‌های فنی در سینما و تلویزیون بود. از نظر شما، این پیشرفت‌های فنی و تصویری چه تأثیری بر غنا و جذابیت آثار نمایشی دارد؟ از طرفی در فرهنگ شرقی و به ویژه ایرانی، عواطف و احساسات نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری روایت‌ها دارند. شما چگونه این دو بعد – تکنولوژی و احساسات فرهنگی – را در تولیدات نمایشی، خصوصاً در این عملیات، تلفیق کرده‌اید؟

موضوع عملیات «وعده صادق ۳» واقعاً یک نقطه عطف در عرصه تولیدات نمایشی ما بود. از نظر فرم و تکنولوژی، دستاوردهای به‌کار رفته در این اثر، سطح تازه‌ای از توانمندی‌های فنی را به تصویر کشید که پیش از این کمتر در آثار ما دیده شده بود. این پیشرفت‌ها باعث شد تصاویر اکشن و جلوه‌های بصری به شکل بسیار واقعی‌تر و هیجان‌انگیزتری به مخاطب منتقل شود. طبیعتاً وقتی شما تکنولوژی روز را در خدمت روایت‌های قوی قرار می‌دهید، اثرتان از نظر بصری جذابیت بیشتری پیدا می‌کند و مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار می‌کند.

اما بخش مهم‌تر، بعد فرهنگی و عاطفی است که در جوامع شرقی به ویژه در ایران، ریشه‌ای عمیق دارد. ناخودآگاه و به‌طور تاریخی و فرهنگی با عواطف و احساسات در آثار نمایشی‌مان پیوند خورده‌ایم. این عواطف و احساسات غلیان کرد، جوشید و در عملیات «وعده صادق ۳» به صورت موشکی پرتاب شد؛ یعنی به شکل خروجی‌های قدرتمند و تأثیرگذاری که نه فقط از نظر فنی بلکه از نظر فرهنگی و انسانی توانست مخاطب را به خود جذب کند. وقتی مردم ریش و قیچی دست‌شان است و به واسطه فشار افکار عمومی انتظار پاسخ دارند، این احساسات تبدیل به نیروی محرکه‌ای برای تولید چنین آثاری می‌شود.

در فرهنگ ایرانی نمونه‌های تاریخی و اسطوره‌ای بسیاری داریم که مردم منتظر حرکت یک قهرمان هستند، مثل داستان آرش کمانگیر که جانش را فدای ایران کرد تا مرزها را حفظ کند. این انتظار و این تعلق خاطر به سربازان و مدافعان، در دوران معاصر هم دیده می‌شود. مردم از همان ابتدا منتظر بودند که نیروهای مسلح کشور واکنش نشان دهند و این واکنش هم دیر نپایید. رسانه‌ها و افکار عمومی نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری این روند داشتند. به همین دلیل ترکیب تکنولوژی روز با این احساسات عمیق تاریخی و فرهنگی، محصولی بسیار اثرگذار و غنی به ما داد که توانست هم هنر را ارتقا دهد و هم احساسات ملی را به خوبی منتقل کند.

ایکنا - با توجه به نقش کلیدی رسانه‌ها در شکل‌دهی به افکار عمومی، به ویژه رسانه‌های صهیونیستی و غربی که در مواجهه با روایت عملیات، تلاش می‌کنند تصویر متفاوتی ارائه دهند، به نظر شما چگونه باید مواجهه کرد؟ اگر خودمان روایت این عملیات و اتفاقات مشابه را نساخته و منتشر نکنیم، دیگران این فضا را پر خواهند کرد. چه راهکارهایی برای مقابله با این امپراتوری رسانه‌ای دارید؟

این نکته بسیار کلیدی و حیاتی است. امروز امپراتوری رسانه‌ای غربی و صهیونیستی در تلاش است تا روایت‌های خود را به جهان تحمیل کند. اگر ما روایت واقعی و درست خودمان را بیان نکنیم، این خلأ به سرعت توسط آنها پر خواهد شد. نمونه‌های متعددی داشتیم که آثار و نوشته‌های ما حذف یا سانسور شده‌اند؛ پرچم ایران پاک شده، از شهدا و رشادت‌های آنها کم گفته شده یا به شکل تحریف‌شده‌ای بازنمایی شده است. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت تولید و نشر آثار مستند، سینمایی و رسانه‌ای است که بتواند روایت ما را حفظ و ثبت کند.
از سوی دیگر این رسانه‌ها عملیات ما را به عنوان شکست و ناکامی جلوه می‌دهند، در حالی که حقیقت کاملاً برعکس است و این فقط یک نمایش رسانه‌ای برای وارونه‌سازی حقایق است. آنها تجاوز خود را پیش‌دستانه می‌خوانند، در حالی که ما قربانی تجاوز هستیم و حق پاسخگویی داریم. این تضاد تصویری اگر توسط ما اصلاح نشود، به گمراهی افکار عمومی منجر می‌شود و کسانی که آشنایی کافی با سواد رسانه‌ای ندارند، فریب خواهند خورد.

راهکار اصلی، ساخت و نشر روایت‌های مستند، دقیق و هنرمندانه از این وقایع است. تولید فیلم، مستند، گزارش‌های تصویری و متنی که بتواند در تاریخ ماندگار شود و دسترسی به آن برای نسل‌های آینده مهیا باشد، بهترین دفاع مقابل این هجمه رسانه‌ای است. این مسئولیت بر دوش هنرمندان، فیلم‌سازان و رسانه‌های داخلی است که با جدیت و برنامه‌ریزی دقیق به آن بپردازند.

ایکنا - بازتاب اجتماعی و هنری عملیات «وعده صادق ۳» در داخل ایران چگونه بود؟ به ویژه در میان هنرمندان و مردم عادی، این عملیات چه تاثیری گذاشت و چه واکنش‌هایی به همراه داشت؟

بازتاب این عملیات در جامعه بسیار چشمگیر و عمیق بود. درست مانند زمان‌هایی که کشور با فجایع طبیعی مانند زلزله ورزقان، کرمانشاه یا سیل‌ها مواجه شد و مردم یکدلی و همدلی خود را به نمایش گذاشتند، این عملیات نیز در سطح اجتماعی همگرایی و اتحاد مردم را تقویت کرد. مردم دوباره احساس کردند که ید واحد شده‌اند و این امر به معنای روحیه ملی و همبستگی بالا است. همه به نوعی منتظر بودند که خود را سرباز این کشور و این آرمان بدانند؛ حتی با وجود تفاوت سلیقه‌ها و دیدگاه‌ها، این حضور مشترک و مقدس بود که قابل تحسین است.

اگر به فضای رسانه‌ای و عمومی نگاه کنیم، می‌بینیم که این روحیه از دهه ۶۰ تاکنون حفظ شده و حتی امروز نیز با وجود همه تغییرات، مردم همچنان آماده‌اند اگر نیاز باشد، مثل آن دوران به میدان بروند. این روحیه نه فقط در رسانه‌ها بلکه در رفتار و گفتار مردم کاملاً مشهود است و همین نشان می‌دهد که فرهنگ و تاریخ ما چقدر در حفظ این ارزش‌ها موثر بوده است. همچنین با مقایسه وضعیت ایران با برخی کشورهای درگیر جنگ مانند اوکراین یا افغانستان که مردم غالباً از منطقه فرار می‌کنند، تفاوت عظیم و ارزشمندی در روحیه ملی ایرانی‌ها مشاهده می‌شود که باید به آن افتخار و آن را حفظ کرد.

ایکنا - آیا شما معتقدید که عملیات «وعده صادق ۳» می‌تواند فصل جدیدی در روابط مقاومت و هنر، به ویژه سینما باشد؟ در این مسیر چه چالش‌ها و فرصت‌هایی وجود دارد و چه انتظاری می‌توان از آینده داشت؟

قطعاً می‌توان گفت «وعده صادق ۳» آغاز یک فصل جدید و مهم در پیوند هنر و مقاومت است. این عملیات نشان داد که بدون درگیر کردن نیروی زمینی، از طریق نیروی دریایی و موشکی توانستیم واکنشی قدرتمند و بزرگ نشان دهیم که تأثیرات سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای گسترده‌ای داشت. این اتفاق بزرگ نه تنها دشمن را دچار تزلزل کرده، بلکه به همسایگان و کشورهای منطقه هم پیام روشنی داده است. برخلاف گذشته که ایران در جنگ‌ها و مقاومت‌ها اغلب تنها بود، اکنون بسیاری از کشورهای منطقه همبستگی خود را با ایران اعلام کرده‌اند.

این شرایط فرصت بی‌نظیری است برای هنرمندان، سینماگران و فعالان فرهنگی تا روایت‌های مقاومت را به صورت گسترده‌تر و تأثیرگذارتر به تصویر بکشند. البته چالش‌هایی نیز وجود دارد؛ از جمله نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتر، برنامه‌ریزی دقیق و همچنین مقابله با جریان‌های رسانه‌ای مخالف که سعی می‌کنند روایت‌ها را تحریف کنند. اما همین فرصت‌ها و چالش‌ها نشان می‌دهد که مسیر پیش‌رو می‌تواند بسیار پربار و تأثیرگذار باشد و در آینده آثار فاخر و ارزشمندی تولید شود که هم فرهنگ مقاومت را حفظ و هم مخاطب جهانی را جذب کند.

ایکنا - اگر نکته یا موضوع دیگری باقی مانده بیان فرمایید.

بله، لازم است تأکید کنم که در ادبیات نمایشی ما گاهی از اصطلاحات عامیانه و خیابانی استفاده می‌شود تا احساسات و واقعیت‌های اجتماعی به تصویر کشیده شود. در اینجا هم ما یک نوع «لات‌زنگی» داریم که در کوچه ارباب عربده می‌کشد، زن و بچه‌ها را می‌ترساند، اما جوانمردی قوی و استوار هم هست که اجازه نمی‌دهد این بی‌نظمی و زورگویی ادامه پیدا کند. این همان داستانی است که امروز در عرصه مقاومت و پاسخگویی به تجاوزگری‌ها می‌بینیم. امیدوارم بتوانیم این داستان را با تمام ابعادش و با احترام به فرهنگ و تاریخ‌مان به بهترین شکل روایت کنیم.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha