کد خبر: 4310748
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۷
علی عبدی:

ترامپ با شعار صلح نسخه تسلیم ایران را می‌نویسد

کارشناس مسائل اسرائیل با اشاره به اظهارات ضد ایرانی ترامپ در نشست شرم‌الشیخ و کنست گفت: آنچه ترامپ و دولت آمریکا به اسم صلح می‌گویند، در نهایت دعوت ایران به تسلیم است. در واقع آنچه به نام «دیپلماسی» از سوی آمریکا مطرح می‌شود، در واقع «امان‌نامه تسلیم» و «حکم تسلیم» است؛ زیرا هدف آن نه گفت‌و‌گو، بلکه تحمیل اراده و خلع قدرت جمهوری اسلامی است.

علی عبدی، کارشناس مسائل اسرائیل

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا که برای شرکت در «نشست صلح خاورمیانه شرم‌الشیخ» به غرب آسیا سفر کرده بود، پیش از عزیمت به این نشست در سخنرانی خود در کنست اسرائیل بخش قابل توجهی از اظهاراتش را به موضوع ایران اختصاص داد.

وی با طرح ادعا‌هایی علیه جمهوری اسلامی ایران، مدعی شد که تهران در نتیجه اقدامات آمریکا و اسرائیل تضعیف شده و به دنبال توافق با آمریکاست. 

ترامپ در ادامه، برای تحقق چنین توافقی شروطی را مطرح کرد؛ از جمله توقف حمایت ایران از تروریسم، پایان دادن به تهدید همسایگان و به رسمیت شناختن اسرائیل. وی حتی به داماد خود مأموریت داد تا با ایران توافق صلح امضا کند.


بیشتر بخوانید: 


شکل‌دهی به «نظم اسرائیلی» در منطقه

در این راستا علی عبدی، کارشناس مسائل اسرائیل در گفت‌وگو با ایکنا، به تحلیل عدم پذیرش ایران برای حضور در اجلاس «شرم‌الشیخ» پرداخت و گفت: اجلاس شرم‌الشیخ اگرچه ظاهراً با محوریت مسئله غزه شکل گرفته اما در واقع پروژه‌ای بزرگ‌تر را دنبال می‌کند و آن، تلاش برای شکل‌دهی به «نظم آینده منطقه» است؛ نظمی که در عمل به معنای «نظم اسرائیلی منطقه» خواهد بود.

وی افزود: دولت آمریکا و شخص ترامپ در پی تثبیت موقعیت اسرائیل در منطقه و ریل‌گذاری جدید در منطقه هستند تا رژیم صهیونیستی به قدرت هژمون و محور اصلی نظم آینده منطقه تبدیل شود. دعوت از ایران برای حضور در این نشست نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است.

استنکاف حساب شده ایران از حضور در شرم‌الشیخ

عبدی تصریح کرد: دعوت از ایران در چنین اجلاسی، عملاً به معنای پذیرش موجودیت و هژمونی اسرائیل در آینده منطقه و هضم جمهوری اسلامی در نظم آینده بود که بر پایه تثبیت جایگاه این رژیم بنا می‌شود. از همین رو، تصمیم ایران برای عدم حضور در این نشست، اقدامی کاملاً درست و حساب‌شده بود.

وی با بیان اینکه مسئله غزه صرفاً بهانه‌ای برای برگزاری این نشست بود، گفت: اصل ماجرا، تلاش برای تثبیت موقعیت رژیم صهیونیستی و جبران ناکامی‌های راهبردی اسرائیل در جنگ‌ دو سال گذشته غزه است. رژیم صهیونیستی اگرچه در برخی عرصه‌ها، دستاورد‌های تاکتیکی و عملیاتی داشته اما هنوز نتوانسته این موفقیت‌های مقطعی را به دستاورد‌های راهبردی و پایدار تبدیل کند. از این رو، نتانیاهو می‌کوشد با همراهی و حمایت دولت آمریکا، این کمبود صهیونیست‌ها را جبران کند و موقعیت اسرائیل را به عنوان قدرت برتر منطقه تثبیت کند. یعنی با هزینه دولت آمریکا آن دستاوردهای تاکتیکی و عملیاتی را به دستاورد راهبردی تبدیل و پس از آن به هژمون و کنترل‌کننده نظم منطقه تبدیل شود. 

عبدی در پاسخ به این سؤال که چه میزان این اجلاس در راستای ترمیم فروریختن دیوار بی‌اعتمادی میان برخی دولت‌های عربی و رژیم صهیونیستی و در راستای احیای عادی‌سازی روابط است، گفت: طی چند روز گذشته افشاگری‌های از سوی واشنگتن‌پست و امثالهم انجام شد. واقعیت این است اختلافاتی که بروز کرده، عملاً بنیادی و راهبردی نیست، بلکه اختلافات مقطعی و چالش‌ها و اصطکاکات زودگذر است و دولت آمریکا همواره کوشیده است این اختلافات را پنهان کند.

جمهوری اسلامی روی اختلافات دچار خطای محاسباتی نشود

وی یادآور شد: نمونه آن زمانی بود که نتانیاهو در سفر به آمریکا، از ترامپ خواست به‌صورت تلفنی با امیر قطر تلفنی صحبت کند. این گفت‌و‌گو نیز انجام شد و بعداً برخی رسانه‌ها آن را به‌عنوان نوعی «عذرخواهی از امیر قطر» تفسیر کردند اما در هر صورت این موارد، اختلافات عمیق و پایدار نیستند و جمهوری اسلامی نباید در محاسبات خود، روی چنین اختلافاتی حساب ویژه‌ای باز کند یا دچار خطای محاسباتی شود. 

عبدی تأکید کرد: برخی چهره‌ها در داخل کشور، تصور می‌کنند می‌توان از این شکاف‌ها و اختلافات به سود جمهوری اسلامی بهره‌برداری کرد اما این نگاه، نوعی ساده‌انگاری است. واقعیت این است که کشور‌های عربی منطقه به ویژه حاشیه خلیج فارس، مصر و اردن، دولت‌های مستقل و خودبسنده‌ای نیستند؛ بلکه موجودیت و بقای آنها از ابتدا تا امروز، وابسته به استعمار و حمایت‌های غربی بوده است.

کارشناس اسرائیل تصریح کرد: حکومت‌هایی مانند آل‌سعود، دولت اردن هاشمی یا شیخ‌نشین‌های خلیج فارس، اساساً با حمایت قدرت‌های استعماری شکل گرفته‌اند و دوام و بقای آنان نیز به همین وابستگی گره خورده است. بنابراین، انتظار اینکه چنین دولت‌هایی در تقابل با اسرائیل قرار بگیرند یا در بلوک ایران جای بگیرند، تصوری ساده‌لوحانه و کوچک‌انگاری است. این انتظار بیش از اندازه است و نباید از این حیث دچار خطای محاسباتی شد. 

سیاست تهدید و تحمیل پشت سخنان بزک‌شده ترامپ

عبدی در ادامه درباره سخنان ترامپ که در ظاهر رنگ و بوی صلح با ایران داشت، با اشاره به تعبیر چند سال پیش مقام معظم رهبری نسبت به درخواست مذاکره و صلح آمریکایی‌ها مبنی بر «دستکش مخملی روی پنجه‌ چدنی»، گفت: امروز حتی آن دستکش مخملی هم کنار رفته است. هرچه ترامپ و دولت آمریکا می‌گویند، در نهایت دعوت به تسلیم است. ظاهر سخنان آنان ممکن است آراسته و بزک‌شده باشد اما باطن آن، همان سیاست فشار، تهدید و تحمیل است.

کارشناس مسائل اسرائیل تصریح کرد: در یکی دو روز اخیر، ترامپ سخنانی مطرح کرده که ظاهراً بوی صلح و گفت‌و‌گو با جمهوری اسلامی را می‌دهد. او حتی از ملت ایران تعریف کرده و گفته ایرانی‌ها مردمان خوبی هستند اما در نهایت شروطی را مطرح کرده که در واقع دعوت ایران به تسلیم است.

عبدی تأکید کرد: جمهوری اسلامی نمی‌تواند چنین دعوتی را بپذیرد، زیرا پذیرش این شروط عملاً به معنای نقض ماهیت انقلاب اسلامی است. ماهیت جمهوری اسلامی بر مقاومت، استقلال و مقابله با سلطه استوار است و اگر در برابر چنین فشار‌هایی تمکین کند، خود را نقض کرده است.

احیای موازنه قوا و تقویت بازدارندگی؛ واکنش ایران به اظهارات خصمانه ترامپ

وی در پاسخ به این پرسش که واکنش ایران پس از این اظهارات ترامپ چه باید باشد، گفت: آنچه از رفتار ترامپ و نتانیاهو برمی‌آید، حرکت به سمت مرحله بعدی از منازعات منطقه‌ای با محوریت ایران است. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی باید بیش از پیش برای بازگرداندن موازنه قوا به وضعیت پیش از جنگ ۱۲ روزه و شهادت سیدحسن نصرالله برنامه‌ریزی کند.

عبدی با اشاره به لزوم تقویت بازدارندگی منطقه‌ای ایران گفت: در نتیجه تحولات اخیر و ضرباتی وارده به مقاومت، توازن قوا میان ایران و دشمنانش تا حدی بر هم خورده و بخشی از بازدارندگی ما آسیب دیده است. اکنون مهم‌ترین وظیفه سیاست خارجی کشور، بازسازی این بازدارندگی و احیای توازن قواست.

وی در پایان با تأکید بر اینکه مسیر دیپلماسی تعریف شده برای ما عملا بسته‌ شده است، کرد: آنچه امروز به نام «دیپلماسی» از سوی آمریکا مطرح می‌شود، در واقع «امان‌نامه تسلیم» و «حکم تسلیم» است؛ زیرا هدف آن نه گفت‌و‌گو، بلکه تحمیل اراده و خلع قدرت جمهوری اسلامی است. از این رو، وقتی چنین شرایطی را نمی‌توان پذیرفت، لاجرم باید برای دوران سخت‌تر و مواجهه جدی‌تر آماده شد.

گفت‌وگو از سمیرا انصاری

انتهای پیام
captcha