کد خبر: 3311938
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۱
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی عنوان کرد:

مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی؛ لازمه مطالعات کاربردی در حوزه دین

گروه اندیشه: قاسم درزی در پاسخ به پرسشی درباره چیستی مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی، اظهار کرد: مطالعات کاربردی در حوزه دین مستلزم مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی است.

قاسم درزی عضو جوان هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی است و موضوع گفت‌وگو با وی اما شاید بسیار جوان‌تر باشد: مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی. موضوع وقتی جالب‌تر می‌شود که قرابت این موضوع را با علوم انسانی اسلامی در نظر بگیریم. در ادامه گفت‌وگوی خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، در خصوص مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی با درزی را می‌خوانید.

ایکنا: مطالعات بین رشته‌ای قرآنی به چه معناست؟
مطالعات بین‌رشته‌ای عبارت است از حل مسئله یا فهم بهتر یک پدیده چند وجهی با استفاده از نگرش‌ها و یا روش‌های گوناگون که می‌توانند در غالب موارد به رشته‌های گوناگون برسند.
به عبارت دیگر ما می‌توانیم یک مساله که دارای وجوه مختلفی است و به رشته خاصی اختصاص ندارد را با نگرش جامعه‌شناسانه، روانشناسانه یا دیگر روش‌ها مورد بررسی قرار دهیم و آن را به صورت میان رشته‌ای بررسی کنیم که در این صورت به بهترین شیوه به آن پرداخته‌ایم. چون اگر ما به صورت تک رشته‌‌ای در خصوص این پدیده‌ها مطالعه کنیم، به تحویل‌انگاری خواهیم رسید. مثل فروید که شاگردش یونگ، او را متهم به تحویل‌انگاری کرد. به نظر یونگ، فروید خیلی برای روان‌ انسانی اهمیت قائل بود و می‌خواست همه چیز را از این منظر حل و فصل کند و البته  چنین چیزی همیشه جواب نمی‌دهد.
پدیده‌های چند وجهی در علوم انسانی بسیار پر رنگ است و مطالعات قرآنی زیر مجموعه‌ای از علوم انسانی است و بنابراین رویکرد میان رشته‌ای می‌تواند در علوم قرآنی مورد توجه باشد و استفاده از این رویکرد توسط روش‌شناسان توصیه می‌شود.

ایکنا: در مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی، آیا قرآن موضوع مطالعه بین رشته‌ای است یا قرآن به عنوان یک رشته با همکاری رشته‌های دیگر به بررسی موضوعات مشترک می‌پردازد؟
هنگامی که ما می‌خواهیم مطالعات کاربردی در حوزه دین داشته باشیم و می‌خواهیم از مطالعات قرآن و مفاهیم قرآنی برای حل مسائل انسانی و یا برای مثال زیست محیطی بهره ببریم، به شکل ویژه‌ای به مطالعات میان رشته‌ای نیازمند هستیم.
برای مثال، اگر بخواهیم کنترل مدیریت احساسات داشته باشیم و آن را مدیریت کنیم، می‌شود از مفاهیمی قرآنی برای این کار استفاده کنیم. یا اگر بخواهیم اقتصاد را مدیریت کنیم، باز می‌توانیم از مطالعات قرآن بهره بگیریم، قطعا یک مطالعه میان رشته‌ای در این جا رخ می‌دهد، ما از مفاهیم کلیدی قرآن استفاده کرده و از علم نیز یاری می‌گیریم.
در مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی ما با رشته خادم و رشته مخدوم سر و کار داریم و مثلا می‌خواهیم در خصوص مطالب اقتصادی از مطالب قرآن استفاده کنیم. در این جا اقتصاد علم مخدوم و مطالعات قرآنی علم خادم خواهد بود، برعکس این قضیه هم صادق است و ما در اینجا می‌خواهیم برای مطلبی قرآنی از علم اقتصاد استفاده کنیم که در این جا نیز قرآن علم مخدوم و اقتصاد علم خادم خواهد بود.
به عنوان مثالی دیگر، پدیده شاکله که در آیه «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلًا: گو هر کس بر حسب ساختار [روانى و بدنى] خود عمل مى‏‌کند و پروردگار شما به هر که راه‏‌یافته‏‌تر باشد داناتر است». (اسراء، 84) ما با یک پدیده رواشناسانه مواجه می‌شویم. یک زمان ممکن است برای اینکه بفهمیم شاکله در این جا به چه معناست، از روان‌شناسی استفاده کنیم و یا زمانی دیگر می‌خواهیم ابعاد دیگری برای شاکله‌ای که در روانشناسی مورد بحث قرار می‌گیرد، اضافه کنیم. در این جا از قرآن برای پروراندن آن مساله و یا موضوع روانشناسی، استفاده می‌کنیم.

ایکنا: آیا در اینجا ما با نوعی پارادایم تفسیر علمی سروکار نداریم؟
مطالعات بین‌رشته‌ قرآنی می‌تواند رویکرد علمی باشد، البته علم نه معنای Science بلکه به معنای Discipline.  در تفسیر علمی، علم به منای Science گرفته می‌شد، اما مطالعات میان رشته‌ای ضابطه‌ای مهم دارد که انسجام و همگرایی است.
این بدان معناست که دو رشته‌ مبدا و مقصد، باید به صورت همگن ترکیب شده باشند. ما در مطالعات بین رشته‌ای حق نداریم، رشته‌ای را بر رشته دیگر غالب کنیم، این دقیقا مصداق تحویل‌انگاری است و در تفسیر علمی در گذشته همین مسئله اتفاق افتاده است. در تفاسیر علمی، پیش از این، با این آسیب روبرو هستیم که علم به قرآن تحمیل شود.
ذهبی که در زمینه تاریخ تفسیر فعالیت زیادی داشته است، عبارت معروفی دارد به این مضمون که در این تفاسیر علمی همه چیز هست الا تفسیر. وقتی ما به جواهر طنطاوی یا کتاب آقای اسکندارنی مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم از فیزیک و نجوم خبر هست، اما ارتباطی میان این بخش از علم و  آیات قرآن نمی‌بینیم و کوچک‌ترین ربطی که در آیات بوده کافی بوده تا مبحثی علمی مطرح شود، انگار علما منتظر این بودند که نظریه علمی در جهان غرب کشف شود و تا این مطالب را در قرآن جستجو کرده و آیه‌ای که کوچکترین تناسب را با این مساله داشته، پیدا کنند و بگویند که قرآن 1400 سال پیش این حرف را زده است.
منتقدان سوال مهمی را از مفسران علمی می‌پرسند و آن این که آیاتی که مدعی هستید که ارتباط علمی دارند، آیا آن نظریه را صرفا  تایید می‌کنند. این ارتباط میان رشته‌ای در مطالعات میان‌رشته‌ای اهمیت بسیاری دارد که در تفاسیر علمی وجود ندارد.

ایکنا: صحبت از علم خادم یا مخدوم شد، اما در بخشی از صحبت‌ها از مفاهیم قرآنی سخن به میان آمد، در مطالعات میان‌رشته‌ای قرآنی، قرآن به مثابه علم است یا مجموعه‌ای از مفاهیم؟
این اشکال در علم هم هست و در علم همکار با قرآن نیز در واقع برداشت عالم از علم وجود دارد نه علمی فارق از برداشت و تفسیر . ما نظریات روان‌شناسی داریم و تفسیری از این علم و نه مثلا یک روانشناسی، این پژوهشگر است که روانشناسی را تفسیر می‌کند و نظر خود را می‌گوید. به همین صورت ما فهم مفسر را از آیات داریم. از جهتی می‌توان گفت قرآن علم نیست، اما ما در طرف مقابل رشته‌ای علمی داریم. ما مطالعات قرآنی را به عنوان یک رشته در نظر می‌گیریم که با رشته‌های دیگر همکاری کرده و مطالعات قرآنی بین رشته‌ای ایجاد می‌شود.

ایکنا: مراد از مطالعات قرآنی چیست؟
مراد پژوهش‌هایی است که برای فهم بهتر قرآن در غرب  به وجود آمده است. در این علم روش بیشتر پدیدارشناسانه است و می‌خواهد، مقولات قرآنی را شناسایی بکند، ولی ما اگر رشته مطالعه قرآنی را در نظر نگیریم، می‌توانیم فهم مفسر را مسامحتا به عنوان علم در نظر بگیریم و این مشکلی ایجاد نمی‌کند.

captcha