جلیل سحابی، استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج و صاحب مقاله «جهانی شدن و سبک زندگی» ـ که سال 1393 در همایش ملی سبک زندگی اسلامی و جایگاه آن در عصر جهانی شدن ارائه شد ـ در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللیقرآن(ایکنا) پیرامون ابلاغ سیاستهای کلی خانواده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی با تشریح مبانی اصلی معنویت در یک خانواده مسلمان افزود: شاید مهمترین مسئله که میتواند امری انتزاعی و کلی باشد بیش از هر چیز در تعریف و شناخت از حلال و حرام بازنمایی شود.
وی تصریح کرد: در صورتی که افراد هر آنچه برای خود میپسندند برای دیگران بپسندند و بالعکس، و در چارچوب شریعت آن را برآورده سازند یکی از ارکان معنویت را رعایت نمودهاند. به راستی تعریف از حلال و حرام الگویی است که یک معیار استاندارد ارزیابی امر مقدس از نامقدس بهشمار میرود. لذا مواردی چون مصرف و خوراک، پوشاک، رفتار، طرز راه رفتن، نحوه نگاه کردن، نگرش نسبت به زنان و مردان، به انجام رساندن واجبات، امر به معروف و نهی از منکر، صله رحم، مراعات اقوام و آشنایان، مردم و همسایگان و اموری از این قبیل میتواند نمود این امر تلقی شود.
علت میزان بالای نارضایتیها در خانوادههای ایرانیسحابی با بیان اینکه در چند دهه اخیر شاهد تحولات گستردهای در ابعاد فرهنگی و اجتماعی بودهایم، گفت: یکی از کانونهایی که ما این تغییرات را در آن بیش از هر چیزی احساس میکنیم، خانواده است. در واقع از یک طرف ما شاهد حضور عناصر جهانی در خانواده اسلامی و ایرانی هستیم و از سویی تلاش برای پاسداری از ارزشهای والای این مرز و بوم صورت میگیرد. ناهماهنگی و بعضا تفاوت نسلی که در این زمینه به وجود آمده؛ منجر به نوعی فاصله و تعریف انتظاراتی شده است که گاهی برآورده نشده و سرخوردگی و نارضایتی ایجاد کرده است. به نظر میرسد تقابل دیدگاهها و بینشها و عدم برآورد انتظارات و ناسازگاری ابژههای نسلی در نسلهای مختلف این مسئله را برجسته کرده است؛ از این رو بستر تقابل نسلها در خانواده و حول ارزشهای خانواده میچرخد.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سؤال که امروزه اکثر افراد انتظار دارند خانواده به آنها آرامش بدهد و در خدمت آنها باشد، آیا چنین تصوراتی درست است یا نه، گفت: یکی از علتهای مهم اینکه خانوادهها کمتر از آنچه انتظار میرود، باعث رشد و تعالی انسانها در زمینه مادی و معنوی میشوند، نگاه غلطی است که در فکر و فرهنگ ما نسبت به خانواده و روابط خانوادگی رسوخ یافته و تغییر آنها ضروری است. در دنیای مدرن معمولا شکلی از تخصص و تقسیم کار در حوزههای مختلف شکل گرفته است و قدرت اثرگذاری از نهاد خانواده تا حدودی سلب شده است. بدین معنی که در دورههای مختلف نهادهایی از قبیل خانواده، دین و دولت یا اقتصاد بیشترین اثرگذاری را داشتهاند ولی امروزه به دلیل سرعت تغییرات این اثرگذاری یک جانبه کمرنگ شده است. ولی مسئله این است که علیرغم پیچیدهتر شدن جامعه، خانواده همچنان نقش اثرگذاری در معادلات زندگی تکتک شهروندان دارد.
سحابی توضیح داد: در واقع شاکله شخصیت و زمینه شخصیتی فرد، در دوران کودکی و در خانواده شکل میگیرد و چه بسا در دوران بحران این نقش مراقبتی بیشتر خود را نمایان میسازد. نقش هر کدام از اعضای خانواده در شکلگیری و بقای این نهاد همانند تحولاتی است که در یک سیستم اجتماعی رخ می دهد و همانطور که علیرغم تغییر در هر سیستم در نهایت سیستم به حالت تعادل برمیگردد؛ در خانواده نیز این وضعیت حاکم است و انتظار آرامش خاطر در واقع بر اساس پیشبینی کارکردهای خانواده امری طبیعی است.
تفاوت نگاه اسلام و غرب به روابط زن و مرد و تفاوتهای آنها این پژوهشگر علوم اجتماعی در مورد تفاوت بین زن و مرد و تأثیر این تفاوت بر جایگاه و وظایف آن دو به عنوان زن و شوهر در خانواده افزود: آنچه واقعیت دارد این است که در غرب و همزمان با رشد تفکرات انسانگرایی، از دین فاصله گرفته میشود و تفسیر از انسان دچار نوعی دگرگونی بنیادی میشود. در غرب بیشتر بر اساس شکلی از عناصر مدرن که تنوعطلبی، لذتجویی و تغییر است؛ رفتار میشود. حتی در قلمرو خانواده نوعی از ناپایداری در روابط انسانی رخ داد که تغییر را فقط برای تغییر میخواستند و اساسا چیزی به نام تعهد و ثبات در روابط از زندگی رخت بربست. در حالی که در بینش و نگاه اسلام زن و مرد به لباس تشبیه شدهاند که از هر حیث همدیگر را مراقبت نموده و برای هم آرامش میآورند. از سوی دیگر نوعی از تعهد و پایداری در رابطه ایجاد میشود که نقطه مقابل تنوعطلبی و ناپایداری در فرهنگ غرب است. همین تفاوت بینش باعث میشود در غرب انسانها در معادله و معامله رابطه بر اساس شهوت مستهلک شوند و در اسلام ارتقاء یابند و ترفیع شوند.
عوامل از هم گسستگی معنویت در خانوادهسحابی درباره عوامل از هم گسستگی معنویت در خانواه اظهار کرد: الگوبرداری ناقص از ارزشها و هنجارهای دیگران منجر به شکلگیری نوعی از آنومی و آشفتگی میشود که در آن عرصه امکان رعایت هنجارها وجود ندارد. به نظر میرسد که در وضعیتی که شاهد ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی هستیم، قواعد رفتاری خاصی راهنمای کنش انسانها نیست و در این وضعیت افراد هر کدام به شکلی رفتار میکنند که ممکن است منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح داده و یا در مسیر عکس آن گام بردارند. این وضعیت آنومیک و نابسامان بستر مناسبی برای رشد انواع مسائل غیر اخلاقی و سست شدن معنویت است.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به اینکه نظام آموزشی ما تا چه اندازه توانسته است معیارهای زندگی اسلامی را پیش از ازدواج برای جوانان تبیین کند، نقطه ضعف موجود در نظام آموزشی را ترویج ارزشهای مدرن غربی دانست و افزود: در بسیاری از کتابها نیز محتوای آنها در مورد معیارهای زندگی اسلامی اقتباسی است. در این نظام آموزشی بیش از هر چیز به ایده ترقی و پیشرفت توجه شده و کمتر به قواعد و هنجارهای خانوادگی توجه میشود. در واقع شکلی از فردگرایی ناقص و افراطی در این نظام آموزش داده میشود که در بسیاری از موارد با معیارهای اسلامی همسان نیست. به نظر میرسد بیش از آنچه که خانواده در این نظام، ارزش نمادین و اعتبار نظری داشته باشد؛ بحث ترویج فردگرایی و ارزشهای اقتصادی ملاک قرار گرفته است.
سحابی افزود: شاید یکی از مسائل دیگری که وجود دارد این است که بسیاری از ارزشها را در قالب موارد دستوری القاء میکنند؛ کاری که معمولا با جبههگیری جوانان روبهرو میشود. در واقع آنها به نوعی از «به رسمیت شناخته شدن» و «ارزش قائل شدن» نیازمند هستند تا در برنامهها مشارکت داشته باشند. این وضعیت در برنامههای آموزشی پنهان و مغفول است. از سوی دیگر ارزشهای غربی به مراتب بیش از ارزشهای اسلامی در حوزه خانواده ترویج شده و بحث ازدواج و خانواده بیشتر در قالب نوعی مناسکگرایی در ایام ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه(علیهماالسلام) مورد بحث قرار میگیرد.
عوامل تحکیم پایههای زندگی خانوادگی از منظر اسلام این پژوهشگر علوم اجتماعی با اشاره به جایگاه زن در اسلام گفت: مسئله این است که دید اسلام نسبت به زن نوعی تعالی دادن به زن است که در تقابل با دیدگاههای پیشینیان و به نوعی متفاوت با ابزاری دیدن زن در غرب معاصر است. مشارکت در کارهای خانه، احترام گذاشتن به زن و برآورد نیازهای عاطفی مهمترین مسائلی است که در زندگی خانوادگی منجر به نوعی تعادل میشود. از سوی دیگر دوری از اسراف و قناعت پایهگذار نوعی از مقاومت در دورههای بحران است که معمولا در شرایط بحران اقتصادی بسیاری از خانوادهها تاب تحمل ندارند. از موارد دیگر میتوان به تقوا، مسئولیت در قبال فرزندان، رعایت محبت و دلسوزی یکسان نسبت به فرزندان، آموزش مکارم اخلاقی و رعایت اصول اخلاقی در رابطه با همسایگان اشاره نمود.
تأثیر سیاستگذاریهای فرهنگی در حوزه خانواده بر روی سبک زندگی سحابی تصریح کرد: بیش از هر چیز به نظر می رسد خانواده به حال خود رها شده و منطبق با شرایط اقتصادی و تحولات نوین فناوری بعد از یک دوره زمانی قواعدی برای امور خانوادگی در دستور کار قرار گرفته است. در واقع ما شاهد نوعی از تاخر و پسماندگی فرهنگی در حوزه خانواده هستیم که منطبق با شرایط اقتصادی و کاری و با تأخیر، قواعدی را برای سازگاری با آن شرایط تنظیم نمودهاند. بدین معنی که منشاء تحولات، خانواده نبوده و به همین دلیل سیاستگذاریهای کلان بیشتر در راستای بهبود و تداوم اقتصاد مدرن شکل گرفته است تا مراعات خانواده. از این رو شکلی از خانواده هستهای، فردگرایی مفرط، ایزوله تنها، عدم ارتباط با همسایهها، فاصله گرفتن از فامیل و نوعی گسست در حوزه خانواده را شاهد هستیم که کارکرد پنهان اقتصاد مدرن و بدون توجه به الگوهای اسلامی در حوزه خانواده میباشد.
الگوسازی سبک زندگی اسلامی در رسانه ملیاین مدرس دانشگاه با اشاره به نقاط قوت و ضعف رسانه ملی در سبک زندگی اسلامی و عدم بازتاب مناسب اثرات طبیعی ازدواج توسط رسانهها اظهار کرد: آنچه مسلم است این که رسانههای مختلف در دوران مدرن بیشتر به بازنمایی حوزههای ریسک و مخاطره تمایل دارند. به همین دلیل اثرات مثبت ازدواج کمتر دیده شده و بیشتر ابعاد منفی آن برجسته میگردد. از سوی دیگر مادامی که ازدواج به وقوع نپیوندد آثار آن خود را نمایان نمیسازد به همین دلیل است که در برخی از موارد افراد در سنین ازدواج تمایلی به تشکیل خانواده ندارند.
وی افزود: دید اسلام نسبت به خانواده و جایگاه زن و مرد و شأن ازدواج چیزی است که در قرآن و روایات به کرات از آن یاد شده و بیانگر آن است که در این قلمرو ما دچار نوعی غفلت شدهایم که افراد معمولا علیرغم داشتن جایگاه و شغل و تخصص و داشتن تجربه و عمر نسبتا کافی هنوز به فکر ازدواج نیستند. بدین معنی که در سطح روشنفکری نوعی از فاصله و هنجارشکنی نسبت به شئونات به چشم میخورد که با فرهنگ ما بیگانه است و محصول تمدن غرب است.
سحابی گفت: معمولا رسانه در بسیاری از موارد تصویرگر زندگیهای دانشجویی و مجردی است که در کشورهای مختلف صنعتی اتفاق میافتد و گاهی مورد توجه و الگویی برای جوانان ما میشود. لازم است شرایط و بستری مهیا گردد که در مراحل اولیه تا دانشگاه و محل کار تفکری پرورش یابد که جایگاه زندگی خانوادگی و پایداری آن، بیش از هر چیز دیگری ارزشمند تلقی گردد و به بازنمایی الگوهای موفق زندگی افراد بر اساس شریعت توجه شود و علیرغم اقتباس عناصر نوسازی در جامعه آن را در قالب محلی و بومی درونی نمایند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی تصریح کرد: پذیرش دیدگاههای جوانان و نوعی تسامح نسبت به بینش آنها میتواند راهگشای بسیاری از مسائل باشد. معمولا بر خلاف شریعت اسلامی و به تبع پارادایم(الگو) مدرن در بسیاری از برنامهها ناخواسته این امر القا میشود که تفکرات و افراد باید یکرنگ و یکدست باشند. در حالی که اسلام تنوع و پذیرش تنوع را یک امر اساسی و پذیرفته شده تلقی میکند. بنابراین میتوان در عین کثرت نوعی ایدهآل از وحدت بر پایه اسلام ایجاد نمود.
سیده نرگس وهابزاده