به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی ایازی، محقق و مدرس حوزه امروز 20 اردیبهشت ماه در اولین کنفرانس ملی قرآنپژوهی پیشرفت در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) گفت: تحولاتی که در دوره معاصر در تفسیر قرآن رخ داده است هم به لحاظ کمی و هم کیفی قابل مقایسه با هیچ دورهای از دورههای گذشته 13 قرن قبل نیست.
این استاد حوزه علمیه افزود: تعداد تفاسیر که در دوره معاصر ظهور یافته است به لحاظ کمی چند برابر تفاسیر گذشته است و نشر زیادی نیز برخلاف قدیم که خطی بوده داشته است.
ایازی بیان کرد: از لحاظ کیفی نیز شاهد تنوع زیادی هستیم هر چند در گذشته نیز شاهد برخی مدلهای تفسیری از جمله تفسیر روایی بودهایم که البته تفسیر واقعی به معنای روایی نبودهاند بلکه روایات تفسیری را ذیل آیات گردآوری کردهاند.
این محقق و استاد حوزه عنوان کرد: هفت گرایش در تطورات تفسیری دوره معاصر وجود داشته است که عبده را میتوان نقطه عطف در نقد روشهای گذشته دانست که خودش نیز تحولی ایجاد کرد؛ این جریان معتقد بود تفاسیر گذشته دایرة المعارفی است و کارآیی زیادی در فهم قرآن ندارد.
ایازی ادامه داد: مدلی از تفاسیر، واکنشی بوده که در مقابل یکسری از کنشهای اجتماعی و ... ایجاد شده است که نمونه آن تفسیر اسکندرانی در کشف الاسرار النورانیه و یا تفسیر طنطاوی است که به صورت علمی انجام شده که در مقابل، عکس العملهایی در مخالفت داشت.
وی بیان کرد: دسته دیگری از تفاسیر، تفسیرهای تاریخی هستند که میگویند ما برای فهم قرآن باید به مسئله سیر نزول آیات توجه کنیم که نخستین تفسیر در این زمره، تفسیر عبدالقادر ملاقویش و یا تفسیر محمدعزت دروزه است که به سبک تاریخ نزول نوشته شده است و در دوره معاصر نیز تفسیر همگام با وحی از سوی استاد بهجتپور نوشته شده است.
ایازی عنوان کرد: جریان تفسیری دیگر، تفاسیر حرکتزا بود مانند تفسیری که علامه فضلالله نوشت؛ ایشان دنبال القای روح انقلاب و انگیزه در مخاطب بود همچنین جریان دیگر تفسیری، تفاسیر چالشی بودند که در قرن 5 و 6 از معتزله این مسئله را شاهد هستیم ولی در دوره معاصر، شاهد یک دسته تفاسیری هستیم که بیشتر به این چالش ناظر هستند که نمونه آن «منة من الرحمان» است.
وی افزود: تفسیر موضوعی جریان دیگری از تفاسیر است که گاهی نیز از دل تفاسیر ترتیبی بیرون آمدهاند همچنین جریان دیگری نیز که قوی است و در زمینه تفسیر رخ داده است جریانی است که بیشتر بر روی اهداف تربیتی و اخلاقی قرآن گام بر میدارد که تفسیر مرحوم طالقانی نمونهای از این مدل تفسیری است.
ایازی ادامه داد: یکی از اشکالات کار ما در تفسیر و ترجمه این است که مفسر مخاطب خود را نمیشناسد و از طرفی ناهماهنگی و عدم یکدستی در بیان مطالب نیز وجود دارد ولی دسته تفاسیری نوشته شده که از ابتدا تکلیف خود را با مخاطب خویش روشن کرده است از جمله تفسیری که مریم زنبقی برای نوجوانان و یا آقای بیستونی برای جوانان نوشته است.
این محقق و نویسنده حوزه علمیه با بیان اینکه 5 تحول در این زمینه رخ داده که باید سامانمند و علمی و مستندتر شود اظهار کرد: یکی از اتفاقات جالب در حوزه تفسیر، منقحتر شدن مبانی تفسیر است که در گذشته کمتر شاهد آن هستیم کاری که علامه طباطبایی به خوبی انجام داده و به نظر من کسانی که به روش علامه در تفسیر قرآن به قرآن اشکال کردهاند درست بحث را متوجه نشدهاند.
ایازی ادامه داد: در زمینه قواعد تفسیری نیز کار خوبی شده که تطبیق این قواعد است همچنین از اتفاقات خوب، ورود به مباحث تفسیرپژوهی است که در گذشته سراغ نداریم همچنین روششناسی در مباحث تفسیری مورد توجه خوبی قرار گرفته است و اتفاق دیگر نیز پرداختن به تفاسیر گروهی است که از جمله در تفسیر مهر آقای رضایی اصفهانی و دیگران رخ داده است.
این استاد حوزه ادامه داد: تفسیرهای جنسیتگرا نیز از دیگر اتفاقات تفسیری در دوره معاصر است که تاثیر جنسیت در این تفاسیر نمود و بروز زیادی دارد و نگاه های مردگرایانه را مورد نقد قرار دادهاند.
ایازی در پاسخ به سؤالی در مورد جانشینی معرفت تفسیری به جای معرفت قرآنی به عنوان یک آسیب در مباحث تفسیری بیان کرد: قبول دارم که برخی از تفاسیر ما کشکول است مثلا در مجلدات زیادی نوشته شده ولی موضوعات غیرمرتبط در آن زیاد است و در مورد هر چیزی بحث شده است.
این محقق و استاد حوزه تصریح کرد: باید یک کار علمی دقیقی در این عرصه توسط جمعی از فرهیختگان صورت بگیرد و منقحسازی و ... با قوت بیشتری دنبال شود.