به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) آیتالله مهدی هادوی تهرانی امروز 14 شهریور ماه در تفسیر سوره مبارکه «زمر» گفت: معنای خاتمیت این نیست که حضرت محمد(ص)، آخرین پیامبر(ص) است بلکه معنای آن بسته شدن باب نبوت است یعنی امکان بعثت نبی دیگری وجود ندارد نه اینکه امکان آمدن نبی دیگری وجود داشته و عامل مقتضی نبوت باقی بوده است. این استاد تفسیر حوزه بیان کرد: البته بعد از نبوت باب ولایت و امامت و علم الهی باز است ولی باب نبوت بسته است بنابراین آخرین نسخه هدایت الهی در طول 23 بر پیامبر نازل شده است.
وی با اشاره به تفاوت میان «انزال» و «تنزیل» تصریح کرد: تفاوت میان این دو تفاوت میان علم اجمالی و تفصیلی است؛ البته مراد ما از علم اجمالی، علم اجمالی در فلسفه است که اجمال عین تفصیل و برعکس است لذا علم پیامبر در مرتبه انزال، علم اجمالی و بعد از تنزیل، علم تفصیلی است.
هادوی تهرانی عنوان کرد: نه تنها آیات قرآن و چینش آن از ناحیه خداست بلکه ما معتقدیم چینش سورههای قرآن هم از ناحیه خداوند و وحیانی است و هیچ دخالت بشری در تدوین آن نقشی ندارد برخلاف برخی افراد که مدعای دیگری در این خصوص دارند و حتی لفظ قرآن را هم از خدا نمیدانند.
این استاد تفسیر حوزه با بیان اینکه همواره مرز میان احادیث قدسی و قرآن کریم روشن بوده است بیان کرد: احادیث قدسی دارای لفظ نبوی است ولی قرآن از لحاظ لفظ و معنا از ناحیه خداوند است.
وی همچنین در دومین جلسه از تفسیر سوره مبارکه«ص» با بیان اینکه در مورد حروف مقطعه اختلاف نظر میان مفسران است و «ص» را برخی به عنوان صدق رسول الله تفسیر کردهاند افزود: تفسیر امروزی «و الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ » یعنی اینکه قرآن پنجرهای به سوی عالم بالا و معنویت و آسمان است و با بقیه کتب فرق دارد.
هادوی تهرانی با بیان اینکه هر کتابی ممکن است اطلاعاتی به انسان بدهد عنوان کرد: قرآن کریم با اینکه عین علم است ولی علم قرآن با علمی که در کتب دیگر به دست می آوریم متفاوت است زیرا علم قرآن، همان نوری است که خداوند در دل کسانی که بخواهد میتاباند.
این استاد تفسیر حوزه علمیه با بیان اینکه میان ایمان و کفر مطلق عرض عریضی قرار دارد تصریح کرد: مخلصین در درجه ایمان مطلق و ائمه کفر نیز در کفر مطلق قرار دارند و در میان این ها مخلوطی از ایمان و کفر قرار دارند.
وی بیان کرد: کفر کافر این ویژگی را دارد که در عزت و شقاق است که عزت را، ایستادگی در مقابل حق بیان کردهاند و بنده عزت را نفوذناپذیری معنا می کنم یعنی قلب کافر بر خلاف قلب مومن نرم نیست و مانند سنگ است و حتی از سنگ نیز سختتر و نفوذناپذیر در مقابل حقیقت است.
هادوی تهرانی با بیان اینکه دومین ویژگی کفر نیز منیت و شقاق و دوگانگی و آهنگ جدایی داشتن است؛ به طرح این سؤال پرداخت که چرا ما قرآن می خوانیم ولی ذکرمان زیاد نمی شود اظهار کرد: این به دلیل کفری است که در وجود ما وجود دارد؛ البته ما از لحاظ فقهی مسلمان هستیم ولی در اصل، کفر وجودمان سبب می شود حرف حق در ما نفوذ نکند.
وی با بیان اینکه کفر از سنخ ظلمت است و ایمان، نور و خداوند نور مطلق است اظهار کرد: هر قدر کفر بیشتر شود عزة و شقاق نیز بیشتر است و برعکس به همین دلیل فرمود قرآن برای متقین مایه هدایت است.