به گزارش خبرنگار ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین شاکرین عصر امروز 20 اسفند در نشست علمی نسبت دین و پیشرفت با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد گفت: از دیدگاه برخی اندیشمندان، برمیآید که پیشرفت اساسا، دین بنیاد است اما در مقابل آن دیدگاههایی وجود دارد که پیشرفت نسبتی با دین ندارد.
وی افزود: در شناخت حقیقت، ابعاد و روشهای پیشرفت دیدگاه های کاملا متفاوتی وجود دارد که تکامل و تعالی محور تمرکز اندیشمندان اسلامی در مسئله پیشرفت است.
شاکرین بیان کرد: وقتی از پیشرفت یاد میشود در اساس مراد از آن پیشرفت انسان است زیرا پیشرفت تکنولوژی و ابزار و ... گاهی خیلی مطرح میشود که در جای خود خیلی مهم است ولی نکته اساسی این است که این پیشرفتها باید به انسان باز گردد.
این محقق و استاد حوزه با طرح این سؤال که پیشرفت انسان را در چه مواردی میدانیم تصریح کرد: اگر همه پیشرفتهای مادی و اقتصادی و تکنولوژیکی حول محور پیشرفت انسان شکل بگیرد در این صورت نوع نگاه ما هم به پیشرفت تغییر خواهد کرد؛ زیرا دیدگاههایی وجود دارند که بین دین و پیشرفت تعارض قائل هستند؛ برخی تعارضی نمیبینند ولی توازی را قائل هستند اما برخی معتقدند که همسویی میان این دو وجود دارد اما در ترسیم این تعامل و همسویی تفاوت وجود دارد و نگرش دیگر نیز تلازم میان این دو را بیان میکند.
شاکرین اظهار کرد: علامه طباطبایی براساس یک نگاه انسان شناختی و دین شناختی معتقد است که بنیاد پیشرفت، دینی است؛ یعنی هم دین تشریعی و هم دین تکوینی؛ از دید وی، جهان به گونهای خلق شده که انسان را رو به پیشرفت میبرد که هستیشناسی تکاملگرا نامیده میشود.
وی افزود: معرفت صحیح، اخلاق حسنه و رفتار درست سه اصل بنیادین از دید علامه طباطبایی برای پیشرفت است؛ زیرا انسا تکاملخواه است و از دید علامه تنها دین الهی است که میتواند در راستای تکامل بشر و منطبق بر فطرت او باشد و هیچ منبعی غیر از دین الهی قادر به تامین این ویژگیها نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به هستیشناسی و انسانشناسی علامه، پیشرفتگرایانه است و انسان برای طی کردن به اخلاق و رفتار تمدنی مبتنی بر دین نیاز دارد تصریح کرد: علامه میان تمدن غرب و کارکرد تمدنی انبیاء قیاس کرده و نشان می دهد که بن مایهها و پیش نیازهای اساسی برای پیشرفت انسان در تعالیم انبیاء وجود داشته است و تاثیر تاریخی انبیاء بسیار مهم در این تمدنسازی بوده و سایر تمدنها نیز از آموزههای انبیاء اقتباس کردهاند.
وی افزود: ایشان نقدی هم بر کاستیهای تمدن غربی وارد کرده و نشان میدهد این تمدن با همه اعتلاء و شکوهی که دارد تخریبهای جدی و بالایی دارد و بشر هیچ راهی جز بازگشت به دامان تعالیم انبیاء الهی ندارد؛ علامه نگاه مجددی به اسلام نیز میاندازد و مدل و شیوه و راه حلهایی را برای رفع کاستیهای تمدن غرب ارائه میکند.
نقد مطالب
همچنین حجتالاسلام والمسلمین یوسفزاده، به عنوان ناقد در سخنانی با بیان اینکه پیشرفت دغدغه اصلی جوامع اسلامی به خصوص ایران است بیان کرد: در مطالب ارائه شده سخن از اسلام است و نه دین به خصوص اینکه از نظریات علامه طباطبایی نیز استفاده شده است؛ بنابراین عنوان بهتر است همین نسبت اسلام و پیشرفت باشد.
وی با بیان اینکه در عنوان و محتوای بحث، نیاز متقابل دین و پیشرفت مطرح است اما در محتوا بر تاثیر دین بر پیشرفت بحث شده است و نه تاثیر پیشرفت بر دین تصریح کرد: میان این دو متغیر رابطه همبستگی وجود دارد یعنی جوامع هرقدر به دین پایبندتر باشند مسلما باید پیشرفتهتر هم باشند.
یوسفزاده اظهار کرد: در برخی از مطالب از واژه توسعه و در برخی مطالب از واژه پیشرفت بیان شده است که نشان میدهد آمد و شد میان این دو واژه هنوز در جامعه وجود دارد و ما تکلیف خود را با آن روشن نکردهایم.
وی افزود: همچنین آشفتگی در بیان مطالب وجود دارد و در چند زاویه به بحث پرداخته شده است که ربط منطقی به هم ندارند؛ یعنی معلوم نیست که مسئله ما انحطاط غرب یا دین بنیاد بودن پیشرفت و یا موضوعات دیگر است.
این محقق حوزه علمیه اظهار کرد: تعریفی از پیشرفت ارائه شده است که بی جهت است و معلوم نیست پیشرفت به سمت کجاست؛ ضمن اینکه همه اندیشمندان غربی نیز میان دین و پیشرفت تعارض قائل نیستند بلکه کسانی مانند ماکس وبر همبستگی میان دین و پیشرفت را با صراحت مثبت می دانند و برقرار میکنند.
وی افزود: بیان شده که رابطه دین و پیشرفت کاملا متقابل در عین مستقل بودن است که این نکته باید اصلاح شود زیرا پیشرفت نیازمند دین است ولی دین نیازی به پیشرفت ندارد.
این ناقد تصریح کرد: امروز سخن از رابطه میان دین و پیشرفت گذشته و زمانش تمام شده و باید دنبال ساز و کار و مکانیزم دین و مشخصا دین اسلام برای پیشرفت باشیم و آن را ارائه دهیم و وقت خودمان را صرف مسائلی نکنیم که هیچ وقت هم تمام شدنی نیست.
وی تاکید کرد: این مسئله امروز دمده شده و اولویت لازم را ندارد و مسئله مهم چگونگی تاثیر دین بر پیشرفت است و ساختار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دین برای پیشرفت پیروان خود چیست؟.
وی افزود: حضور دین و خدا در روابط اجتماعی انسان، عرصههای زندگی که جزء اولویتهای اصلی الگوی پیشرفت است از مسائلی است که باید به آن بپردازیم.
این محقق تاکید کرد: نکته دیگر اینکه در روششناسی هم میتوان از راههای اندیشمندان غربی استفاده کنیم و به آن بها بدهیم؛ زیرا روشی که در برخورد با مسائل داشتهاند قابل استفاده است اگرچه در برداشت از دین نظر خود را بر دین تحمیل کرده اند که این بخش را باید کنار بگذاریم.
انتهای پیام