کد خبر: 3727666
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۴
مجتبی حسینی تشریح کرد:

پیشنهاد دین برای مقابله با مشکلات زندگی

گروه اندیشه ــ سیدمجتبی حسینی با تأکید بر اینکه شکر نعمت از چند جهت به عنوان نعمت شناخته می‌شود عنوان کرد: شکر کیمیا است و به واسطه آن دشواری‌ها و «عسر»های زندگی تبدیل به خوشی و آسانی می‌شود.

پیشنهاد دین برای مقابله با مشکلات زندگی

به گزارش ایکنا؛ نخستین جلسه شرح دعای سی و هفتم صحیفه سجادیه توسط سیدمجتبی حسینی در دبیرستان صدیقین برگزار شد. حسینی سخنان خود را با بیان فرازهای نخستین این دعا آغاز کرد: «اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْراً وَ لَا يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا كَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِكَ لَا يَجِبُ لِأَحَدٍ أَنْ تَغْفِرَ لَهُ بِاسْتِحْقَاقِهِ، وَ لَا أَنْ تَرْضَى عَنْهُ بِاسْتِيجَابِهِ فَمَنْ غَفَرْتَ لَهُ فَبِطَوْلِكَ، وَ مَنْ رَضِيتَ عَنْهُ فَبِفَضْلِكَ؛ خداوندا کسی در مسئله شکر به حدّی نمی‌رسد مگر آنکه احسان دیگرِ تو او را به شکری دیگر ملزم می‌کند و از طاعتت به‌اندازه‌ای دست نمی‌یابد – گرچه بکوشد- جز اینکه در برابر آنچه شایسته فضل توست مقصّر است، بنابراین شاکرترین بندگانت از شکر تو ناتوان، و عابدترین بندگانت از طاعتت مقصّر است، کسی مستوجب آن نیست که از باب استحقاق او را مورد مغفرت قرار دهی، یا بر اساس سزاواری از او خشنود باشی، پس هر که را بیامرزی از احسان توست، و از هر که خشنود شوی در اثر تفضل توست.»
وی توضیح داد: عنوانی که برای دعا در نظر گرفته شده است «اعتراف به ناتوانی از شکر نعمت» است. خداوند به ما توفیق داده است قلوب و اذهان ما از آموزه‌های امام سجاد(ع) پر شود. ما در هر صورت روزانه حرف‌های زیادی می‌خوانیم و می‌شنویم و ذهن ما مثل یک کاسه از آنها پر می‌شود. خداوند عنایت کرده است تا بخشی از این سخنانی که در ذهن ما ثبت می‌شود آموزه‌هایی باشد که امام سجاد(ع) به ما آموخته است. باید توجه داشت که آموزه‌های امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه همه جا نیست.
وی افزود: امام در این دعا می‌فرماید: خدایا هیچ احدی به غایت شکرت نمی‌رسد مگر اینکه با همین کار به احسانی از تو دست یافته است که باید آن را شکر کند. ما یک مدح داریم و یک شکر. مدح یعنی ستودن و ستایش کردن. شکر یعنی سپاسگزاری کردن. جمع بین این دو می‌شود «حمد». حمد ستایش و سپاس با هم است. لذا می‌گوییم: «الحمد لله» یعنی مدح مخصوص خداوند است. ما خیلی‌ها را مدح می‌کنیم و بابت خیلی کارها شکر می‌کنیم و این امر اشکال ندارد. حتی توصیه شده است به اینکه: «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق».
وی ادامه داد: شکر کردذن جزء آداب مسلمانی است و البته ما در این زمینه به یکدیگر بدهکاریم. ممکن است این رابطه میان دو دوست باشد یا معلم و شاگرد یا کارفرما و کارگر. حتی در رساله‌الحقوق امام سجاد(ع) توصیه شده است نسبت به امام جماعت هم شکر کنیم چون این بار را به دوش گرفته است و سفیر ما و خداوند شده است. در مقابل، امام جماعت هم تکالیفی بر عهده دارد از جمله اینکه فقط برای خودش دعا نکند. واقعا ما این مدل دین را کجای دنیا داریم؟ من در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف دیده‌ام کسی که به عنوان قطب و رهبر انتخاب می‌شود مانند اربابان رفتار می‌کند اما در دین ما این‌چنین نیست. پیامبر(ص) می‌فرمایند در شب معراج تمام ملائکه در نماز به من اقتدا کردند و این برای من افتخار نیست.
حسینی ادامه داد: گاهی من فکر می‌کنم داریم یک مبانی را از دست می‌دهیم. یک کسی به من گفت من می‌بینم هر وقت کسی حین سخنرانی برای شما آب می‌آورد تشکر می‌کنید! من گفتم مگر اشکال دارد؟ پاسخ داد: نه، ولی معمولا رسم نیست. این کدام رسم است که خلاف دین است؟ کسی که برای من آب می‌آورد دارد یک کاری انجام می‌دهد. شکر جزء آداب مسلمانی است. این کار شما را به مدارج بالا می‌برد.
وی خاطر نشان کرد: امام سجاد(ع) در این دعا می‌فرماید وقتی شکر می‌کنی، شکر دیگری بابت همان شکر به تو واجب می‌شود. این شکر خودش یک نعمت است. چرا برای هر شکر، یک شکر دیگر لازم است؟ ببینید، این شکری که من می‌کنم در دلش چند مطلب است: نخست اینکه من معرفت شناخت لطف و خیر دارم. یعنی برای همین معرفت باید خداوند را شکر کرد. خیلی فرق است میان کسی که این مطلب را نمی‌فهمد با آن کسی که می‌فهمد. دلیل اینکه ما نسبت به هم شکر نمی‌کنیم این است که نسبت به این موضوع معرفت نداریم.
وی ادامه داد: این معرفت تولید خیر می‌کند: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ؛ اگر واقعا سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد» (ابراهیم، 7) همین امر موجب شکر است چون داری یک فرمان خداوند را اطاعت می‌کنی. البته خداوند می‌فرماید: «وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ؛ از بندگان من اندكى سپاسگزارند» (سبا، 13). آدم شاکر کم است، شکور که خیلی کم است. بنابراین اصل اینکه داری شکر می‌کنی برای تو نعمت‌های جدیدی کشف می‌شود که شکر می‌طلبد.
کارشناس معارف دینی در ادامه گفت: خود شکر ویژگی‌هایی دارد. اول اینکه شکر، کیمیا است. مثلا برای شما یک اتفاق بدی افتاده است. اگر شما شکر کنی، آن اتفاق بد تبدیل به خیر می‌شود. مثال می‌زنم: دو نفر آدم در یک شرایط سختی قرار گرفتند. یکی شکر می‌کند و دیگری مدام «قُر» می‌زند. بعد از مدتی ببینید کدام به نتیجه بهتری رسیده است. البته منظور من شکر واقعی است نه شکری که از سر ترس و اجبار باشد.
وی اظهار کرد: وقتی نسبت به موضوعی شکر کنی لایه‌های ظاهری آن را کناز زده‌ای و متن خوبش را پیدا کرده‌ای. اینکه قرآن می‌فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا؛ آرى با دشوارى آسانى است» طرف همزمان با «عسر»، «یسر» را می‌بیند. اگر «یسر» «عسر» بشود قُر می‌زنیم اما به ما آموخته‌اند با واسطه شکر «عسر» را تبدیل به «یسر» کنید. اکثر انبیا در زندگی خود با دشواری‌های جدی مواجه بودند اما هیچ کدام سکته نکردند؛ چنانکه قرآن می‌فرماید: «وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا؛ و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده‏هاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند» (ال‌عمران، 146).
وی افزود: چه چیزی باعث شد اینها سکته نکردند؟ گوهری که سختی‌ها را برایشان تبدیل به خوشی کرد چه بود؟ شکر. لذا شکر از هر زمینه‌ای نگاه کنید نعمت جدیدی است که شکر جدیدی می‌طلبد. حق شکر این است که بدانی این نعمت مال خداوند است. بخش زبانی شکر این است که با زبان شکر کنی. بخش اصلی شکر کسب این معرفت است.
انتهای پیام

captcha