عارفان چنین حجی در مشاعر مقدس‏ دارند
کد خبر: 3733785
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۷:۲۸
با حجاج؛ از فرش تا عرش

عارفان چنین حجی در مشاعر مقدس‏ دارند

گروه جامعه ــ هنوز ابعاد بی‌ى‏شمارى از فريضه حج، ناشناخته و مهجور مانده است تا بتوانیم حجی عارفانه داشته باشیم.

عارفان چنین حجی در مشاعر مقدس‏ دارندبه گزارش ایکنا؛ حج نمايشى پرشكوه، از اوج رهايى انسان موحد از همه چيز جز او و عرصه پيكارى فرا راه توسن نفس و جلوه بى‏‌مانندى از عشق و ايثار و آگاهى و مسئوليت، در گستره حيات فردى و اجتماعى است. پس حج تبلور تمام عيار حقايق و ارزش‌هاى مكتب اسلام است. مؤمنان گرچه با اين عبادت الهى، آشنايى ديرينه دارند و هر سال با حضور شورانگيز از سراسر عالم، زنگار دل، با زلال زمزم توحيد مى‏‌زدايند، و با حضرت دوست تجديد ميثاق مى‏‌كنند و گرچه ميراث ادب و فرهنگ ما، مشحون از آموزه‏‌هاى حيات‌بخش حج است، اما هنوز ابعاد بی‌ى‏شمارى از اين فريضه مهم، ناشناخته و مهجور مانده است تا بتوانیم حجی عارفانه داشته باشیم. در این نوشتار به تبیین ابعاد حج عارفان در مشاعر مقدس‏ می‌پردازیم.

وقوف در عرفات‏ 

عرفات سرزمين بسيار مقدسى است كه خداوند كريم، آنجا را براى ضيافت و پذيرايى از ميهمانان خود مقرر فرموده است و سفره خاص انعام و اكرامش را در دامن كوه رحمت گسترانيده و از كافه ميهمانانش، دعوت به عمل آورده است كه در ساعت معين، همه با هم بر گرد خوان نعمت بى‏‌دريغش بنشينند و از بحر مواج كرم و رحمت بى‏‌كرانش، به قدر ظرفيت و استعداد خويش برخوردار گردند. پس عرفات، سرزمين عشق است و شور؛ نور است و سرور؛ توبه است و تقوا؛ ارتباط است و اتصال؛ درد است و درمان؛ خداى است و خدا.

 عرفات، عاشق دلسوخته مى‏‌خواهد؛ عرفات، سالك بيدار دل مى‏‌طلبد. عرفات، عارف فرزانه مى‏‌جويد؛ عرفات، عابد مشتاق مى‏‌خواهد؛ پس سزاوار است كه عاشقانه و عارفانه به اين سرزمين مقدس قدم نهيم و از اين دستورالعمل‏‌هاى اخلاقى و عرفانى توشه‏‌اى برگيريم و در آنجا به كار بنديم.

وقوف در مشعر

پيشواى ششم امام صادق(ع) فرموده‏‌اند: زائران خانه خدا، بايد از ظهر روز نهم تا غروب، در سرزمين عرفات بمانند و همين كه غروب شد، از آنجا به سوى مشعرالحرام، كه تقريبا 12 كيلومترى عرفات و در مسير مكه است، كوچ كنند.

آن شب، شب زارى و ضجه است. شب ناله و سوز و مناجات است. شب توبه و بازگشت است. شب آشتى و صلح با خداى جهانيان است. مشعر، نشانه شعور و درك انسان گسسته از هوا و هوس‏‌هاست. مشعر، مكان راز و نياز زائران دلسوخته و پريشان است. در آنجا شيفتگان حضرت بارى تعالى، با كنار گذاشتن خواب دنيوى، به شب‏ زنده‏‌دارى مى‏‌پردازند و از روزهاى سخت هجران، لب به شكايت مى‏‌گشايند.

در اين شب، بيداردلان عاشق سر بر خاك عبوديت مى‏‌سايند و اظهار بندگى و فروتنى مى‏‌كنند و از اينكه حضرت خداوندگار آنها را قبول كرده و اجازه شرفيابى به بارگاه عزتش داده، شكر و سپاس مى‏‌گويند. صاحبدلان تائب، اشك‏‌هاى بى‏‌پيرايه خود را به عنوان شاهدى بر پشيمانى و توبه خود و حسرت درونى را به عنوان ضمانت‏نامه اين بازگشت قرار مى‏‌دهند.

منا

 حج‌‏گزار در منا چند عمل انجام مى‏‌دهد، از جمله: رمى جمره عقبه، قربانى، حلق و رمى جمرات سه گانه.

منا قربانگاه عاشقان و محل اتصال واصلان است. در اينجاست كه تو شايستگى حضور پيدا مى‏‌كنى و با قربانى‏ كردن هواهاى نفسانى و ذبح ذبيحه، اعمالت را به پايان مى‏‌برى و از جمله آمرزيدگان‏ واقع مى‏‌شوى. در منا «منيت» را كنار بگذار و غرق در حضرت رحمان شو. تو در حال دادن آخرين امتحان‏‌ها هستى. به تمام دستورات حضرت رب الارباب گوش فرا داده‏‌اى: نماز گزارده‏‌اى، احسان و انفاق كرده‏‌اى، خمس و زكات واجبت را پرداخته‏‌اى، در مساجد الهى حضور يافته‏‌اى، به ولايت خاندان وحى چنگ زده‏‌اى، تولى و تبرى کرده‌ای، روزه گرفته‏‌اى، خوش برخورد و خوش‏‌كردار بوده‏‌اى، با قرآن انس داشته‏‌اى، صله رحم انجام داده‏‌اى، به پدر و مادرت نيكى كرده‏‌اى، شب‏‌زنده‏‌دارى کرده‌ای، راستگو و درستكار بوده‏‌اى، با همسايگان و يتيمان به نيكى رفتار كرده‏‌اى، در هر حال به ياد خدا بوده‏‌اى، غيبت كسى را نكرده‏‌اى، به كسى تهمت و بهتان نزده‏‌اى، حق كسى را غصب نكرد‌ه‏‌اى، اگر گناهى نيز مرتكب شده‏ بودى، توبه كرده و به سوى خدا بازگشته‏‌اى، حال نيز به حج آمده‏‌اى، احرام بسته‏‌اى، طواف خانه خدا را انجام داده‏‌اى، سعى بين صفا و مروه كرده‏‌اى، در عرفات و مشعر اقامت گزيده‏‌اى، اشك حسرت و ندامت از چشمانت جارى كرده‏‌اى و در آخر در منا حضور يافته‏‌اى و اعلام كرده‏‌اى كه اى خداى بزرگ! اينك منم، بنده روسياه و پشيمان تو، دستوراتت را انجام داده‏‌ام، تو نيز مرا بپذير و در بارگاه قرب خود، جايم ده و با پاكى و طهارت مرا بميران. من نيز با تو پيمان مى‏بندم كه در هر حال پا بر هوا و هوس‏‌هاى نفسانى گذاشته و فقط در راه پاك تو گام بردارم.

رمى جمرات‏ 

آيت‏‌الله جوادى آملى گويد: «اگر مسأله رمى جمرات و سنگ‏زدن به جمره‏‌ها مطرح است، در حقيقت ديو درون و بيرون را رمى كردن و شيطان انس و جن را راندن است. تا انسان فرشته نشود، شيطان از حريم او بيرون نمى‏‌رود. اگر فرشته خوى شد، آن گاه است كه از گزند شيطنت مصون مى‏‌ماند.

قربانى‏

اگر مى‏‌خواهى عزت دنيا و آخرت را به دست آورى، پاى بر خواهش‏‌هاى نفسانى خود بگذار و همان طور كه پيشوايت فرموده، گردن آنها را الى‏‌الابد قطع كن و با خدايت پيمان بند كه در گلشن وجود خود، ديگر مجالى براى يكه‏‌تازى شيطان باقى نخواهى گذاشت و اين قربانى را، سرآغاز تقرب به خدا قرار بده و با نزديك‏ شدن به آن يار دلنواز، حلاوت و شيرينى ايمان و محبت را درياب.

 نقل است كه: «بايزيد بسطامى يك شب در خلوت‏خانه مكاشفات، كمند شوق را بر كنگره كبرياى او انداخت و آتش عشق در نهاد خود برافروخت و زبان را از در عجز و درماندگى بگشاد و گفت: بار خدايا؛ تا كى در آتش هجران تو سوزم؟ كى مرا شربت وصال دهى؟ به سرش ندا آمد كه بايزيد؛ هنوز تويى تو همراه تو است؛ اگر خواهى كه به ما رسى‏ «دَعْ نَفسَك وَتَعالَ» خود را بر در بگذار و در آى».

انتهای پیام

 

 

 

captcha