به گزارش ایکنا، در باب ارزش و اهميت شهر مدینه از ديدگاه اسلام و مسلمانان و نقش آن به عنوان تجلیگاه مودت و ولايت به عترت پيامبر(ص) و در تماميت و قبولى اعمال حج سخن بسیار به میان آمده است چرا كه مدينه حرم پيامبر گرامى اسلام(ص) است.
از امام صادق(ع) روايت شده است: «خدا حرمى دارد كه مكه است و رسول الله(ص) نيز حرمى دارد كه مدينه است و اميرالمؤمنين علی(ع) نيز حرمى دارد كه كوفه است و ما اهل بيت نيز حرمى داريم كه قم است و در آيندهاى نه چندان دور، بانويى از فرزندان من به نام «فاطمه» در آن شهر دفن مىشود، كه هر كس او را (بامعرفت) زيارت كند بهشت بر او واجب مىشود.
مدينه شهر پيامبر(ص) و حرم و روضه منوره آن حضرت و قبور چهار تن از ائمه اهلبيت(ع) و بسيارى از صحابه پاک آن حضرت است. مدينه شهر شهيدان بدر و احد و جنگهاى صدر اسلام و شهر مجاهدتها و فداكاریهاى مسلمانان نخستين است. از اين جهت زيارت مدينه و روضه منوره مسجد پيامبر(ص) و ائمه بقيع(ع) و ساير زيارتگاهها، اظهار وفادارى و ارادت و بيعت با صاحبان آن آثار است و تماميت حج به آن بستگى دارد.
از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمودند: «از مكه آغاز كنيد و به ما ختم كنيد». در فقه الرضا نیز آمده است: « سپس قبر محمد مصطفى(ص) را زيارت مىكنى، چه آن كه آنحضرت فرموده است: هر كس حج بجا آورد و مرا زيارت نكند به من جفا كرده است و زيارت مىكنى مرقد بزرگان (ائمه هدى) را در مدينه.»
مودت اهل بيت؛ پاداش اجر رسالت
به حكم قرآن، مودت و دوستى خاندان پيامبر(ص)، به عنوان اجر رسالت آن حضرت، وظيفه واجب امت اسلامى است به نحوی که در آیه 23 سوره شوری آمده است؛ «بگو! من در ازاى تبليغ دين خدا و دعوت به سوى حق، اجرى جز مودت خويشاوندانم از شما نمىخواهم.»
غرض از ايجاب مودت امت نسبت به عترت طاهره و اهل بيت پيامبر(ص)، جز «اهتدا» به نور هدايت آنها و قبول رهبرى امامان معصوم(ع)، از دودمان پيامبر(ص) كه در حقيقت تداوم خط رهبرى پيامبر و ادامه مسأله ولايت الهيه است، چيز ديگرى نيست. اين امر موجب سعادت امت و نفعش صد در صد عايد خود امت مىشود؛ زيرا محبت اهلبيت مقدمه پذيرش امامت و رهبرى ائمه معصومين(ع) و پذيرش معارف و احكام آسمانى قرآن است. از اين جهت در آيه ديگر مىفرمايد: «بگو پاداشى را كه از شما خواستم تنها به سود شماست، اجر و پاداش من فقط بر خداست.
اهل بيت پيامبر(ص) صراط مستقيم هستند
محبت و مودت اهل بيت(ع)، پذيرش مرجعيت دينى و دنيوى و همچنين قبول امامت و رهبرى آنها، قرار گرفتن در صراط مستقيم دين است. زيرا پيامبر(ص) آنها را به عنوان راه مستقيم و منزه از انحراف و كجى معرفى كرده است. «حاكم حسكانى» در «شواهد التّنزيل» در ذيل آيه شريفه (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ) دهها روايت نقل مىكند كه مقصود، صراط محمد و آل محمد است، و پيامبر(ص)، اميرالمؤمنين على(ع) را به عنوان «الصراط المستقيم» ناميده است.
شيخ صدوق در «معانى الاخبار» از امام صادق(ع) نقل مىكند: از امام صادق(ع) راجع به صراط سوأل شد، فرمود: آن راه به سوى معرفت خداست و آن دو صراط است؛ يكى در دنيا و يكى در آخرت. اما صراطى كه در دنياست پس آن امام واجب الاطاعه است كه هر كس در دنيا او را بشناسد و از هدايت او پيروى كند از صراطى كه در آخرت روى جهنم است بگذرد، اما كسى كه در دنيا او را نشناسد پاى او در صراط آخرت مىلغزد (و در جهنم سقوط مىكند).
تمسک به اهل بيت(ع)؛ راه نجات از گمراهى
يكى از احاديث متواترى كه دانشمندان اسلامى آن را از پيامبر اسلام(ص) نقل كردهاند، حديث شريف ثقلين است كه متن آن چنين است: «من در ميان شما دو ميراث گرانبها و بزرگ مىگذارم: يكى كتاب خداوند و ديگرى عترت و اهل بيتم. تا شما به اين دو تمسّک مىجوييد هرگز گمراه نخواهيد شد و آن دو هيچگاه از يكديگر جدا نمىشوند تا در قيامت به من برسند.»
در اين حديث شريف، عترت و اهل بيت پيامبر(ص) همانند قرآن مصون از گناه و اشتباه معرفى شده است و نجات و رستگارى امت در تمسک به قرآن و عترت است. مقصود از تمسک به اهل بيت(ع)، تمسک به علوم و احكام و تفسير قرآن و سنت پيامبر(ص) و ساير معارف اسلامى است كه از مسير عترت و اهل بيت(ع) باشد. اين در حالى است كه پيامبر اسلام(ص) از اختلاف و انحراف و پراكندگى در امت، پس از خودش خبر مىدهد و از بين آنها تنها يک گروه را اهل نجات معرفى مىكند.
ولايت اهل بيت؛ شرط قبول عبادات
ممكن است در انجام پارهاى از واجبات يا مستحبات، امورى به عنوان اجزا و يا شرايط در آن دخيل نباشد، يعنى مىتوان آن عمل را بدون آن امور آورد، ولى شكى نيست كه آن امور در قبولى آن عمل شرط است و آن عمل بدون آنها مورد قبول درگاه حق قرار نمىگيرد. مثلا نگاه به نامحرم در حال نماز، البته نماز را باطل نمىكند ولى نمازى كه انسان را از حرام باز ندارد و از مصاديق (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ) نباشد، مورد پذيرش حضرت حق واقع نمىشود، گرچه همين نماز مسقط تكليف است.
به همين منوال، ظلم و ستم به ديگران، ابتلا به بسيارى از رذايل اخلاقى و ارتكاب معاصى گرچه مبطل عبادات نيستند و به اصطلاح به عنوان «عدم المانع» دخالتى در صحت آن عبادت ندارند و حتى همين عمل هم مسقط تكليف است، ولى شكى نيست كه عدم ابتلا به آنها از شرايط قبولى آن عبادت است؛ زيرا خداوند اعمال نيک را تنها از افراد با تقوا مىپذيرد.
پيامبر(ص) و عترت او، واسطههاى فيض الهی
توسل به عزيزان درگاه الهى، از جمله مسائلى است كه ميان مسلمانان جهان رواج دارد و مشروعيت آن نيز از طريق احاديث اسلامى اعلام شده است. قرآن کریم مىفرمايد: «اى افراد با ايمان؛ پرهيزگار باشيد و براى رسيدن به خدا وسيلهاى بجوييد و در راه او جهاد كنيد تا رستگار شويد.
اين آيه به صورت كلى مىگويد «وسيله» تحصيل كنيد و اين وسيله همان طور كه شامل واجبات و وظايف دينى مىشود، شامل اولياى الهى و بندگان صالح خدا نيز مىشود.
در قرآن در موارد متعددى آمده است كه پيامبران وسيله آمرزش گنهكاران قرار گرفتهاند و براى مجرمان طلب استغفار كردند، مثل داستان فرزندان حضرت يعقوب و ... خداوند در قرآن مىفرمايد: اگر مجرمان براى استغفار پيش پيامبر بيايند و از خدا طلب آمرزش كنند و پيامبر نيز درباره آنها طلب آمرزش كند، خدا گناهان آنان را مىبخشد.
انتهای پیام