به گزارش ایکنا؛ همایش ملی «تصوف؛ شاخصهها و نقدها» در حالی در روز پنجشنبه ۱۹ مهرماه برگزار خواهد شد که گستره انتقادات به برگزاری این همایش فراگیر شده است. چندی پیش رسول جعفریان در انتقاد از برگزاری این همایش مطلبی را منتشر ساخت و نسبت به تبعات برپایی این برنامه در ایجاد تفرقه و اختلافافکنی در جامعه هشدار داد که با واکنش تند محمدتقی سبحانی، مسئول برگزاری همایش مواجه شد. رضا بابایی نیز که با انتشار یادداشتی به تبیین نقاط پیوند جریان روشنفکری دینی و تصوف پرداخت بود با واکنش محمدتقی سبحانی مواجه شد.
نقد تصوف مسئله روز کشور نیست
در ادامه این انتقادات، حجتالاسلام محسن الویری، دانشیار و رئیس گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم (ع) نیز با انتشار یادداشتی ضمن انتقاد ضمنی از برگزاری همایش بر این نکته تأکید کرد که نقد تصوف مسئله روز کشور نیست. گزیده این یادداشت از نظر میگذرد؛
«دستاندرکاران این همایش گفتهاند که برآناند دور از فضای فرقهگرایی و فرقهستیزی زمینهای برای «نگاه علمی و انتقادی به پدیده صوفیگرایی» فراهم آورند. به نظر میرسد از نظر اینان این اقدام با رویکرد تمدنی دفتر تبلیغات ناسازگار نیست؛ زیرا اقتضای حرکت تمدنی پیراستن مسیر از کژیها و باورها و رفتارهای تمدنسوز است. در مقابل، منتقدان برگزاری این همایش افزون بر نقدهای اندیشهای، نفس برگزاری آن را فروغلتیدن در دام منازعات فرقهای و چشم پوشیدن از ظرفیتهای تمدنساز تصوفگرایان به بهای برجسته ساختن برخی آراء و اعمال ناصواب صوفیان میدانند. روشن است که اینها همه تأملات موافقان و مخالفان نیست و سخنانی دیگر هم وجود دارد.
حقیر هم درباره مسئلهبودگی تصوف و حتی صوفیان برای ایران کنونی تردید دارم و قبلا هم آن را به اطلاع متولیان امر رساندهام و گمان نمیکنم تأکید بر وجه و وجهه علمی همایش بتواند امتداد اجتماعی آن را همواره آن گونه که ما میپسندیم در اختیار ما نگاه دارد. حتی اگر نقد پارهای بداندیشیها و بدرفتاریهای صوفیانه که در هر گروه و جماعتی، نمونههایی از آن یافت میشود در شرایط کنونی کشور و امت اسلامیمان ضرورت داشته باشد ـ. که عرض کردم این ضرورت محل تردید است ـ. بهتر آن بود که همایشی با رویکردی ایجابی مثلا با عنوان «تصوف؛ ظرفیتها و فرصتها» برپا میشد و آفات و آسیبهای این جریان قدرتمند جهان اسلام در خلال آن و در پرتو آن بیان میشد.
تمامی جریانهای صوفیانه و متصوفه خود را به ائمه اطهار (ع) منسوب میدارند و به همپیوستگی تاریخی تشیع و تصوف هم امری شاخص و انکارناپذیر است که تاکنون موضوع چندین پژوهش قرار گرفته و البته صفحات خوانده نشده این کتاب سترگ هنوز بسیار است. بر همین اساس، جای خوشحالی است که این گونه نقدها از موضع مکتب اهل بیت (ع) صورت میگیرد، ولی وقتی نقد طعم طرد بیابد و دلآزار شود، هر چقدر هم درست باشد راه به جایی نخواهد برد. شاید این از معدود قانونهایی باشد که تاکنون استثناء نخورده باشد. نقدهای صریح ما قطعا آنها را از انتساب خود به ائمه (ع) و در نتیجه ادامه راهی که میپیمایند باز نخواهد داشت، ولی میتواند فاصله آنها را از ما بیشتر کند و به نظر چنین میآید که روا شمردن این افزایش فاصله جفا به مکتب اهل بیت (ع) است.»
هشدار ابطحی نسبت به مخاطرات برگزاری همایش تصوف برای وحدت ملی
چندی پیش حجتالاسلام محمدعلی ابطحی نیز در یادداشتی که در روزنامه اعتماد منتشر کرد نسبت به تبعات سیاسی و امنیتی برگزاری این همایش هشدار داد و برگزاری این همایش پس از محاکمه چند تن از سران دراویش و صوفیه را زمینهساز ایجاد تفرقه بیشتر در جامعه قلمداد کرد. گزیده یادداشت ابطحی بدین شرح است:
«با وجود اینکه هر عقل سلیمی از هر جناحی اعتقاد دارد باید وحدت داخلی در برابر مشکلات بینالمللی زیاد شود و همه به فکر هم افزایی باشند، خواسته و ناخواسته گروههایی در پازل مخالفان وحدت ملی فعالیت میکنند و قصد اخلال در صف ملیت واحد ایرانی با اقوام و ادیان و مذاهب گوناگون دارند.
در خبرها بود که قرار است سمیناری در قم از سوی دفتر تبلیغات به نام تصوف، شاخصهها و نقدها در شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی کشور برگزار شود. ممکن است برگزارکنندگان روی بحثهای نظری و فکری بخواهند متمرکز باشند؛ اما نمیتوان ظرف زمانی و اتفاقات تلخ اخیر در مورد صوفیها را نادیده گرفت.
قطعا این سمینار در شرایط سخت اقتصادی و مشکلات بزرگ بینالمللی که بر ایران تحمیل شده است، نمیتواند از نظر افکار عمومی یک سمینار علمی و فنی تلقی شود و آتش فتنه را شعلهورتر میکند.
ایران کشوری است که همواره مهد زیستن ادیان و فرقههای مختلف مذهبی بوده است. مردم ادیان و فرقههای گوناگون هم بهراحتی و بدون مشکل در طول تاریخ در کنار یکدیگر زندگی میکردهاند. وجود این افراد و فرقهها و مذاهب و نحلهها در کنار هم قدرت بزرگی بوده است. کمتر هم سابقه داشته که کسی از فرقه و دینی به دین دیگری بنا به دلایل ایدئولوژیک مهاجرت کند».
گزارش از مصطفی شاکری
انتهای پیام