به گزارش ایکنا؛ شصت و پنجمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «معرفت فلسفی» ویژه پاییز 98 به صاحبامتیازی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اصل علیت»، «بررسی آرای معرفتشناختی ویلفرد سلرز»، «بررسی تأثیر مبانی صدرالمتألهین درحل اشكالات حركت جوهری»، «بررسی و نقد براهین فیلسوفان اسلامی بر ابطال مذهب ذرهگرایی»، «بررسی چهارمین قضیه جدلیالطرفین كانت بر اساس فلسفه صدرایی»، «تحلیل و بررسی چیستی باور»، «جبر فلسفی در اندیشه محقق اصفهانی»، «معرفت شناسی مفاهیم فلسفی در اندیشه علامه طباطبائی و آیتالله مصباح».
تأثیر مبانی صدرالمتألهین در حل اشكالات حركت جوهری
در چکیده مقاله «بررسی تأثیر مبانی صدرالمتألهین در حل اشكالات حركت جوهری» میخوانیم: «اعتقاد به حرکت جوهری در عالم ماده، یکی از بنیادهای فکری فلسفه صدرالمتألهین است. اثبات این نظریه توسط او در قدم اول در گرو پاسخ به ادله استحاله حرکت جوهری است که عمدتاً خود مبتنی بر برخی مبانی مطروحه در حکمت متعالیه است. دو مبنای مهم تأثیرگذار در رفع اشکالات حرکت جوهری عبارتاند از وجودی شدن بحث حرکت در فلسفه صدرالمتألهین و اعتقاد به حرکت قطعیه توسط او. تحقیق پیشرو با توضیح این دو مبنا، پاسخ دو اشکال برگرفته ازکلام ابنسینا را که عبارتاند از عدم بقای موضوع و لزوم فعلیت انواع نامتناهی در بین حاصرین، تبیین کرده است؛ چراکه با توجه به مبانی فوق، مقوله در حین حرکت دارای یک فرد است، اما فردی ممتد و سیال به طول مدت زمان حرکت و حرکت نیز چیزی جز سیلان وجود همین فرد نیست؛ یعنی فرایندی ممتد و متصل و سیال است و ازآنجاکه اتصال و پیوستگی از اموری است که ملاک وحدت شخصی هستند، حرکت خودبهخود یک فرایند واحد شخصی است و وحدت آن ذاتی و بینیاز از حافظ وحدت است، نه عرضی نیازمند حافظ وحدت. همچنین هرچند انواع ماهیت از مراحل مختلف وجود سیال از طریق بستن مرزهای آن انتزاع میشوند، اما وجود انواعِ بالفعل از ماهیات لازم نمیآید؛ زیرا اصالت با وجود است و وجودِ واحدِ متصلِ تدریجی است که انواع ماهیات نامحدود بالقوه در آن حضور دارند و چون بالقوه هستند، حصر نامتناهی در بین دو حاصر پیش نمیآید».
تحلیل و بررسی چیستی باور
در طلیعه مقاله «تحلیل و بررسی چیستی باور» آمده است: «سیر مباحث معرفتشناسی از تعریف سهبخشی افلاطون تا اشکالات گتیه و مباحث معرفتشناسی معاصر، بهتدریج از اهمیت باور گذر کرده و بر صدق و بیش از آن بر توجیه متمرکز شده است. این در حالی است که سرنوشت بسیاری از مباحث آن دو مؤلفه، متکی به تحلیل دقیق ماهیت باور است. ازاینرو مسئله اصلی این پژوهش، بررسی چیستی باور و اقسام آن، و نیز توجه به نقش متمایزی است که باورهای متافیزیکی در دستیابی به حقیقت و معرفت دارند. زمینه فلسفی و رویکرد تحلیلی این مقاله، اقسام مختلف باورهای انسان را مدنظر قرار داده است؛ تنوعی که ناشی از مضمونهای مختلف باورها و مبتنی بر غایات و کارکردهای متفاوت آنهاست که همه آنها لزوماً صدق و حقیقت را دنبال نمیکنند و این امر، خود گویای تنوع فعل باور در اقسام مختلف آن شده است. در این پژوهش، با توجه به ماهیت ترکیبی باور، متشکل از دو بعد ذهنی و عاطفی، تلاش شده تا نگاه یکسویه دیدگاههای فلسفی و روانشناختی به چالش کشیده شود و با نظر به تنوع باورهای متافیزیکی و نقش بعد عاطفی و داشتههای وجودی باورنده بر حقیقتجویی، در کنار سازوارگی شناختی و ذهنی نظام باور، اهمیت موازی این دو بعد نمایان گردد».
انتهای پیام