کد خبر: 3895575
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۱:۲۰
به انگیزه سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری بررسی شد/

آیا شهید مطهری قابل تکرار است

امروز و پس از سال‌ها فراق و چشم‌انتظاری برای ظهور افرادی شبیه شهید مطهری، سؤالاتی زیادی در ذهن تداعی می‌شود؛ از جمله اینکه آیا شهید مطهری در انقلاب اسلامی قابل تکرار است، راهکارهای عملیاتی برای تربیت امثال ایشان چیست؟ اگر او امروز زنده بود، چه سلوک رفتاری و گفتاری را انتخاب می‌کرد؟

طاهر قلی‌زاده محمدی

به گزارش ایکنا، دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت اندیشمند جهان اسلام و متفکر انقلاب اسلامی شهید مرتضی مطهری است. او دارای خصوصیات منحصر به فردی بود و علاوه بر حضور در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی، در صحنه‌های علمی و فرهنگی با سخنرانی‌های اثرگذار و تألیف آثار متعدد عهده‌دار تربیت نسل‌های انقلابی شد.

امروز و پس از سال‌ها فراق و چشم‌انتظاری برای ظهور افرادی شبیه او، سؤالاتی زیادی در ذهن تداعی می‌‌شود؛ از جمله اینکه شهید مطهری چگونه به این جایگاه علمی و اثرگذاری اجتماعی رسید، راهکار‌های عملیاتی برای تربیت امثال ایشان چیست و آیا می‌توانیم امید داشته باشیم، امثال شهید مطهری‌ها باشیم؟ اگر او امروز زنده بود، چه سلوک رفتاری و گفتاری را انتخاب می‌کرد؟ از این رو با حجت‌الاسلام طاهر قلی‌زاده محمدی از کارشناسان امور دینی به گفت‌وگو نشستیم، در این مجال کوشیدیم به این سؤالات پاسخ دهیم.

ایکنا؛ به نظر شما شهید مطهری چگونه به این جایگاه رسیدند و اثرگذاری کلام ایشان از کجا ناشی می‌شود؟

هر انسانی برای رسیدن به یک قلّه الزاماً باید مقدماتی را فراهم کند که اگر هر یک از آن مقدمات مهیا نباشد چه بسا به مقصود اصلی نمی‌رسد. وقتی به شخصیت و سیره رفتاری استاد شهید مطهری نگاه می‌کنیم مجموعه‌ای از خصوصیات را می‌توانیم بیابیم که آن مجموعه، با هم، سبب کمال وجودی‌ای می‌شود که در استاد مطهری می‌توانیم ببینیم و اجتماع آن‌ها در ایشان اسباب جاودانگی و تأثیر بالای محتوا‌های ارائه شده از سوی ایشان را به وجود آورده است.

خصوصیاتی که پیرامون هر کدام از آن‌ها می‌توان جلسات و مقالات متعددی را ارائه کرد و پرداختن به تمامی زوایای آن خصوصیات از حوصله این مصاحبه شاید خارج باشد؛ اما اگر قرار باشد در پاسخ به سؤال شما به یک عبارت بسنده کنم. ترجیح می‌دهم راز جاودانگی ایشان را به این آیه قرآن مستند کنم که خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا(مریم/ ۹۶) مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کار‌های شایسته انجام داده‌اند، خداوند رحمان محبتی برای آنان در دل‌ها قرار می‌دهد!» و وجود ایشان به معنای حقیقی مصداق بارز اجتماع ایمان و عمل صالح بود.

راهکار‌های عملیاتی برای تربیت امثال شهید مطهری و موانع موجود در این مسیر چیست؟

وقتی از مهم‌ترین ویژگی‌های این شهید عزیز را ایمان و عمل صالح معرفی کردیم، یقیناً هر آن چیز که اسباب تقویت این دو خصوصیت را فراهم آورد، می‌تواند در این مسیر کمک‌کننده باشد و می‌تواند سبب شود که ما امثال شهید مطهری‌ها را بتوانیم باز هم ببینیم. اثر تقویت باور‌های مبتنی بر اعتقاد به روز جزا و این که بدانیم هر آنچه پیرامون وظایف اخروی و دنیوی از ما صادر می‌شود، یقیناً مورد پرسش قرار خواهد گرفت را نمی‌توان کتمان کرد.

به هر مقدار که انسان باورش به معاد و روز جزا بیشتر باشد، یقیناً سطح عملکرد او در جهت مثبت افزایش خواهد یافت و از پرداختن به امور بی‌ارزش و بی‌فایده دوری خواهد کرد. در واقع باور به قیامت در مقابل تفکر زندگی عبث و بی‌فایده است چنانکه خداوند متعال نیز می‌فرماید: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَ أَنَّکُمْ إِلَینَا لَا تُرْجَعُونَ؛ (مؤمنون/ ۱۱۵) آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده‌ایم، و بسوی ما باز نمی‌گردید؟» لذا شاید بتوان یکی از اساسی‌ترین راه‌کار‌ها برای تربیت امثال شهید مطهری‌ها را تقویت این باور دانست که بدانیم در مقابل تمامی کارهای‌مان و نسبت به تمامی حوادث پیرامون‌مان مسئول هستیم و نباید با بی‌تفاوتی و به سادگی از کنار آن‌ها عبور کنیم.

ایکنا؛ شاهد توجهات خاصی از سوی امام(ره) و علامه طباطبایی به ایشان بودیم، چه چیزی شهید مطهری را از سایر شاگردان امام(ره) و علامه طباطبایی متمایز کرده بود؟

البته در بین شاگردان این عزیزان، افراد برجسته متعددی را می‌توان یافت که از جنبه‌های مختلف حائز اهمیت هستند و در اصطلاح هر گل یک بویی دارد منتها در این زمینه وقتی به کلام این بزرگان مراجعه می‌کنیم، در مورد شهید مطهری نکات ویژه‌ای را یاد می‌کنند که نمی‌توان به سادگی از کنار آن‌ها گذشت نکاتی که حتماً در توجه اساتید ایشان تأثیرگذار بود؛ نکاتی مثل هوش بالا، پیگیر بودن و دقت زیاد و برهان محوری شهید مطهری در جلسات درسی اساتیدشان، حائز اهمیت هست و از اسباب مهم توجه آن اساتید به ایشان می‌تواند محسوب شود.

چنانکه علامه طباطبایی(ره) پیرامون ایشان چنین می‌فرمایند: «مرحوم مطهرى هوش فوق‌العاده‌اى داشت و حرف از او ضایع نمى‌شد. حرفى که مى‌گفتم، مى‌گرفت و به مغزش مى‌رسید. هر چه مى‌گفتم هدر نمى‌رفت و مطمئن بودم که نمى‌رود. وقتى که ایشان در جلسه درسم حاضر مى‌شدند، بنده با شوق و شعف مى‌دانستم هر چه بگویم هدر نمى‌رود و محفوظ است ... او انسانى برهانى بود و برهانى فکر مى‌کرد و به برهان علاقه داشت»

ایکنا؛ به نظر شما اگر شهید مطهری امروز زنده بود، چه سلوک رفتاری و گفتاری را انتخاب می‌کرد؟ آیا این مشی او مخالفت برخی جریانان‌ها را ایجاد نمی‌کرد؟

در قرآن کریم برای مومنین ویژگی اعتدالی و منطقی بیان شده: «وَ کَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیکُونَ الرَّسُولُ عَلَیکُمْ شَهِیدًا (بقره/ ۱۴۳) همان‌گونه شما را نیز، امت میانه‌ای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط؛) تا بر مردم گواه باشید؛ و پیامبر هم بر شما گواه است» البته نمی‌توان انکار کرد که هر فردی خود را مصداق کامل اعتدال محوری می‌داند؛ لذا ممکن است کسانی که حتی غرق در تفریط یا افراط باشند نیز خود را پرچمدار و مصداق اعتدال معرفی کنند و از این شعار‌ها سر دهند.

منتها چیزی که یقینی است مقصود آیه قرآن، اعتدال به معنای حقیقی است که مورد سفارش تمامی معصومین نیز بوده چنانکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «أیّها النّاس علیکم بالقصد علیکم بالقصد» (نهج الفصاحه، ص ۳۶۶) اى مردم بر شما باد به اعتدال بر شما باد به اعتدال»؛ لذا یقیناً ایشان که یکی از مصادیق ناب مؤمنین(ع) محسوب می‌شوند به معنای حقیقی تابع شرع و عقل و پرهیز از افراط و تفریط محسوب می‌شدند که همان رویه اعتدال حقیقی است و صد البته طبیعتاً جریان‌های ضددین و ضدعقل و جریان‌هایی که دچار افراط و یا تفریط هستند، در مقابل ایشان قرار می‌گرفتند، کمااینکه در زمان حیات‌شان نیز چنین بود.

ایکنا؛ اگر ایشان یا امثال شهید بهشتی‌ها به شهادت نمی‌رسیدند، آیا در خط سیر جمهوری اسلامی تفاوتی از نظر جهت و سرعت جهش ایجاد می‌شد؟

در این مورد نمی‌توان به وضوح قضاوتی کرد، چون علم ما محدود است؛ بله این احتمال وجود دارد که بگوییم اگر این عزیزان به شهادت نمی‌رسیدند و بر خدمات و آثارشان می‌افزودند، برکات ویژه‌ای را می‌توانستیم شاهد باشیم، اما این را هم می‌توان محتمل دانست که شاید خصوصاً در آن برهه از زمان، شهادت این عزیزان شور و هیجان بیشتری را در آحاد مردم فراهم کرد.

این کار سبب آشنایی بیشتر مردم با اهداف و آثارشان را فراهم کرد و در نتیجه یکی از اسباب مهم تحقّق نیّاتشان با شهادت در آن زمان خاصّ فراهم شد چیزی که ممکن بود در صورت ادامه حیات‌شان حتی پیش نمی‌آمد و این مطلب در نکاتی که امام راحل بعد از شهادت استاد مطهری مورد اشاره قرار دادند ملموس هست.

مطالبی که امام(ره) این گونه بیان کردند: «این رجل فاجری که خون عزیز ما را به زمین ریخت، تأیید کرد دین خدا را. یعنی خدا دین خودش را به او تأیید کرد. با ریختن خون عزیز ما، تأیید شد انقلاب ما. این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خون‌ها را؛ زندگی ما دوام پیدا می‌کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از مرگ نمی‌ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را می‌کشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت می‌کردید؛ مباحثه می‌کردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل می‌داند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیت‌های بزرگ ما، شخص‌های بزرگ ما، اسلام ما تأیید می‌شود».

ایکنا؛ آیا می‌توانیم امید داشته باشیم شاهد امثال شهید مطهری‌ها باشیم؟

صد البته؛ در مکتب شیعه کار و مسیر صحیح، بن‌بست ندارد و معتقدیم هر فردی در راه رسیدن به حق مجاهدت کند مشمول الطاف الهی و برکات بی‌حساب قرار خواهد گرفت و این وعده مسلّم خداوند متعال است که می‌فرماید: «وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (عنکبوت/ ۶۹) و آن‌ها که در راه ما با تمام وجود تلاش کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است». چه بسا اکنون نیز عالمان و اندیشمندانی باشند که راه شهید مطهری را به صورتی عالی، اما بعضاً گمنام ادامه دهند.

جدای از اینکه پیچیدگی مباحث در زمان حاضر شاید شرایط زمین بازی را تا حدودی تغییر داده باشد؛ از باب نمونه اگر در زمانی یک پزشک مسلّط به تمامی جنبه‌های مختلف بدن می‌بود و صاحب نظر محسوب می‌شد و هم در مورد چشم، هم گوش، هم گوارش، هم قلب و... نوشته‌هایی داشت و زبانزد محسوب می‌شد، امروزه هر کدام از این شاخه‌ها متخصصین خود را می‌طلبد و حتی شاید منطقی نباشد که بگوییم فردی فوق تخصص در تمامی زمینه‌ها را دارد؛ اینجا نیز چنین هست و شاخه‌های علوم انسانی نیز وضعیتی تقریباً مشابه دارند.

شاید ما امروز فردی به جامعیت استاد مطهری را به خاطر وضعیت زمانی و مکانی و هجمه شدید شبهات علیه شیعه نداشته باشیم، اما از شاگردان استاد مطهری افراد زیادی را می‌توان دید که به صورت تخصصی در موضوعاتی خاص ورود کرده و در زمینه تخصص خود، پرچمدار تبیین حق و پاسخ به شبهات پیرامون آن محسوب شوند.

انتهای پیام
captcha