به گزارش ایکنا؛ یادداشتی از حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین مختاری، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی و استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم به مناسبت شهادت مولای متقیان حضرت امام علی علیه السلام منتشر شده که در ذیل متن آن را میخوانید؛
در سالروز شهادت مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام، لزوم واکاوی پیدایش و خاستگاه فکری خوارج به ویژه در برهه کنونی که به بلیه «داعش» و تندروی و افراطگری گرفتار آمدهایم، غیر قابل انکار است.
در وهله نخست باید گفت دوران پنجساله حکومت امام علی(ع) در بستر فقاهت شکل گرفت؛ فقاهتی که در قول، فعل و تقریر آن حضرت به منصه ظهور رسید.
از سوی دیگر تلفیق فطرت، عدالت و قلب سلیم با فقاهت، حکمت را شکل میدهد؛ و اینچنین آن حضرت، شعور عمومی مردم را در بستر فطرت(فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا) به سوی تحقق امت توحیدی رهنمون ساخت.(1) این مسأله نشان میدهد عدالت فقهمحور و عقلانیتگرا، همیشه در نزد مردم مورد پذیرش است که البته درک این امر نیز با عقل فطری و درک عرفی امکانپذیر است.
همچنین تفسیر و تبیین قرآن کریم برای امت اسلامی از دیگر کارکردهای معرفتی دوران فقاهت علوی است که با عقل فطری و بر مبنای اصل حفظ نظام اجتماعی و صیانت از امت واحده اسلامی به عنوان اوجب واجبات و وارد بر همه احکام اسلامی، زندگی مردم را سامان بخشید.
از این رهگذر عقلانیت فقاهتی، بر مبنای انسان مفسر، خشونت را از جامعه زدود و فضای عالمانهای در جامعه رقم زد و از رادیکالیسم جلوگیری کرد.
حال اگر ما کتاب را بدون مفسر در نظر بگیریم، عدالت فاشیستی شکل خواهد گرفت؛ چرا که ظاهر کتاب مورد استناد قرار خواهد گرفت در این صورت خشونتطلبی در ساحت انسان رادیکالیسم شکل میگیرد و صرفاً با تمسک به ظاهر یک آیه به کشتار عظیم مردم حکم داده خواهد شد، نمود عینی این مهم را میتوان در جریان تکفیری داعش مشاهده کرد؛ چرا که بر اساس ظاهر قرآن حکم نمود و فارغ از نگاه میان متنیت و بدون بطنگرایی و توجه به لایههای معنایی آیات، سریع به قطعیت و خوداجتهادی رسید و به اطلاق کفر شیعه و سنی و جواز جهاد و کشتار آنها حکم داد.
جریان تکفیر، با ظاهرگرایی و رد عقلانیت و تکیه بر اخباریگری محض، مسیری انحرافی در جامعه اسلامی ایجاد نمود و با رویکرد متحجرانه و خشن از اسلام، گستره شرک و کفر را در جهان اسلام آنچنان گسترش داده که امت اسلامی در محدوده کفار قرار گرفته و قتل آنان به زعم باطل جریانات منحوس تروریستی تکفیری واجب شده است.
لذا در بیانیه ابوعمر بغدادی، بنیانگذار سازمان تروریستی تکفیری داعش در سال 2007 آمده است: سرزمین مسلمانان، زمانی که دچار قوانین کفار شود و غلبه در آنها با احکام کفار باشد و احکام اسلام اجرا نشود، حکم سرزمین کفار را دارد. به سبب آنکه احکامی که امروز، تمامی سرزمینهای اسلامی را فراگرفته احکام طاغوت است، ما حکم به کفر و ارتداد جمیع حاکمان آن کشورها و ارتشهای آنها میکنیم و کشتن آنها از کشتن اشغالگران صلیبی واجب تر است(2).
این مسأله در حالی است که در آیات قرآن «تکفیر» امری نهی شده و مذموم محسوب میشود، چنانچه خداوند در آیه 34 سوره نساء میفرماید: «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا؛ به کسی که اظهار صلح و اسلام میکند نگویید مسلمان نیستی».
با این تفاسیر لزوم حفظ وحدت امت اسلامی و مقابله فراگیر با این جریان تکفیری و ضد تقریبی ضروری و حائز اهمیت است.
بیشک سبقه ضد دینی داعش و اجتهاد در مقابل نص، را باید در خوارج جستجو کرد که برخلاف عقل فطری مردم، عدالتخواهی را منهای فقاهت و با تکیه بر تأویل عقلی قرآن بنیان نهاد که در نهایت به خودمفسری و خوداجتهادی منتهی گشت که كشته شدن ابن خَبّاب و زن باردارش به دست خوارج به جرم تأسی از حضرت علی(ع)، ارمغان خوداجتهادی عرفان خشن و ضد فقهی خوارج است که با نفی عقل فطری مردم و البته با پدیده شوم تکفیر به «کفر» مردم اصالت بخشیدند و همه را کافر پنداشتند، مگر اینکه مردم ایمانشان را اثبات کنند.
با این تفاسیر شناخت جریانی خوارج بیش از پیش آشکار میشود؛ چرا که وقتی عدالت منهای فقاهت تعریف شود از عقلانیت فاصله خواهد گرفت، در این صورت نابودی عدالت و فقاهت در رویکرد رادیکالیسم اجتنابناپذیر خواهد بود و نتیجه، آن خواهد شد که وقتی امام علی(ع) در جنگ صفین حکمیت را پذیرفت، خوارج، آن حضرت را به دلیل پذیرش حکمیت، کافر نامیدند و اینچنین با رویکرد افراطیگری و تکفیر، فرق ولی خدا را با شمشیر در هنگام نماز شکافتند.
۱- سوره روم، آیۀ30.
۲-شبكة أنا المسلم للحوار الإسلامي،2007