نگاه خیام به زندگی نگرش دینی است
کد خبر: 3899436
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۲

نگاه خیام به زندگی نگرش دینی است

عضو هیئت‌ علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان گفت: بی‌وفایی جهان و ناپایداری آن در شعر خیام به نگرش فلسفی او مربوط می‌شود. این نگرش اتقاقاً نگرشی دینی است که بر زودگذری جهان تأکید دارد.

نگاه خیام به زندگی و جهان  نگرش دینی استحسین آقاحسینی، عضو هیئت‌ علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به 28 اردیبهشت‌ ماه، روز بزرگداشت خیام، اظهار کرد: درباره هر شاعری باید به دو نکته اساسی توجه کرد؛ اول اینکه زندگی و آثار او را مورد توجه قرار داد و دوم اینکه شعر و زبان شعر او را بررسی کرد. زبان شعر با زبان‌های دیگر متفاوت است، زیرا زبان مجاز و اشاره است. برای مثال در تاریخ ادبیات ایران، از دوره‌ای به بعد، شراب در شعر به معنی شراب واقعی نیست، مثلاً در شعر منوچهری، شراب همان شراب واقعی است، ولی در شعر حافظ و مولانا نمی‌توان شراب را همان مسکر دانست.

وی افزود: شعر مبتنی بر تخیل و خیال و به نوعی زاده خیال است. وقتی با واژه‌‌ها برخورد می‌کنیم، بعضاً واژه‌ها معنای حقیقی خود را دارند، ولی زمانی هم معنی جدیدی در آن‌ها به چشم می‌خورد. یکی از هنرهای شاعر این است که بتواند در واژگان، معانی جدیدی خلق کند، یعنی ظرف واژه را از معنی مرسوم و قراردادی خود خالی کند و معنی تازه‌ای در آن بریزد.

عضو هیئت‌ علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بیان کرد: گاهی زبان، زبان استعاره و گاهی نمادین می‌شود، یعنی از استعاره هم فراتر می‌رود و گستردگی پیدا می‌کند. زبان شعر نیز همین‌طور است. اگر بخواهیم صرف شعر یک شاعر را مبنای قضاوت او قرار دهیم، باید بسیاری از شاعران را تکفیر کنیم، مثلاً علامه طباطبایی به عنوان یک مفسر بزرگ قرآن گفته است: «همی گویم و گفته‌ام بارها / بود کیش من مهر دلدارها / پرستش به مستی است در کیش مهر / برون‌اند زین جرگه هشیارها»، در اینجا اگر بخواهیم فقط به ظاهر آن توجه کنیم، باید علامه طباطبایی(ره) را هم تکفیر کنیم و بگوییم مسلمان نیست و یا مثلاً نظامی در اشعار عاشقانه خود به می بسیار اشاره کرده، ولی در جایی قسم می‌خورد که تاکنون لب به می نزده‌ است.

نزدیکی شعر خیام به شعر زهد

آقاحسینی ادامه داد: خیام قبل از اینکه شاعر باشد، ریاضی‌دان و فیلسوف است و شاید یکی از دلایلی که عرفا و حتی غزالی و نجم‌الدین رازی خیام را تکفیر می‌کنند، به همین دلیل باشد. نجم‌الدین رازی درباره خیام صریحاً می‌گوید: او در تیه ضلالت به سر می‌برد، یعنی گمراه است.

وی افزود: آنچه خیام مطرح می‌کند، ممکن است به ذهن هر انسان دیگری نیز خطور کند، زیرا خیام به بی‌وفایی و ناپایداری جهان اشاره دارد. یعنی نباید خیلی به دنیا و جهان دل بست. در واقع، شعر خیام از یک جهت به شعر زهد نزدیک است، که این زهد در دل نبستن به دنیا متجلی می‌شود.

عضو هیئت‌ علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: اگر بخواهیم این‌ها را مبنای کفر قرار دهیم، باید بسیاری از شاعران عارف را در زمره این گروه قرار دهیم. یعنی باید عطار را بیشتر از خیام تکفیر کنیم، ولی عطار زرنگی خاصی دارد و صرفاً نقل کفر می‌کند، یعنی به صورت مستقیم، حرفی که کفرآمیز باشد نمی‌زند، ولی حرف‌های کفرآمیز در شعر او فراوان است. بنابراین نباید خیام را این‌گونه تصور کنیم، زیرا خیام در دوران خودش به عنوان امام و حجت‌الحق شهرت داشته و این لقب، عنوان کمی نیست.

وی با بیان اینکه آنچه به خیام نسبت داده می‌شود، همه از خیام نیست، افزود: کسانی مثل سعید نفیسی، محمدعلی فروغی و مرحوم قاسم غنی در این زمینه تحقیق کرده‌ و منصفانه و به دور از هر گونه حب و بغض درباره خیام قضاوت کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که از بین 300 یا 400 رباعی که به خیام منتسب می‌شود، تنها 50 یا 60 رباعی از آن خیام است.

آقاحسینی گفت: خیام بر بهره‌بردن از زندگی و وقت را غنیمت شمردن تأکید می‌کند. این وقت را غنیمت شمردن به معنای می خوردن و رقص و پای‌کوبی نیست، بلکه اغتنام وقت یک معنای کلی دارد، البته ممکن است در زبان شعر یکی از مصادیق آن، می‌خواری باشد، ولی اگر خیام را آدمی اهل می و شراب بدانیم، دیگر خیام آدمی نبود که به دنبال علم و دانش برود. دیدگاه خیام دیدگاه فلسفی و عقلانی است، وقتی انسان با چنین دیدگاهی به دنیا و جهان نظر می‌کند، بسیاری از سؤال‌ها و موضوعات برایش مطرح می‌شود. خیام به انسان می‌گوید غصه جهان را نخور و وقت غنیمت بشمار. به هر حال هر انسانی نیز به گونه‌ای متفاوت از زندگی بهره می‌برد.

تأثیر اندیشه فلسفی خیام بر اشعارش

وی درباره تأثیر اندیشه فلسفی و استدلالی خیام در اشعارش بیان کرد: زبان حقیقت با زبان شعر تفاوت دارد. برای مثال امام خمینی(ره) انسان متدین، متشرع و سیاستمدار بزرگی بودند، ولی وقتی به شعر ورود پیدا می‌کردند، گویی در جهان دیگری بودند. دنیای شعر را باید از دنیای معمول و زندگی مرسوم تفکیک کرد. البته زندگی و دیدگاه فلسفی انسان، بر شعر تأثیرگذار خواهد بود و در آن بازتاب پیدا خواهد کرد.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان ادامه داد: بی‌وفایی جهان و ناپایداری آن در شعر خیام به نگرش فلسفی او مربوط می‌شود. این نگرش اتقاقاً یک نگرش دینی است که بر زودگذری جهان تأکید دارد. در آیات قرآن نیز به این موضوع اشاره شده که زندگی دنیوی زودگذر و فانی است.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان خیام را یک شاعر دینی قلمداد کرد، گفت: دینی به معنای مرسوم آن نه؛ ولی نمی‌توان او را انسان بی‌اعتقاد به معاد دانست. همان‌طور که گفتم رباعیات بسیاری به خیام منتسب شده که از آن خیام نیست. اگر آنچه را در شعر خیام وجود دارد، معیار مخالفت او با دین قلمداد کنیم، باید بسیاری از شاعران از جمله عطار، سنایی و ناصرخسرو را هم ضد دین قلمداد کنیم. شعری است که هم به ناصرخسرو و هم به سنایی منسوب شده است و می‌گوید: «خدايا! راست گويم فتنه از توست / ولی از ترس نتوانم جغيدن» در اینجا شاعر دارد با اعتراضی تند، تقصیر گناهان انسان را از انسان سلب می‌کند و آن را از سوی خدا می‌داند.  یا عطار از زبان دیوانه‌ای خطاب به خدا گفته «خاست اندر مصر قحطی ناگهان / خلق می‌مردند و می‌گفتند نان / جملهٔ ره خلق بر هم مرده بود / نیم زنده مرده را می‌خورده بود / از قضا دیوانه چون آن بدیدای / خلق می‌مردند و نامد نان پدید / گفت ای دارندهٔ دنیا و دین / چون نداری رزق کمتر آفرین»؛ فکر نمی‌کنم خیام با این گستاخی درباره خدا صحبت کرده باشد.

انتهای پیام
captcha