کد خبر: 3906313
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۳
حجت‌الاسلام امینی‌نژاد:

نفی خلود ابدی در تضاد با آیات، عقل و عرفان است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: احوال افراد در قیامت متفاوت است و اگر بخواهیم این تفاوت‌ها را برداریم و همه را فنای فی الله و واجد رحمت خدا بدانیم، به لحاظ مبانی عرفانی و دین‌شناسانه و عقلی با چالش‌هایی مواجه می‌شویم.

نفی خلود ابدی در تضاد با آیات، عقل و عرفان استبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی امینی‌نژاد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، امروز، دوم تیرماه در «کرسی علمی «فنای ما سوی الله در ربّ محمدی(ص) و در پرتو حقیقت محمدی(ص)» در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: بحث فنای ماسوی الله از چند جنبه از جمله دین‌شناسی مانند آیات و روایات، عرفانی و مباحث عقلی و فلسفی قابل پیگیری است.

وی افزود: در اینجا سؤالاتی مطرح می‌شود، از جمله اینکه آیا آیاتی که نهایت سیر (صیر) مخلوقات عالم را خدا می‌داند، دقیقاً منطبق بر آیاتی است که منتهای خلائق را رب محمدی نشان می‌دهد؟ با توجه به مبانی عرفانی، نقطه آغاز و پایان حقیقتِ رسول الله فراتر از اسمِ الله است؛ برخی عرفا مانند قونوی و ... معتقدند که این مرتبه، مرتبه ویژه حضرات معصومین و پیامبر است؛ چه بسا ممکن است کسی بگوید که آیاتی مانند «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» به بالاتر از اسم الله اشاره دارد و مابقی مربوط به  اسم الله است.

امینی‌نژاد افزود: سؤال دیگر آن است که مراد از الله، الله جمعی و یا تفصیلی در محضر اسماء است؟ اگر بپذیریم که مبدأ شکل‌گیری تعین رسول الله، اسم جامع الله و منتهای رسول الله هم، اسم الله است، آیا مبدأ همه موجودات اسم الله جمعی است یا تفصیل‌یافته؟ به بیان دقیق‌تر، باید روی این پرسش فکر کنیم که درست است نقطه آغاز همه اشیاء، الله است، ولی آیا الله جمعی است یا الله تفصیلی(متناسب با اسماء و صفات خدا)؟ چون برخی ممکن است از اسم مضل، برخی ضار، برخی نافع و برخی هادی باشند، گرچه همه آنها از یک جهت مبدأشان از الله است.

وی ادامه داد: حتی اگر الله جمعی را در نظر بگیریم، خود پیامبر، تجلی اسم الله است، ولی اشیاء دیگر در پرتو او تجلی اسم الله می‌شوند؛ بنابراین تکثری در جانب مبدأ وجود دارد و مبدأ شکل‌گیری حضرات معصومین(ع)، اسم جمعی الله، ولی اسماء تفصیل‌یافته هستند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: در رجوع هم، هر شیئی نمی‌تواند از مبدأ آغازین بالاتر برود بلکه رجوع به همان نقطه‌ای است که شروع می‌شود، یعنی اگر رب غیر از معصومین را حیثیت‌های اسم الله و اسماء تفصیلی گرفتیم رجوع هم دقیقاً با همان حیثیت است.

بی‌معنا بودن توجیه کثرات عوالم

وی افزود: اینکه بگوییم تکثر در ابتدای خلقت و انتهای آن برداشته می‌شود، حتی توجیه کثرات در عوالم دیگر هم بی‌معنا خواهد بود؛ بنابراین باید تکثر در مبدأ و بازگشت وجود داشته باشد؛ لذا مؤمن به همان جایی رجوع نمی‎کند که کافر رجوع می‌کند، بنابراین درجات مختلف مومنین و کافران واقعیت دارد و طوری نیست که در نهایت، مؤمن و کافر به مقام فنا یعنی رحمت الهی برسند.

وی با طرح این سؤال که رحمت للعالمین بودن پیامبر از چه سنخ رحمتی است؟ و آیا رحمتی است که عذاب را بر می‌دارد یا رحمتی است که عذاب با وجهه رحمتی در آن معنا دارد؟ اظهار کرد: سؤال مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد و کسانی مانند جامی به آن توجه کرده‌اند، این است که اگر قبول کردیم نقطه آغاز، تکثر ندارد، آیا دقیقاً نقطه رجوع هم به همان نقطه آغاز است که این به لحاظ عقلی درست به نظر نمی‌آید؛ زیرا اگر بگوییم دقیقاً موجودات به همان نقطه آغاز بر می‌گردند، تکرار تجلی است و از این زاویه، آیات و روایات هم معنای دیگری خواهند داشت.

وی ادامه داد: اعاده در قالب شکل‌گیری نشئه اخروی و «الی الله تقلبون» است، لذا برخی در آنجا عذاب و برخی ثواب می‌بینند؛ بنابراین انقطاع عذاب از این منظر قابل اثبات نیست؛ لذا موجودات، دقیقاً به همان نقطه رجوع باز نمی‌گردند، یعنی خط سیر درست است که از یک منظر، دور(دور زدن) است، ولی یک مسیر بیشتر وجود ندارد و انسان در طول مسیر، احوال مختلفی می‌یابد.

امینی‌نژاد بیان کرد: در این مسیر، عده‌ای دچار خلود در عذاب هستند و هرگز رها نمی‌شوند و برخی در درجاتی به عذاب می‌رسند و رها می‌شوند، ولی اینکه بگوییم همه نفوس در نهایت، حالت راضیة مرضیة پیدا کنند، درست نیست؛ احوال افراد در قیامت متفاوت است و اگر بخواهیم این تفاوت‌ها را برداریم، به لحاظ مبانی عرفانی و دین‌شناسانه و عقلی چالش‌هایی دارد.

وی تأکید کرد: مرجع مومنان و کفار در قیامت یکسان و مقام فنای فی الله نیست و کفار رجوعشان به اسماء جلالیه و مومنان به اسماء جمالیه است. زیرا اگر مومن و کافر به یک جا رجوع کنند، به معنای برداشتن عذاب است که درست نخواهد بود؛ یعنی منشأ مبدأ و مرجع، خداست، ولی به لحاظ حقیقت، مبدأ همان مرجع نیست.

انتهای پیام
captcha