حضرت فاطمه(س) و مشروعیت‌زدایی از اسلام دروغین
کد خبر: 3948320
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۸

حضرت فاطمه(س) و مشروعیت‌زدایی از اسلام دروغین

حضرت زهرا(س) در طول سه ماهی که بعد از پیامبر(ص) بودند، تمام لحظات زندگی خود را صرف مبارزه با حکومتی کردند که آن را مبتنی بر ارزش‌های جاهلی می‌دانستند؛ تا این اعتراض خاموش، به رغم کم‌اثر بودن در زمانه خود، نمادی جاودانه باشد از ظلم‌ستیزی و مقابله با انحرافات در داخل دین.

به گزارش ایکنا، جواد درویش، دانشجوی دکتری فلسفه علم و پژوهشگر اندیشکده مهاجر، یادداشتی را با موضوع فریاد فاطمه(س) و اولین اعتراض مدنی در مشروعیت‌زدایی از اسلام دروغین به رشته تحریر درآورده است که متن آن از نظر می‌گذرد؛

«من در مطالب گذشته شرح داده‌ام که قیام امام حسین(ع) را بهتر از هر چیزی می‌توان با عنصر تلاش برای مشروعیت‌زدایی از اسلام دروغین توضیح داد و هدف ایشان از این قیام را تحقق همین امر دانست. این تلاش در خاندان اهل بیت، مسبوق به سابقه است و اساسا در این خاندان، اعتراض مدنی بر آشوب و جنگ مسلحانه، همواره اولویت و ترجیح دارد.

سرسلسله این حرکت را باید در حضرت فاطمه(س) جستجو کرد. شخصیت تابناکی که در سایه عظمت پدر، همسر و فرزندان، گوهر وجود خودش کمتر شناخته شده است. حضرت فاطمه (س) برای ما حتی به اندازه دخترشان حضرت زینب(س) هم شناخته شده نیست. ما ایشان را حداکثر یک دختر، مادر و همسر نمونه می‌دانیم و می‌شناسیم و نقل قول‌ها و روایاتی که برای ما شده نیز غالبا ایشان را به همین نقش‌ها، فروکاسته‌اند.

حضرت زهرا(س) در طول 3 ماهی که بعد از پیامبر(ص) بودند، تمام لحظات زندگی خود را صرف مبارزه با حکومتی کردند که آن را مبتنی بر ارزشهای جاهلی می‌دانستند. ایشان نگران هشداری بودند که قرآن به مومنین بعد از وفات پیامبر داده بود: «أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ» (144 آل عمران) یعنی اگر پیامبر از دنیا برود، شما به گذشته خود انقلاب می‌کنید؟ این لفظ انقلاب در قرآن بسیار دقیق است. به معنای بازگشت و ارتجاع و زیر و رو شدن ارزشهاست.

در عرب جاهلیت، ارزش‌های غیرانسانی زیادی وجود داشت که در راس آنها قبیله‌گرایی بود، اما بعد از وفات پیامبر(ص)، همان چیزی که قرآن از آن انذار داده بود، اتفاق افتاده و اینجا حضرت فاطمه باید از میراث پیامبر دفاع می‌کرد و برای ارزشهای اصیل اسلام که برپایه انسانیت و عقلانیت بنا شده بود، سینه سپر می‌کرد.

اعتراضات ایشان به رغم عمر کوتاهشان بعد از پیامبر، بسیار زیاد بود. اما عجیب‌ترین آنها به نظر من که شاید هیچ‌گاه در منابر برای ما نقل نشده، تهدیدی است که مقابل خانه خودشان می‌کنند. ایشان خطاب به مهاجمانی که خانه شان را برای بردن حضرت علی(ع) به بیعت، محاصره کرده و مورد هجوم قرار داده بودند، می‌فرمایند: «از خانه‌ام بیرون روید و گرنه به خدا سوگند سرم را برهنه می‌کنم و به او شکایت می‌برم». (این جمله را آیت‌الله جاودان در کتاب «دختر پیامبر» از کتاب البلدان نوشته احمد ابن اسحاق یعقوبی نقل می‌کند.) این تهدید به خوبی نشان می‌دهد، اصل و فرع در دینداری فاطمی کجاست و تاکجا ایشان حاضر است پای اصول اسلام ایستادگی و برای آنها مبارزه کند.

اعتراضات ایشان ادامه پیدا می‌کند و مشهورترین آن خطبه فدکیه در مقابل چشم ده‌ها نفر در مسجد النبی است که ضمن ارائه یک دوره کوتاه اسلام‌شناسی مبتنی بر اصول اخلاقی و انسانی، با بیانی فصیح و قرّا، صدای اعتراض خود به انقلاب در ارزشها را به گوش تاریخ می‌رسانند.

مراحل بعدی اعتراض ایشان برای مشروعیت‌زدایی و اعتبارزدایی از اسلام دروغین، بسیار بدیع و تاثیرگذار است. از اجازه ندادن به ابوبکر برای آمدن به ملاقات وقتی در بستر بیماری بودند؛ از بازگو کردن حقایق برای زنانی که به ملاقات ایشان می‌آمدند؛ از نشستن بر پشت اسب و رفتن پشت در خانه انصار به همراه همسر و فرزندان و رساندن صدای اعتراض خود به آنها؛ و در نهایت از وصیت تاثیرگذاری که فرمودند ایشان را شبانه غسل و کفن کنند و بر بدنشان نماز بخوانند و پنهانی دفنشان کنند. تا این اعتراض خاموش، به رغم کم‌اثر بودن در زمانه خود، نمادی جاودانه باشد از ظلم‌ستیزی و مقابله با انحرافات در داخل دین و همچنین ننگی ابدی باشد بر پیشانی حکومت‌هایی که براساس قبیله‌گرایی، اصالت قدرت و نفی ارزش‌های اصیل انسانی و توحیدی، استوار شده‌اند.

انتهای پیام
captcha