مهدویت از موضوعاتی است که همه بر آن اجماع نظر دارن و در روایت آمده که حضرت مهدی از فرزندان حضرت فاطمه(س) است. پساز آن که مدتی امامت اهلبیت پیامبر اکرم(ص) قطع میشود و زمین را ستم فرا میگیرد، مردی از اهلبیت پیامبر اکرم(ص) به نام مهدی(عج) خروج میکند و به اذن و بَعث الهی، زمین را از عدل و داد پر میسازد و هر کس که او را درک و پیروی کند، در شمار هدایتشدگان قرار خواهد گرفت.
در «صحیح ابیداود» به سند خود از ام سلمه آمده است که از پیامبر(ص) شنیدم که میفرماید: مهدی از عترت من و فرزندان فاطمه است. در کنزالعمال نیز چنین آمده است: امام علی(ع) فرمود: مهدی، مردی از ما اهلبیت و از فرزندان فاطمه است. همچنین ابی سعید خدری نیز از پیامبر(ص) نقل کرده است که مردی از اهلبیت من در آخرالزمان خروج میکند و این در حالی است که فتنهها فراگیر و بخشش او گسترده میشود.
افزون بر این روایتها که دیدگاه موضوع را بیان میدارند، شمار فراوانی از تاریخنگاران و راویان اهلسنت، تولد آن حضرت را در کتابهای خود آورده و آن را یک واقعیت دانستهاند. برخی پژوهشگران بیش از 100 تن از آنان را نام بردهاند، به اینترتیب، وجود آن حضرت به اثبات میرسد، زیرا ایشان با تولد به وجود آمده است و برایاثبات این گفته، به چند نمونه از این موارد اشاره میکنیم:
در کتاب الزام الناصب از عبدالله بن محمد مطری حکایت شده است که شیخجلالالدین عبدالرحمن أبیبکر سیوطی در کتاب «احیاء المیت بفضائل اهل البیت« میگوید: «همانا از ذریه حسین بن علی(ع) مهدی(عج) در آخر الزمان مبعوث میشود» تا این که میگوید: «پس امام اول، علی بن ابی طالب(ع) است» و نام ائمه رامیبرد. سپس میگوید: یازدهم از ایشان، پسر اوست به نام «الحسن العسکری« و دوازدهم پسر اوست به نام »م ح م د»، القائم المهدی(عج) و این که نصوص درباره دولت اسلامی او، از پیامبر(ص) و از جدش، علی بن ابی طالب(ع) و از دیگر آباء و اجدادش که اهل شرف و مرتبت هستند، آمد و اوست که صاحب شمشیر است و قیام کنندهای است که درانتظار اویند.
ابوالولید محمد بن شحنةالحنفی در کتاب تاریخش به نام «روضة المناظر فی اخبارللاوائل و الاواخر» که در حاشیه کتاب «مروج الذهب« است، چنین آورده است: «و ولد لهذا الحسن(ع) (حسن العسکری) ولده المنتظر ثانی عشرهم ویقال له المهدی(عج) و القائم و الحجة، محمد ولد فی سنة خمس و خمسین ومأتین؛ و به دنیا آمد برای حسن، امام حسن عسکری(ع) فرزندش که انتظار کشیده میشود، بهعنوان دوازدهمین امام و به او مهدی، قائم و حجت گفته میشود، در سال 255 ه ق به دنیا آمد.
در کتاب «ینابیع المودة« نیز چنین آمده است: «امام حسن عسکری(ع) صاحب فرزندی شد که او را محمد نامید و او را روز سوم به اصحاب خویش نشان داد و فرمود: این امام شما پس از من و جانشین من بر شما است و او به پا خیزندهای است که مردم در انتظار او هستند، هنگامی که زمین از جور و ستم پر گردید، او خروج میکند و زمین را از عدل و داد پر میکند.»
افزون بر اینها، روایتهای دیگری نیز درباره ولادت آن حضرت در کتابهایتاریخی و حدیث آمده است. درباره زندگی حضرت مهدی(ع) پس از تولد، به سخنشیخ عبدالوهاب الشعرانی در مبحث 65 «یواقیت الجواهر» اشاره میکنیم. وی در این گفتار میگوید: همه شرایطی که شارع مقدس پیش از قیامت به آن خبر داده، حق است. پس ناچاریم که همه آن شرایط واقع شود و از جمله آنها خروج مهدی است. او از اولاد امام حسن عسکری(ع) است و هنگام تولد او، شب نیمه شعبان سال 255 ه ق است. او باقی است تا این که با عیسی بن مریم(علیه السلام) همراه شود؛ پس عمر او تاکنون که سال 958 هجری است، 706 سال است.
همچنین شیخ سلیمان قندوزی در «ینابیع المودّة« میآورد: درباره آیه 28 سوره زخرف « وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»، ثابت ثمالی از علیبن الحسین(ع) و او از پدرش و او از علی بن ابی طالب(ع) نقل میکند که در شأن نزول این آیه گفت: «خداوند، امامت را تا روز قیامت در نسل حسین(ع) قرار داد و همانا برای قائم ما، دو غیبت است که یکی از آنها، از دیگری طولانیتر است. پس هیچ کس امامت او را نمیپذیرد، مگر کسی که یقینش قوی و شناخت درست داشته باشد.»
در باب دوازدهم کتاب «البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان»، از ابی عبداللَّه بنحسین بن علی(ع) آمده است که فرمود: برای صاحب این امر، یعنی مهدی(علیه السلام) دو غیبت وجود دارد که یکی از آن دو، طولانی میشود تا این که بعضی میگویند او مرده است و بعضی میگویند او رفته است، کسی از دوست و غیر دوست از جایگاهش، خبری ندارد، مگر کسی که عهدهدار خدمتگزاری اوست.
حضرت مهدی(ع) در زمان حیات پدر بزرگوارش، امام حسن عسکری(ع) دیده شده است. در این باره، روایتهایی وجود دارد که از آن جمله به این روایت میتوان اشاره کرد.
شیخ سلیمان قندوزی در «ینابیع المودة« میآورد: خادم فارسی گفت: من در خانه بودم، کنیزی از خانه بیرون آمد و همراه او چیزی بود که تکان میخورد. پس امام حسن عسکری(ع) به او فرمود: «آن چه را همراه توست، آشکار کن». در این هنگام، پسربچهای سفید و نیکو روی، ظاهر شد. پس حضرت عسکری(ع) فرمود: «این امام شماست پس از من و تو آن را پس از این نمیبینی.»
روایت دیگری وجود دارد که گواهی معتبری بر ادعای دیدن آن حضرت پیش از غیبت صغری به شمار میرود. حسن بن ایوب بن نوح، از نمایندگان امام هادی(ع) میگوید: «ما که چهل نفر از اصحاب امام عسکری (ع) بودیم، برای پرسش از امام بعدی به محضر امام عسکری(ع) رفتیم. در مجلس آن حضرت، عثمان بن سعید عَمْری، یکی از نمایندگان امام زمان(ع) برخاست و عرض کرد: «میخواهم از موضوعی بپرسم کهدرباره آن از من داناتری». امام(ع) فرمود: «بنشین. عثمان با ناراحتی خواست از مجلس بیرون برود.»
حضرت فرمود: «هیچکس بیرون نرود» و کسی بیرون نرفت. پس از مدتی، امام (ع) عثمان را صدا زد. او برخاست. حضرت فرمود: «میخواهید به شما بگویم که برای چه به این جا آمدهاید؟» همه گفتند: «بفرمایید» و فرمود: «به اینجا آمدهاید تا از حجت و امام پس از من بپرسید». گفتند: «بلی» و در این هنگام، پسری نورانی همچون پاره ماه که شبیهترین مردم به امام عسکری(ع) بود، وارد مجلس شد. حضرت با اشاره به او فرمود: «این امام پس از من و جانشین من در میان شماست. از فرمان او پیروی کنید و پس از من اختلاف نکنید، زیرا در این صورت، هلاک خواهید شد و دینتان تباه میشود.»
پس از روایتها برمیآید که آن حضرت تا پیش از غیبت صغری، دیده شده، ولی در زمان غیبت صغری و کبری، از دیدهها پنهان گشته است. این هم از امور مسلم است که ایشان در طول غیبت صغری به وسیله نمایندگان خویش ـ که چهار نفر بودند ـ با مردم ارتباط داشتهاند و برخی که نامهایشان نیز در کتابهای شیعه ثبت شده است، به خدمت ایشان مشرف شدهاند.
هر چند حضرت مهدی (ع) غایب است، ولی آثار او آشکار است، زیرا بسیاری از شیعیان پیاپی خدمت آن حضرت مشرف میشوند. افزون بر آن، در روایتهایی کهاهل سنت نیز به آن اقرار کردهاند، چگونگی بهرهگیری مردم از وجود آن حضرت بیان شده است.
منابع:
Ensani.ir
کنزالعمال
صحیح ابی داود
انتهای پیام