درجات بهشت به مقدار قرائت قرآن است
کد خبر: 3963524
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۳:۲۱
آیت‌الله عابدی:

درجات بهشت به مقدار قرائت قرآن است

استاد خارج سطح حوزه با اشاره به اهمیت قرآن برای بهشتی شدن، گفت: در روایات هست که اگر کسی آدم خوبی بود، اما قرآن کم خوانده باشد، در قبر به او می‌گویند باید قرآن بخوانی تا بهشت بروی؛ یعنی اگر آدم خوبی است اما قرآن نخوانده باشد، بهشت نمی‌رود تا قرآن بخواند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُقَالُ لِقَارِئِ الْقُرْآنِ اقْرَأْ وَ ارْقَ».

ارسال/به گزارش ایکنا، آیت‌الله احمد عابدی، استاد خارج سطح حوزه علمیه 21 فروردین ماه در درس اخلاق خود با بیان اینکه ماه مبارک رمضان در پیش است، گفت: ماه رمضان، ماه عبادت، سیر و سلوک، ماه قرآن، ذکر، دعا و توسل است. از ماه مبارک باید خیلی استفاده کنیم. واقعاً حیف است انسان از این دعاها و ذکرها و وردها که در ماه مبارک است، بهره نبرد.

متن سخنان وی به شرح زیر است:

ماه رمضان، ماه عبادت، سیر و سلوک، ماه قرآن، ذکر، دعا و توسل است. از ماه مبارک باید خیلی استفاده کنیم. واقعاً حیف است انسان از این دعاها و ذکرها و وردها که در ماه مبارک است بهره نبرد. بنده خدایی در حال مرگ بود و گریه می‌کرد. گفتند چرا گریه می‌کنی؟ گفت به من برمی‌خورد شما زنده باشید و لا اله الا الله بگویید و من بمیرم و نتوانم لا اله الا الله بگوییم. چهار روزی که زنده‌ایم غنیمت بشماریم و نام خدا و ذکر خدا همیشه بر زبانمان باشد و دلمان به یاد خدا باشد.

حضور قلب این چیزی نیست که ما خیال می‌کنیم. خیلی از ما تصور می‌کنیم حضور قلب یعنی وقتی نماز می‌خوانیم یا ذکر می‌گوییم، حواسمان باشد که چه می‌گوییم، این توجه به معنا است نه حضور قلب. یک‌مرتبه کسی مواظب کلمات نماز است، یک‌مرتبه کسی مواظب معنای کلماتی است که به زبان می‌آورد؛ نه آن حضور قلب است و نه این. بنده خدایی گفت من مدت‌ها زحمت کشیدم و الآن که نماز می‌خوانم از اول تا آخر نماز حواسم هست که چه می‌گویم و معنای این کلمات چیست. آن بنده خدا هم گفت پس کی نماز می‌خوانی؟ یعنی اینکه نماز نیست، وقتی انسان حواسش هست که چه می‌خواند حضور قلب نیست. در کتاب آداب الصلاة امام خمینی بیست‌وپنج معنا برای حضور قلب ذکر کرده است و این‌ها حضور قلب نیست.

درجات بهشت به مقدار قرائت قرآن است

به‌هرحال ماه مبارک رمضان ماه عبادت است، یک بخش ارتباط با خدای متعال است و یک بخش آن خدمت به مردم است، چه خدمت مالی و چه خدمت فکری و فرهنگی. کسی کار مشاوره می‌کند و به مردم مشاوره می‌دهد، این هم خدمت است و ارزشمند است. این جای تأسف برای من و شما است که طلبه‌ایم. یک‌وقتی من منزل شهید عماد مغنیه رفتم. همسر شهید به من گفت: من روزی پانزده جزء قرآن می‌خوانم، یعنی هر دو روز یک ختم قرآن. یک خانمی در جنوب لبنان هر دو روز یک ختم قرآن می‌کند. امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه هم فرمود «إِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آيَاتِ الْقُرْآنِ». هر چه در حوزه باشیم و درس‌خوانده باشیم، اگر قرآن کم خوانده باشیم، درجات ما در بهشت بالا نیست. در روایات هست که اگر کسی آدم خوبی بود، اما قرآن کم خوانده باشد، در قبر به او می‌گویند باید قرآن بخوانی تا بهشت بروی؛ یعنی اگر آدم خوبی است، اما قرآن نخوانده باشد، بهشت نمی‌رود تا قرآن بخواند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُقَالُ لِقَارِئِ الْقُرْآنِ اقْرَأْ وَ ارْقَ».

دعا کنیم خدا گرفتاری‌های مردم را حل کند، این اختلافات، دعواها، کدورت‌ها، تنگ‌نظری‌ها، حسادت‌ها و توهین‌های به یکدیگر از جامعه ما کم شود. خیلی جای تأسف است که ما خودمان را مسلمان و پیرو اهل‌بیت می‌دانیم و این‌قدر به یکدیگر توهین می‌کنیم، به یکدیگر بدبین هستیم و تخریب می‌کنیم. این‌ها با روح دین سازگار نیست. آقای بروجردی رضوان‌الله علیه آقای قمی را به‌عنوان نماینده به مصر فرستاد. اولین بار که ایشان می‌خواست به مصر برود کنگره‌ای بود، آیت‌الله بروجردی به ایشان فرمود این حدیث امام سجاد علیه‌السلام را بخوان که «اگر کسی را دیدید زیاد نماز می‌خواند فریب نخورید، این نشانه دین‌داری نیست». اگر کسی را دیدید زیاد روزه می‌گیرد فریب نخورید، این نشانه دین‌داری نیست. نشانه‌های دین‌داری چیز دیگری است، اینکه آدم اهل کلک نباشد، کسی اهل سوءظن به مردم نباشد، کسی به دیگری تهمت نزند، این‌ها نشانه دین‌داری است. اینکه ما خیلی راحت در حوزه یکی را می‌گوییم بی‌سواد است، این نشانه بی‌دینی است. نماز جماعت بخواند هر روز هم به‌وقت بخواند، نشانه دین‌داری نیست.

بخش بزرگی از میراث ما مسلمانان احادیثی است که داریم. در ادیان دیگر مثل یهودیت، مسیحیت، بودا و کنفوسیوس معمولاً کتابی به اسم کتاب مقدس دارند، اما معمولاً چیزی به‌عنوان حدیث یا کلمات پیشوایان دین خودشان ندارند. ما مسلمانان احادیث را داریم که بسیار ارزشمند است. قرآن کریم نعمت بزرگی است. به قول علامه مجلسی در بحارالانوار، قرآن مدار و ملاک ایمان است. در کشورهای عربی وقتی بگویند کسی رشته اصول دین درس می‌خواند، یعنی قرآن و حدیث، همان چیزی که ما به آن رشته علوم قرآنی می‌گوییم؛ یعنی قرآن و حدیث اصول دین است. قرآن کتاب خداست، اصل قرآن است، ثقل اکبر است، همه‌چیز در قرآن است؛ اما قرآن آن‌قدر مضامین بالایی دارد که خیلی از ما حتی یک ترجمه قرآن بلد نیستیم، چه برسد به تفسیر و فهم قرآن، بلکه باید به احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام مراجعه کنیم تا قرآن را بفهمیم.

روایاتی در شیعه داریم و روایاتی در اهل سنت هست، همه روایات اهل سنت که باطل نیست، روایات درست هم خیلی زیاد دارند. بعضی از علما کتاب‌هایی نوشته‌اند درباره احادیث اهل سنت که با احادیث اهل‌بیت موافق است. ولی احادیث اهل سنت را سفارش نمی‌کنم که کسی فعلاً آن‌ها را مطالعه کند. ابتدا احادیث شیعه را مطالعه کند.

نقش احادیث در سیر و سلوک

پدر علامه مجلسی ملا محمدتقی مجلسی در نجف بود. ایشان در نجف درس می‌خواند و فیلسوف و عارف بود و بعد تحولی در ایشان ایجاد می‌شود و فلسفه و عرفان را کنار می‌گذارد و سراغ حدیث می‌رود. پسر ایشان هم محمدباقر مجلسی که معروف‌تر از پدر است، می‌گوید: من عمرم را در کتاب‌های دیگر خیلی صرف کردم؛ چه فقه، چه اصول، چه کلام، چه فلسفه، اما تعبیر ایشان این است که «ضیعت عمری؛ یعنی عمرم را ضایع کردم» (البته من این‌گونه نمی‌گویم تعبیر ایشان است) و دیدم هر چیزی که انسان بخواهد در احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام است. اگر ادبیات بخواهید در روایات هست، اگر تاریخ بخواهید در روایات هست، اگر تفسیر بخواهید اگر اخلاق بخواهید هر چیزی بخواهید در کلمات اهل‌بیت علیهم‌السلام هست. همین بحارالانوار اگر مطالعه کنید در هر دو سه صفحه بحث‌های ادبی دارد. اگر اخلاق و معنویت و سیروسلوک بخواهید در روایات هست. واقعاً روایات یک دریایی است. خود مجلسی خیلی در این علوم وارد بوده است. فقیه به‌تمام‌معنا بوده است.

آن زمان وقتی مجلسی درس می‌گفت، هزار نفر پای درس ایشان می‌نشستند. افرادی مثل سید نعمت‌الله جزایری و ملا صالح مازندرانی پای درس مجلسی بودند. ملاصدرا در روستای کهک قم بود، وقتی حرکت جوهری را در اسفار مطرح کرد، قمی‌ها هنوز خبر نداشتند بااینکه در کهک بود، اما علامه مجلسی در اصفهان از حرکت جوهری خبر داشت. بحث‌های نجوم و هیئت و بحث سماء و عالم نشان می‌دهد علامه مجلسی در همه این علوم تبحر داشته، ولی می‌فرماید «ضیعت عمری» و استغفار می‌کنم و سراغ حدیث آمدم و دیدم هرچه را در علم دیگری می‌خواستم در روایات وجود دارد. افرادی مانند آیت‌الله حسن‌زاده آملی همان‌طور که صبح‌ها قرآن می‌خواند، همان‌طور هم حدیث می‌خواند و این سیره خیلی از علما بوده است که حدیث را عین قرآن که خواندنش و نگاه به قرآن ثواب دارد.

معمولاً من و شما وقتی قرآن دست می‌گیریم، آن را می‌بوسیم، اما آیت‌الله حسن‌زاده اصول کافی و بحارالانوار و وافی را نیز روی سر و روی چشم می‌گذارد و می‌بوسد. هر وقت می‌خواهد کتاب حدیثی بخواند، ابتدا می‌بوسد بعد می‌خواند؛ یعنی کتاب حدیثی این‌قدر ارزش دارد. بعضی علما که الآن هم زنده‌اند، اگر قلمی که با آن‌یک حدیث نوشته‌اند، در اتاقی باشد، پای خود را در آن اتاق دراز نمی‌کنند، به احترام این قلم در آن اتاق نمی‌خوابند و پای خود را دراز نمی‌کنند. به‌هرحال به حدیث اهمیت بدهیم، حدیث بخوانیم، حدیث نورانیت می‌آورد.

این درس‌های فقه و اصول خیلی خوب است، اما همیشه این نکته در ذهن شما باشد که وقتی می‌گوییم فلان بزرگ مثل شیخ انصاری این حرف را فرموده است و دو اشکال به ایشان می‌کنیم، به‌هرحال اشکال به بزرگان قساوت قلب می‌آورد، در این شکی نیست. اگر می‌خواهیم این قساوت قلب‌ها نباشد، «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكَمِ»، این قلب‌ها زنگ می‌زند برای برطرف کردن زنگ احادیث و حکمت‌هایی که ائمه علیهم‌السلام بیان کرده‌اند بخوانید.

مطالعه سفینة‌البحار شیخ عباس قمی

بزرگواری کتابی نوشته در کلمات قصار امیرالمؤمنین و یازده هزار کلمه را جمع‌آوری کرده است، در نهج‌البلاغه حدود چهارصد کلمه آمده است. کسی دیگری کلمات قصار رسول خدا را جمع‌آوری کرده است. اگر انسان حدیث بخواند، نورانیت دل می‌یابد، مشکلاتی که این درس و بحث‌ها ایجاد می‌کند، برطرف می‌کند، دوری از خدا که پیش می‌آید، با حدیث نزدیکی به خدا پیش می‌آید. میراث گران‌بهایی به‌عنوان حدیث داریم و این همیشه جز برنامه ما باشد که کتاب‌هایی مثل اصول کافی، توحید صدوق، خصال صدوق، بحارالانوار و این‌جور کتاب‌ها را در دسترس داشته باشیم و همیشه بخوانیم. آیت‌الله انصاری شیرازی رضوان‌الله علیه همیشه سفارش می‌کرد که هر وقت تبلیغ می‌روید، کتاب سفینة البحار شیخ عباس قمی را ببرید. این کتاب خیلی مطلب دارد و همه آن حدیث و حکایت است که از بحارالانوار گرفته و چیزهایی هم خودش اضافه کرده است و واقعاً کتاب ارزشمندی است. من چند بار تا الآن این کتاب را مثل کتاب درسی «من البدو الی الختم» خوانده‌ام و واقعاً چقدر مطلب دارد و چقدر این کتاب پرفایده است. چیزهایی که انسان هیچ کجا پیدا نمی‌کند، در این سفینه البحار پیدا می‌شود.

انتهای پیام
captcha