وجه ممیز جامعه شیعی معنویت است
کد خبر: 3966497
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۱

وجه ممیز جامعه شیعی معنویت است

حجت‌‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شریعتمداری به وجه ممیزه جامعه شیعی اشاره و بیان کرد: جامعه شیعی متمایز و متمیز عبارت از یک جامعه اخلاقی معنوی است که به نماز و روزه‌اش اهمیت می‌دهد و شعائر هم برایش مهم است، اما ثقل نگاهش آموزه و شعائر نیست و همچنین اگر قرار باشد بگوییم ائمه(ع) به دنبال ایجاد جامعه شیعی بودند، معلوم نیست لزوماً جامعه شیعی مذهبی و مذهب‌گرا به معنایی که مورد نظر ما است مدنظر آنها بوده باشد.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین، حمیدرضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، شب گذشته، 1 اردیبهشت، در نشست «دین و چالش‌های اخلاقی جامعه امروز» که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، به طرح بحث در زمینه «از تشیع شعائری تا تشیع سلوکی و آموزه‌ای» پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

عنوان فرعی موضوع، بحث تشیع اخلاقی، بنابر خطبه متقین است. در اینکه اخلاق مورد تاکید ادیان الهی و از جمله اسلام است تردیدی وجود ندارد و تشیع هم به عنوان قرائتی ناب از اسلام حتما تاکید ویژه‌ای بر اخلاق دارد، اما آنچه من امشب و فردا شب مایل هستم به بحث بگذارم، قرائتی از اخلاق شیعی و یا به تعبیر دقیق‌تر، تقریری از تشیع اخلاقی است. در تحقق عینی تشیع ما با سه نوع تشیع رو‌به‌رو هستیم؛ تشیع شعائری که تاکید و تمرکز آن بر شعائر شیعی است، تشیع آموزه‌ای که تاکید و تمرکز آن بر آموزه‌ای شیعی است و نهایتاً تشیع سلوکی، اخلاقی و یا عملی که تمرکز آن بر عمل است و وقتی از عمل سخن می‌گوییم، اعم از عمل مناسکی، فقهی و شرعی و عمل اخلاقی و عمل معنوی است که از آن به سیر و سلوک تعبیر می‌کنیم.

جامع گونه‌های مختلفی از التزام عملی به عنوان یک شیعه و شیعی را به تشیع سلوکی تعبیر می‌کنیم و مراد ما تشیعی است که تاکید آن بر التزامات عملی است. به شعائر و آموزه‌ها توجه دارد، اما ثقل این نوع نگاه به تشیع عمل معنوی، عمل اخلاقی و عمل مناسکی و فقهی است. هر کدام از این انواع سه‌گانه تشیع که بیان شد، ویژگی‌هایی دارد و هرکدام پیامدهای معرفتی و عملی هم خواهد داشت. در این جلسه به مناسبت ماه مبارک رمضان که هم ماه قرآن صامت است و هم ماه قرآن ناطق، یعنی امیرالمومنین(ع)، تمرکز بحث را به خطبه متقین معطوف می‌کنم و تشیع اخلاقی را از منظر این خطبه مورد توجه قرار می‌دهم.

نسبت خطبه متقین با تشیع سلوکی چیست؟

سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا از خطبه متقین بحث می‌کنیم و چرا خطبه متقین را با تشیع سلوکی مرتبط می‌کنیم. خطبه متقین دو روایت و تقریر دارد؛ یک تقریر مشهور همان است که در نهج‌البلاغه به همت شریف رضی مطرح شده که این خطبه کاملا معطوف به اوصاف پرهیزکاران و پارسایان است. اما این خطبه تقریر دیگری هم دارد که در برخی منابع ثبت و ضبط شده است. در کتاب کنزالفوائد مرحوم ابوالفتح کراجکی که شاگرد شیخ مفید است و در طبقه سیدرضی قرار دارد، این خطبه به نحو دیگری تقریر شده که اگر به آن توجه کنیم، خطبه متقین در وصف شیعیان و منتسبان واقعی به تشیع است.

کراجکی در تحت عنوان، صفات اهل ایمان بحثی را مطرح می‌کند و می‌گوید در جایی که بحث آموزه‌ای و کلامی صورت می‌گیرد، باید به ویژگی‌های مومنان واقعی گریزی بزند؛ یعنی با کلام و تربیت کلامی نمی‌توانیم آن مومن مطلوب اسلام و اهل بیت(ع) و تشیع را تربیت کنیم. آموزه‌های کلامی، پایه‌ای است که معنا و هویت می‌دهد و مرزبندی را مشخص می‌کند، اما آنچه در نهایت قرار است محقق شود، در جای دیگری است؛ لذا ایشان این باب را باز کرده که صفات اهل ایمان چیست و چند حدیث را مطرح کرده است. در حدیث نخست به نقل از محاسن برقی از رسول خدا(ص) 10 خصلت را برای مومن ذکر کرده است. در حدیث دوم از امام علی(ع) نقل می‌کند که حضرت از مخاطب خود می‌پرسند که آیا میدانی شیعه من چه کسانی هستند؟ آنگاه حضرت(ع) به وصف شیعیان شروع می‌کنند و خصوصیاتی را می‌گویند. در حدیث سوم روایتی است که محمد بن علی ابن طالب رازی با واسطه‌هایی از ابوحمزه ثمالی نقل می‌کند و سپس از نوف البکالی نقل می‌کند.

نوف می‌گوید نیازی پیدا کردم و از چند تن از دوستانم خواهش کردم که راهی منزل امام علی(ع) شویم و این مسئله را مطرح کنیم. خدمت امام علی(ع) رفتیم و دیدیم که ایشان راهی مسجد هستند. با ایشان همراه شدیم و در مسیر با جمع و گروهی رو‌به‌رو شدیم که در حال خوش‌وبش و لطیفه‌گویی بودند. حضرت(ع) پرسیدند اینها چه کسانی هستند؟ پاسخ دادند اینها گروهی از شیعیان شما هستند. بعد که لحظه‌ای درنگ می‌کنند حضرت(ع) می‌فرمایند چرا من در شما آن شاخصه‌های شیعیان خود را نمی‌بینم؟ این جماعت وقتی این حرف را شنیدند، شرمنده شدند و نوف می‌گوید جندب و ربیع که همراه بودند رو به امام(ع) کردند و گفتند وصف شیعیان شما چیست؟ امام علی(ع) به صورت سنگین برخورد کردند و خیلی همراهی نکردند و گفتند شما تقوا داشته باشید و کار خیر کنید.

اما همام بن عباده که اهل عبادت و جد و جهد در عبادت بوده، امام(ع) را قسم می‌دهد که ایشان اوصاف شیعیان واقعی را بیان کنند. پس از این سوگند، حضرت(ع) می‌گویند به شما خبر می‌دهم. حضرت(ع) وارد مسجد شد و نماز خواند. پس از حمد و ثنای خدا، خطبه متقین را شروع کردند و پس از مقدمه‌ای فرمودند ای کسی که در مورد شیعه اهل بیت(ع) پرسیدی، من برای تو شیعه را معرفی می‌کنم.

خطبه متقین خطبه‌ شیعه‌شناسی است

در این نقل، شش بار نام شیعه آمده است؛ لذا خطبه متقین می‌شود خطبه شیعه‌شناسی. یک‌وقت شما خطبه متقین را می‌خوانید و می‌گویید امام(ع) یک شاخصه‌های سخت و دیریابی را معطوف به انسان کامل مطرح کرده است، اما یکبار دیگر متوجه می‌شوید که امام(ع) طراز تشیع را مطرح می‌کند و نشان می‌دهد که آن شیعه واقعی که ایشان و فرزندانش برای آن تشیع زحمت کشیده‌اند، این است. البته که شعائر هم اهمیت دارد و شعائر اسلامی مانند حج و شعائر شیعی مانند عزاداری‌ها اهمیت دارند، آموزه‌های خاص اسلامی و یا آموزه‌های خاص‌تر شیعی هم اهمیت دارند و باید پایه‌های اعتقادی ما نیز در تشیع ما نمود داشته باشد، تا تشیع عملی عمق لازم را داشته باشد.

اما تشیع اصلی که حضرات معصومین(ع) دنبال آن بودند این تشیعی است که در خطبه متقین بازتاب یافته است و مستندش ده‌ها حدیث است. ده‌ها حدیث است که در آن، کلمه شیعه به کار رفته و وقتی صفات شیعه را جست‌و‌جو می‌کنید اینها جنبه معنوی و سلوکی دارند و از آموزه‌های خاص شیعی در این صفات، یا اثری نیست و یا اثر کمی وجود دارد. وقتی وارد این نوع تشیع می‌شویم نه‌اینکه آموزه‌ها رنگ ببازند، اما کمرنگ می‌شوند و مرزبندی‌های مذهبی کمرنگ می‌شوند. وقتی نگاه شعائری داریم، شعائر در نگاه ما غلظتی پیدا می‌کند که التزامات عملی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و وقتی سراغ تشیع آموزه‌ای می‌آییم این آموزه‌ها تا حدی بزرگ می‌شوند که اگر با یک کسی رو‌به‌رو شوید که از مذهب شما نیست، اما به اخلاق متخلق است، می‌گویید فاقد طراز مطلوب است، اما در این روایاتی که طراز شیعی را مطرح می‌کنند، می‌بینیم در اینجا خیلی اثری از آموزه‌های خاص شیعی نیست. البته محبت اهل بیت(ع) مطرح است اما دیگر اینکه حتما طرف به امامت به عنوان منصب الهی و ... نگاه شود توجهی نشده است، در حالی که ما اینها را قبول داریم اما در تشیع سوم این نگاه‌ها کمرنگ می‌شویم.

شیعه چه کسی است؟

وقتی وارد تشیع از نوع سوم می‌شویم، این مرزبندی‌ها را پشت سر می‌گذاریم و خلاصه‌اش می‌شود روایت امام باقر(ع) که فرمودند شیعه ما کسی است که فرمانبردار خدا است و کسی که فرمان الهی را عصیان می‌کند، دشمن ما است و این می‌شود طراز شیعه و اگر به خطبه متقین از این منظر نگاه شود، بیش از یکصد خصلت را برای یک شیعی بیان کرده و همه اینها مواردی است که در آن شیعه یا سنی باشید، مطرح نیست و در خیلی از این خصیصه‌ها حتی اینکه ظاهرا منتسب به اسلام اسمی و یا اسلام در معنا باشد، خیلی مطرح نباشد و حتی ممکن است این ویژگی‌ها را در کسانی که نگاه توحیدی دارند، اما به اسلام منتسب نیستند نیز پیدا کنیم.

اگر قرار باشد بگوییم ائمه(ع) به دنبال ایجاد جامعه شیعی بودند، معلوم نیست لزوماً جامعه شیعی مذهبی و مذهب‌گرا به معنایی که مورد نظر ما است مدنظر آنها بوده باشد. اینکه برخی تصور می‌کنند گویا ائمه(ع)، امامان ما شیعیان هستند و تعبیر و تصویری که از اسلام و تشیع ارائه می‌کنند فقط محدود به جمع محدود ما می‌شود، به نظر نمی‌رسد درست باشد. تصوری که اینها دارند با امام زمانی که می‌خواهد یک شخصیت جهانی باشد و جهان را تحت تاثیر خود قرار دهد نمی‌سازد. جامعه شیعی متمایز و متمیز عبارت از یک جامعه اخلاقی معنوی است که به نماز و روزه‌اش اهمیت می‌دهد و شعائر هم برایش مهم است، اما ثقل نگاهش آموزه و شعائر نیست.

گزارش از مرتضی اوحدی

انتهای پیام
captcha