پاکدامنی؛ راهکار قرآن برای رسیدن به آزادی و خوشبختی بیشتر زنان
کد خبر: 3967990
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۵
نکات اخلاقی جزء شانزدهم /

پاکدامنی؛ راهکار قرآن برای رسیدن به آزادی و خوشبختی بیشتر زنان

یک قرآن پژوه همدانی به نکات اخلاقی جزء شانزدهم پرداخت و با اشاره به داستان حضرت مریم بیان کرد: خداوند جبرئیل را صورت جوانی خوش قد و قامت به سوی مریم فرستاد این امتحان بسیار سختی برای یک زن پاکدامن بود، اما نتیجه آن این بود که مادر یکی از بزرگترین انسان‌های عالَم شد.

پاکدامنی؛ راهکار قرآن برای رسیدن به آزادی و خوشبختی بیشتر زنانحجت‌الاسلام والمسلمین صادق صالح، قرآن پژوه همدانی، در گفت‌وگو با ایکنا از همدان، اظهار کرد: خداوند در سوره کهف به بیان حکمت، علت، رمز و راز کارهای عجیب، وحیانی، فرا عقلی (غیر عادی) حضرت خضر برای حضرت موسی می‌پردازد، همان کارهایی که حتی برای حضرت موسی قابل تحمل نبود و نتوانست در برابرش صبر کند.

وی افزود: گاهی ممکن است کارهای رهبر جامعه اسلامی نیز برای ما غیرقابل تحمل باشد اما قطعا دارای حکمت و آثار مفیدی است که ما نمی‌توانیم از آن مطلع شویم مگر اینکه خودشان بیان کنند.

صالح با اشاره به داستان ذوالقرنین در آیات پایانی سوره کهف گفت: خدای متعال می‌فرماید ما قدرت و امکانات کافی را در روی زمین به او دادیم  «إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فىِ الْأَرْضِ وَ ءَاتَيْنَاهُ مِن كُلَّ شىَ‏ءٍ سَبَبًا(84/کهف) » که در این سوره به سه سفر مدیریتی و مؤثر ایشان اشاره می‌کند و در آخرین سفری که از او نام می‌برد به مردمی می‌رسد که مورد هجوم عده‌ای تاراج‌گر و وحشی به نام یأجوج و مأجوج قرار می‌گیرند و از ذوالقرنین تقاضا می‌کنند که آنها را در برابر این قوم ظالم کمک کنند و او با کمک مردم سدی محکم و غیرقابل نفوذ در برابر ظالمان می‌سازد.

صالح ادامه داد: شبهه‌ای مطرح است که آیا ذوالقرنین همان کورش است؟ اگر کورش دارای این صفات ذوالقرنین بوده و در قرآن از او به عنوان فردی دادرس و مردمی و ... بوده است پس می‌توان کورش را ذوالقرنین دانست، اما اگر کوروش را به عنوان یک پادشاه ظالم و ستمگر بخواهند ذوالقرنین بنامند کاملا اشتباه است همانگونه که بعید نیست که در تاریخ دو ذوالقرنین وجود داشته باشد که یکی دادگر و عدالتخواه بوده و یکی برعکس.


بیشتر بخوانید:


وی اظهار کرد: در سوره مریم نیز علاوه بر داستان حضرت زکریا، به بیان برهه‌ای از زندگی حضرت مریم می‌پردازد که مهمترین برهه زندگی اوست، مادر حضرت مریم وقتی باردار است بچه‌ای را که در شکم دارد وقف خدمت به دین خدا می‌کند اما وقتی به دنیا می‌آید دختر است و او با حسرت می‌گوید خدایا بچه‌ام دختر است!؟ اما در این مورد خداوند می‌فرماید پسری که او می‌خواست به اهمیت دختری نبود که به او دادیم.  «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى... (آل عمران / 36) »
گاهی ما خیری را در نظر می‌گیریم که خدای متعال در آن خیر قرار نداده و باید تسلیم اوامر او باشیم. حضرت مریم نیز مانند مادرش تسلیم امر الهی بود، در سوره مریم می‌فرماید: برای مردم بازگو کن که مریم از خانواده خودش کناره گرفت، در بخش شرقی مسجدالاقصی، برای عبادت خلوت کرد که بر این مباحث
یعنی نیاز به خلوت داشتن در زندگی، اهمیت دادن به مسجد، رعایت حجاب (بین خودش و مردم پرده‌ای کشید) تاکید شده است.

این قرآن پژوه همدانی با اشاره به آیه ۱۷ سوره مریم گفت: خداوند می‌فرماید جبرئیل را به صورت جوانی خوش قد و قامت به سوی مریم فرستادیم، مریم از حضور او نگران شد و گفت به خدا پناه می‌برم و او را به مراقبت بر رفتارش سفارش کرد، این امتحان بسیار سختی برای یک زن پاکدامن بود، اما نتیجه آن این بود که مادر یکی از بزرگترین انسان‌های عالَم شد.

وی ادامه داد: اگر زنان ما نیز خلاف فطرتشان عمل نکنند (قطعا عفت، حیا و حجاب علاوه بر اینکه مورد تأیید شرع است یک دستور و آموزه عقلانی است) و سعی کنند در ارتباطشان با نامحرمان به ندای فطرت و شریعت توجه کنند به آزادی و خوشبختی بیشتری خواهند رسید.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha