مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 18 دسامبر ۱۹۷۳، با تصویب قطعنامهای، زبان عربی را بهعنوان یکی از زبانهای رسمی سازمان ملل متحد به زبانهای انگلیسی، چینی، فرانسوی، روسی و اسپانیولی اضافه کرد. یونسکو نیز در سال ۲۰۱۲ تصویب کرد که همان روز، یعنی ۱۸ دسامبر، بهعنوان روز جهانی زبان عربی نامگذاری شود. خبرنگار ایکنا از اصفهان بهمنظور آشنایی بیشتر با جایگاه و اهمیت زبان عربی و واکاوی وجوه تمایز این زبان با دیگر زبانها، گفتوگویی با علی زاهدپور، محقق و مدرس دانشگاه انجام داده است.
زاهدپور در ابتدا به بیان اهمیت زبان عربی از پنج منظر مختلف پرداخت و اظهار کرد: اولین عامل در اختصاص جایگاه ویژه به این زبان، حضور بیش از ۴۰۰ میلیون نفر جمعیتی است که در جهان با این زبان گویش میکنند. ۲۲ کشور جهان، زبان عربی را بهعنوان زبان رسمی خود انتخاب کردهاند و سه کشور دیگر نیز آن را بهعنوان زبان دوم خود میدانند. نازل شدن قرآن در قالب زبان عربی و صدور دستور عبادات و مناسک دینی مسلمانان به این زبان، دومین عامل در اهمیت زبان عربی است.
وی افزود: زبان عربی صرفا برای مسلمانان جهان اهمیت و جایگاه ویژهای ندارد، بلکه تمام مسیحیان جهان عرب نیز آیینهای دینی و مناسک مذهبی خود را به زبان عربی انجام میدهند. اهمیت دیگر این زبان، تبدیل شدن به عامل اتحاد در گستره وسیعی از اقیانوس هند تا خلیج فارس است. از منظر دیگر، زبان عربی به این دلیل اهمیت دارد که در طول چند قرن، تمام منابع معتبر علمی در رشتههای مختلف همچون ریاضی، موسیقی، هندسه و... به زبان عربی بوده است. بسیاری از دانشمندان فارسیزبان نیز آثار خود را به زبان عربی تدوین کردهاند که میتوان به سیبویه، مؤلف الکتاب و مؤسس صرف و نحو عربی، ثعالبی نیشابوری، صاحب بن عباد، شیخ طوسی و شیخ صدوق اشاره کرد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: وجه دیگر اهمیت زبان عربی، به میزان تأثیرگذاری آن بر دیگر زبانهای آسیایی، اروپایی و آفریقایی برمیگردد، چنانکه در قاره آسیا توانسته است در زبانهای کردی، اردو، فارسی، ترکی، مالایی و اندونزیایی نفوذ کند و بر آنها تأثیرگذار باشد. در قاره اروپا نیز زبان کشورهای حوزه مدیترانه، از جمله اسپانیا، آلبانی، پرتغال و فرانسه از عربی تأثیر پذیرفته است. در قاره آفریقا نیز که دو زبان هوسا و سواحیلی گویش میشود، زبان عربی در کشورهای کامرون، نیجریه، غنا، اوگاندا، کنگو و تانزانیا نفوذ کرده است.
وی در ادامه به ویژگیهای منحصر بهفرد زبان عربی اشاره کرد و ادامه داد: زبان عربی در مقایسه با دیگر زبانهای بینالمللی، خصوصیات خاصی دارد که در هیچ زبانی قابل رؤیت نیست. ویژگی اول این زبان، تلفظ ویژه بعضی از حروف است، بهصورتی که تعدد مخارج حروف مختلف در این زبان با هیچ زبان دیگری قابل قیاس نیست. مثلا، تلفظ حرف «ض» در این زبان، آنچنان دشوار و ویژه است که گاهی از زبان عربی به «لغةالضاد» تعبیر میشود.
زاهدپور اضافه کرد: ویژگی منحصر بهفرد دیگر این زبان، تفاوت بسیار زیاد گویش فصیح و رسمی عربی با گویش عامیانه و محاورهای آن است. در زبان عربی، چهار لهجه خلیجی، شامی، مصری و مغرب عربی وجود دارد. علاوه بر تفاوت زیاد گویش فصیح عربی با گویش محاورهای، گویش در این چهار حوزه همراه با لهجههای متفاوت با یکدیگر است. لذا، مردم در کشورهای مختلف عربی، در صورت صحبت با گویش و لهجه خاص خود، قادر به برقراری ارتباط کامل با یکدیگر نیستند و از زبان و گویش عربی رسمی و فصیح بهعنوان زبان واسط استفاده میکنند.
وی ویژگی سوم این زبان را دستورزبان خاص آن دانست و به بیان تعدادی از قواعد دستوری آن پرداخت و گفت: حضور مثنی در کنار مفرد و جمع، تفاوت بین مذکر و مؤنث، اختصاص اعراب به انتهای کلمات برای نشان دادن نقش کلمه در جمله و وقوع اعلال در واژگان این زبان، حکایت از خاص بودن دستورزبان عربی دارد. همچنین حضور ابواب ثلاثی مزید نیز که سبب تفاوت معنایی در واژگان مشابه میشود، از مختصات زبان عربی است. مثلا، از ریشه قبل، فعل قابل، به معنای مصاحبه کردن، فعل تقبّل به معنی پذیرفتن، فعل تقابل به معنی دیدار کردن و فعل استقبل به مفهوم پیشواز کسی رفتن ساخته میشود.
این مدرس دانشگاه افزود: وجود ساختارهایی همچون اسم فاعل، اسم مفعول، اسم آلت، صفت مشبهه و... در زبان عربی نیز از ویژگیهای خاص دستورزبان آن است. صرف فعل در زبان عربی نیز ۱۴ صیغه دارد، در حالی که در زبان فارسی و لاتین، صرف فعل در قالب شش صیغه انجام میشود.
وی چهارمین خصوصیت این زبان را در استعمال گسترده واژگان دانست و گفت: یکی از مواضع استعمال گسترده واژهها، استفاده از صفات و افعال متفاوت برای هر موصوف و فاعل بهصورت مجزا و منحصر بهفرد است، به این ترتیب که در عربی واژهای مختص به آن موصوف، تعیین شده است. اگر در فارسی قصد بیان شدت موضوعی را داشته باشیم، از قید استفاده میکنیم، اما در عربی اینگونه نیست. بیان مفهوم شدت برای هر موصوف با یک واژه اختصاصی صورت میگیرد. مثلا، برای جنگ شدید (معرکه ضاریه)، گرسنگی شدید، (جوع کافر)، فقر شدید (فقر مدقع)، سرمای شدید (برد قارس) و گرمای شدید (حر قائظ) استعمال میشود. نمونهای دیگر از این دست، استعمال فعل شکستن در قالب واژگان مختلف با توجه به نوع آن است. مثلا، شکستن سر (شجّ)، شکستن کمر (قصم)، شکستن تخممرغ توسط جوجه و خروج از آن (فقس)، شکستن دیوار (هدّ) و شکستن کوه (دکّ) است.
زاهدپور ادامه داد: یکی دیگر از موارد استعمال گسترده واژگان در این زبان، اختصاص مترادفهای بسیار زیاد برای یک واژه است. هر چند این مترادفها دارای اختلافات جزئی در معنا هستند، ولی مفهوم کلی آنها یکی است. مثلا، برای واژه خلق در عربی، 9 کلمه مترادف میتوان برشمرد؛ از جمله احدث، اوّجد، بدأ، انشأ، جبل، ذرأ، ابدع و فطر.
وی در پایان به نمونه دیگری از گستردگی واژهها در زبان عربی اشاره کرد و گفت: وجود مشترکات لفظی متعدد در این زبان نیز مثالی دیگر از این گستردگی است. مثلا، برای کلمه عین در عربی، ۴۶ معنا منظور شده که هنوز هم مورد استعمال قرار میگیرد. کلمه عجوز نیز دارای ۶۰ معناست و معانی مختلف آن در حال حاضر نیز بین مردم رواج دارد.
گفتوگو از الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام