به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا مصطفیپور؛ استاد فلسفه حوزه علمیه 28 مهر در دومین نشست علمی «بررسی رساله انهالحق» علامه حسن حسنزاده آملی که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه ایشان رساله انهالحق را به مناسبت چهلمین روز وفات علامه طباطبایی نوشته و منتشر کرده بودند، گفت: ایشان در این رساله فرموده است دو نوع معرفت برای انسان اهمیت زیادی دارد؛ اول معرفت خداوند سبحان و دیگری معرفت نفس. ایشان در بحث معرفت حق مباحثی را از حضرت امیر(ع) در مورد لایتناهی بودن خدا مطرح کرده است از جمله اینکه خدا نه عددی دارد و نه حدی دارد.
وی افزود: علامه شعرانی در تبیین این تعبیر حضرت امیر(ع) یعنی «لا یحد بحد و لا یعد بعد» یک رساله نوشته است؛ خداوند واحد و احد است ولی واحد عددی نیست. مرحوم علامه در المیزان بحثی دارد و آن اینکه ابنسینا در دو مورد خدا را واحد به عدد معرفی کرده است که علامه حسنزاده آن را با واحد به شخص توجیه کرده و تاکید دارد این تعبیر ابنسینا در تنافی با روایات نیست ولی علامه طباطبایی میگوید چون حقیقت توحید برای بوعلی حل نشده بود خدا را با وحدت عددی نام برده است.
استاد فلسفه حوزه علمیه با بیان اینکه در صحیفه سجادیه هم به این مسئله اشاره شده است که مرحوم الهی قمشهای در مورد ناسازگاری برخی تعابیر با وحدانیت خداوند در روایات حدود 10 توجیه آورده است، گفت: علامه حسنزاده آملی هم برخی از این توجیهات را در رساله انهالحق آورده است لذا جای کار دارد تا وحدانیت به عدد را بیش از قبل توجیه و تبیین کنیم.
وی با بیان اینکه بخش دوم این رساله به گوهر نفس و معرفت نفس پرداخته است، تصریح کرد: همانطور که دأب ایشان در دروس و سخنرانیها بوده است صرفا مسائل نظری را بدون ارتباط با عمل مطرح نمیکردند لذا در بحث معرفت نفس هم به هر دو بعد توجه دارند. ایشان میگوید در سوره دهر یا انسان در آیه 22 خداوند فرموده است؛ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا؛ یعنی انسانهایی که جزء ابرار هستند خدا آنان را با شراب طهور سیراب کرده است. شراب طهور یعنی شرابی که انسان را مطهر و پاکیزه میکند؛ امام صادق(ع) در ذیل این آیه روایتی فرمودند که این شراب طهور، چیزی جز طهارت نفس از ماسویالله و غیر خدا نیست. اگر انسان خود را به هر چیزی غیر خدا آلوده کند مشکل دارد.
مصطفیپور اضافه کرد: ایشان روایاتی را از اصول کافی و بحار و ... نقل کرده است که انسان اگر بخواهد نفس خود را تطهیر کند چه باید بکند؛ مثلا در ارشادالقلوب از پیامبر(ص) نقل کرده است که لکل شیء معدن و معدن التقوا قلوب العارفین. از امام علی(ع) هم نقل فرموده است که جایگاه انسان عارف و مؤمن در قیامت، همنشینی با خداوند است. علامه حسنزاده آملی در دروس و غیر درس بارها بر این مسئله تاکید داشتند که ای انسان تو باید همنشین خدا باشی و اینگونه خط مشی داشته باشی.
وی در ادامه اضافه کرد: ایشان عشق به عبادت خدا را از کافی نقل کرده است و از سفینه هم در ماده عشق تعبیری دارد که همه انسانها میتوانند به این درجه برسند؛ میگوید که خود بهشت نسبت به سلمان عاشقتر است از سلمان به بهشت. نکته جالب و شیرین دیگری را هم در ادامه با اشاره به رساله حی بن یقظان از ابنسینا دارد و میگوید انسان باید زنده بیدار باشد. او گفته است ما نباید این بدن مادی را ماهیت و هویت انسان بدانیم بلکه نفس مجرد و روح او اصل هویت او است که آن را باید حی بن یقظان بدانیم.
استاد فلسفه حوزه علمیه با بیان اینکه مدرنیته زمینهساز بحرانهای بزرگ برای دنیای کنونی شده است، اظهار کرد: یکی از بحرانها، بحران از خودبودگی انسان است در حالی که انسان اگر بخواهد جایگاه خود را درست تشخیص دهد باید سراغ معرفت برود؛ در تاریخ تفکر عرفانی و فلسفی دو دوره انسان سراغ تفکر فلسفی رفته است؛ یکی در دوره سقراط که محور مطالعاتشان، جهانشناسی بوده است. سقراط میگوید آنچه مهم است این که ما خودمان را بشناسیم زیرا طبیعت را نمیتوانیم خیلی بشناسیم.
مصطفیپور با اشاره به کتاب راه و رسم زندگی الکسیس کارل به بحران انسان مدرن اشاره کرد و افزود: از دید او علت بحران انسان امروز این است که انسان به میزان آگاهیهایی که در طبیعت به دست آوره است خود را نشناخته است یعنی اگر ما به شناخت خودمان نرسیم بحرانی برای ما ایجاد خواهد شد. بعد هم میگوید نتیجه این امر بحران مذهبی و هنر و معرفت و ... است.
وی تصریح کرد: انسان به فعلیت رسیده مظهر عقل کل و نفس کل است لذا علامه حسنزاده آملی سخنانی را از بزرگان نقل و توضیح داده است. میگوید علی(ع) مظهر عقل کل و سیده نساء عالمین؛ حضرت زهرا(س) مظهر نفس کل است؛ عقل در عالم کبیر و صغیر قائل بر نفس و نفس هم قائل بر عقل است و بعد هم به آیه الرجال قوامون علی النساء اشاره دارد.
مصطفیپور ادامه داد: در بخش دیگری فرموده است علم و عمل جوهر هستند و انسانساز، البته انسانی که انسان است نه حیوان. ایشان خیلی بر معرفت نفس هم برای عوام و هم برای خواص تاکید داشت زیرا نیاز جدی امروز بشر است؛ ما باید نفس خود را بشناسیم و این نیاز جدی بشر امروز است.
استاد فلسفه حوزه علمیه گفت: ایشان در تعابیر زیبایی دارد؛ الهی من خود را نشناختم تا تو را بشناسم، الهی عارفان گویند عرفنی نفسک و من گویم عرفنی نفسی. الهی در شگفتم از این که کوه را میشکافند تا به معادن جواهر دست یابند ولی خویش را نمیکاوند تا به مخازن حقایق دست یابند. در مورد سفرنامه معراج هم فرموده است معراج رسول شرح اطوار آدمی است. پیامبر به مقام عقل مستفاد رسید که توانست آن حقایق را شهود کند. انسان را شانیتی است که بتواند عاقل موجودات گردد لاجرم موجودات را هم شانیتی است که معقول انسان گردند.
انتهای پیام