
به گزارش ایکنا، ماجرای جانشینی بعد از رحلت پیامبر(ص) از موضوعات مهم تاریخ اسلام است که بعد از رحلت پیامبر(ص) تا امروز ادامه داشته است. بخش عمده صدماتی که به حضرت زهرا(س) وارد شد ناشی از مطالبه ایشان برای بازگشت حق به صاحبش بود که ایشان در این مسیر سکوت نکردند و در نهایت به شهادت رسیدند.
سیدعلیرضا عالمی؛ مدیر گروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه در سلسله درسگفتارهایی که به همت موسسه پرسمان برگزار شده به موضوع «حضرت زهرا(س) و مسئله جانشینی پیامبر(ص)» پرداخته است که متن جلسه سوم این درسگفتار را در ادامه میخوانیم؛
حق بودن اندیشه برای ما کافی نیست؛ یک اندیشه علاوه بر حق بودن باید فهم و تبیین شود به ویژه که این بحث در مسئله بسیار تأثیرگذار امامت و جانشینی باشد. سؤال این است که چرا ما به دنبال فهم و تبیین اندیشه هستیم؟ این رویکرد به این بازمیگردد که تبیین نگاه تمدنی هدف است و به این دلیل باید آن را فهم و تبیین کنیم.
اندیشه حضرت زهرا(س) در امر جانشینی حق و صواب است اما آیا ما باید این موضوع را به این دلیل فهم و تبیین کنیم که با جریان رقیب دشمنی خود را ادامه دهیم یا به این دلیل که ما در مسیر هدایت تمدنی قرار بگیریم؟
یکی از آسیبهایی که معمولاً گفتمان موفق به آن دچار است این است که ما وارد این فضای هدایت تمدنی نشدیم یا کمتر وارد این فضا شدهایم؛ اینکه گفتمان رقیب را به سوی خودمان جلب کنیم یکسری اسباب و وسایلی نیازمند است و الزاماتی دارد. پایه این الزامات فهم اندیشه و تبیین آن است که در بیان حضرت فاطمه زهرا(س) به شکل ویژه انعکاس پیدا کرده است؛ بنابراین از این جهت چیستی اندیشه حضرت زهرا(س) از نظر علمی برای ما اهمیت پیدا میکند چون در مسیر فرهنگسازی و هویتسازی و زیست تمدنی ما قرار میگیرد.
چیزی که از اندیشه حضرت زهرا(س) درباره امر جانشینی در دسترس ما است خطبههای حضرت در مسجد و خانه است. از این خطبهها یک صورتبندی استخراج شده است که میتوانیم آن را شئون امر جانشینی و امامت، ویژگی و کارکردهای گفتمان امامت و پیامدهای گفتمان امامت است صورتبندی کنیم.
اولین چیزی که باید توجه داشته باشیم این است که وقتی حضرت زهرا(س) میخواهد امر جانشینی و گفتمان امامت را تبیین کند نه تنها گفتمان مورد نظر و مطلوب خود را عرضه میکند بلکه سعی میکنند مؤلفههای گفتمانی رقیب را هم برشمارد یعنی گفتمان خودی و گفتمان غیر را مورد توجه قرار میدهند. این یکی از ویژگیهای تبیینگری حضرت زهرا(س) در خصوص امر جانشینی است. ما نیز باید از همین روش برای تبیین و گفتمان حضرت در بحث جانشینی استفاده کنیم.
اولین بحث شئون، ابعاد و چیستی بحث امامت و جانشینی در اندیشه حضرت زهرا(س) است. بحث الهی بودن امامت اولین موضوعی است که در بحث شئون جای میگیرد. این موضوع را در بیانات ایشان در بخشهای مختلف میبینیم در جایی که میفرمایند «جعل الله طاعتنا نظاما للمله» ولایتی بودن امامت یکی از شئون اندیشه امامتی حضرت زهرا(س) است که بر بحث ولایت امر و نه بر ولایت مؤمنان تأکید میکنند و به آن جنبه ولایتی میدهند.
یکی دیگر از شئون آن حضرت بحث دینی-دنیوی بودن مسئله امامت است یعنی هم احاطه به امور دنیوی و هم امور دینی داشته باشد. بحث دیگر حمایتی و عمارتی بودن بحث امامت است که در کلام حضرت میفرماید «هدیهم الی دین قوی» که در اینجا تأکید میکنند که جایگاه امام یک جایگاه دانشی و علمی است یعنی ارتباط بین امور مختلف در بحث امامت یک جایگاه دینی است و باید حتماً به این موضوع توجه شود در حالی که در گفتمان مقابل اصولاً امامت یا جانشینی امر مصلحتی است و بر اساس مصلحت کاملاً در آن امکان تغییر وجود دارد.
همچنین او گفتمان مقابل را در خصوص بحث اندیشه جانشینی یک مسئله یا امر سیاسی و اجتماعی تعریف میکند به همین دلیل میفرمایند «زَعْزَعُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ» یعنی او را از آن جایگاه الهی، هدایتی، دانشی و ولایتی دچار تغییر کردند.
یکی دیگر از چیزهایی که در اندیشه حضرت زهرا(س) مطرح است و ما آن را از کلام حضرت میتوانیم استخراج کنیم ویژگیهای امامت در امامت مطلوب و امامت رقیب است. از نظر فاطمه زهرا(س) در امامت مطلوب باید امامت مشروعیت داشته باشد که این موضوع از ویژگیهای امام است. مقصود از مشروعیت این است؛ آن اتفاقی که در عالم واقع رخ میدهد باید با گفتمان اسلام و قرآن مطابقت داشته باشد؛ یعنی مشروعیت خود را از این انطباق گفتمانی به دست بیاورد.
دومین ویژگی که در خصوص بحث جانشینی و امامت بسیار مهم است تضمین حیات تمدنی است یعنی امامت باید بتواند حیات تمدنی را تضمین کند. این حیات تمدنی از زمانی که قرآن نازل شده و تمدن اسلامی خلق شده است تا همیشه وجود دارد. این از ویژگیهای امامتی است که حضرت زهرا(س) خود را متعلق به آن گفتمان و اندیشه میداند.
ویژگیهای امامت رقیب یا امر جانشینی در اندیشه رقیب ناآگاهی نسبت به امر جانشینی است که این در بیان حضرت نمود پیدا کرده است. عبور گفتمانی که حضرت میفرماید شما امر امامت را دچار تغییر کردهاید و به امر جاهلیت بازگشتید؛ ابتدا آن گفتمان را در زمانه حضرت پیامبر(ص) پذیرفتید اما بعد از رحلت ایشان از آن عبور کردید و به دوره جاهلیت بازگشتید.
موضوع بعد نارسایی گفتمان است که حضرت در آنجا امر امامت و گفتمان رقیب را به شتر زخمی تشبیه میکنند که نشان میدهد این ویژگی است که همواره با این گفتمان ادامه پیدا خواهد کرد و تمدن، جامعه اسلامی و مسلمانان در طول تاریخ آسیب خواهند دید و این از ویژگیهای گفتمان رقیب در خصوص بحث جانشینی است.
کارکردهای بحث امامت مسئله دیگری است که در اندیشه حضرت فاطمه(س) فهم میشود. گفتمان قرآنی، نبوی، فاطمی و مطلوب در خصوص امر جانشینی یک گفتمان دینی برای حفظ دین است. همانطور که بارها گفته شد برای حفظ ملت است به این معنا که اگر امام با یک چنین ویژگیهایی در یک چنین گفتمانی وجود نداشته باشد نظام دین از هم میپاشد. امام پاسدار و حافظ، پیشبرنده و قوام دین است.
کارکرد هدایتی، کارکرد دیگر امامت است به این معنا که هویت جامعه و فضای هدایتی جامعه را در تمام عرصهها و مؤلفهها امام جامعه بر عهده دارد اما در گفتمان مقابل یک چنین جایگاهی برای امام جامعه یا جانشین نبی مکرم اسلام(ص) تعریف نشده است.
کارکرد تمدنی امامت نیز از دیگر کارکردهای امامت است یعنی امام وقتی در یک چنین جایگاهی با یک چنین گفتمانی قرار میگیرد نظام سازی جامعه و دفاعی از جامعه اسلامی، زیست مؤمنانه، اقتصاد و فرهنگ از این طریق در جامعه صورت میگیرد. پیامدهای امامت در اندیشه مطلوب آن حضرت و در اندیشه رقیب بحث دیگری است. امام جامعه در اندیشه حضرت زهرا(س) باید دین را تمدنی کند یعنی اندیشه را وارد هویت اندیشه و هویت زیست انسانی کند و نظام دین را درون جامعه بیاورد و دین را تمدنی کند.
دوم اینکه وحدت و آرامش را در جامعه بیاورد. وظیفه امام این است که در جامعه وحدت و آرامش ایجاد کند به همین دلیل میفرمایند «امامتنا امانت للفرقه» یعنی هم در حوزه مذاهب، اندیشهها، دانش، هویت و زیست در عالم خارج این اتفاق میافتد. این پیامدهایی است که اندیشه مطلوب حضرت زهرا(س) در خصوص گفتمان امامت و جانشینی مطرح میکند.
اما حضرت درباره اندیشه رقیب میفرماید «باقیت العار» یعنی این باعث عار و ننگ و گمراهی مسلمانان است. این تفکر اندیشه و گفتمانی که بعد از نبی مکرم اسلام(ص) در خصوص امامت جامع مطرح شده است باعث ننگ و عار جامعه و فتنه انگیزی است. به همین دلیل آیه ۴۹ سوره توبه را در خطبه خود متذکر میشوند.
این اندیشه باعث استبداد، هرج و مرج در جامعه میشود که به آیه قرآن استناد میکنند. یکی از آسیبهای مهم جامعه اسلامی این است که گفتمان امامت با آموزههای اسلامی انطباق ندارد زیرا در سیر آموزههای اسلامی گفتمان رقیب حاکم بوده است. این گفتمان باعث شده است که سیر تحولات در جامعه اسلامی به جای اینکه بیشتر به سمت آسایش و آرامش حرکت کند به سمت هرج و مرج حرکت کرده است و این از ویژگیهای گفتمان رقیب است.
تبیینی که حضرت از اندیشه امامت دارند نشان میدهد که آن حضرت شناخت کاملی هم از اندیشه رقیب و هم از اندیشهای که باید حاکم میشد داشتند. ایشان امامت را امر دینی میدانند و امر عرفی نمیدانند بلکه مرتبط با عرف میدانند که باید عرف و جامعه را بشناسند اما منشأ آن عرفی نیست. از این بیان حضرت متوجه میشویم که مسئله امامت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) یک امر شخصی نبوده است بلکه یک امر گفتمانی اندیشهای و راهبردی است.
ما باید اندیشه حضرت را در خصوص امر جانشینی فهم کنیم و در این فضا سعی کنیم تبیین صحیحی از آن عرضه کنیم و نگاه تمدنی خود را که در طول تاریخ به واسطه عدم فهم درست از اندیشه حضرت زهرا(س) و تبیین آن، نتوانستیم در مسیر صحیح قرار دهیم به آن سمت و سو حرکت کنیم. انشاءالله بتوانیم این فضا را ایجاد کنیم که اندیشه حضرت زهرا(س) بتواند در جامعه ما عینیت پیدا کند.
انتهای پیام