
به گزارش ایکنا، دانشگاه جامع انقلاب اسلامی در آیینی علمی و معرفتی، میزبان اندیشمندان و فرهیختگان حوزه فلسفه و فیزیک بود تا از ویراست جدید کتاب «ارتباط انسان - جهان» اثر ماندگار مرحوم علامه محمدتقی جعفری رونمایی شود؛ اثری که پس از هفتاد سال دوباره به زیور طبع آراسته شده و در امتداد گفتوگوهای فلسفه، علم و دین معنای تازهای یافته است. در این نشست روحالله رضوینژاد، مهدی گلشنی، عبدالله نصری، محمدرضا اسدی و علیرضا جعفری فرزند علامه جعفری و مدیر مؤسسه حفظ و نشر آثار علامه به سخنرانی پرداختند.
علامه جعفری؛ عالمی دینی در میدان اندیشه و تمدن
روحالله رضوینژاد، رئیس دانشگاه جامع انقلاب اسلامی، در آغاز این نشست با اشاره به شروع هفته کتاب و کتابخوانی به اهمیت کتاب در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی اشاره کرد و گفت: کتاب، دروازه جهان دانش و معرفت است؛ حامل آموزههای آسمانی، الهی و دستاوردهای بشری و در فرهنگ ما نه تنها وظیفهای ملی، بلکه فریضهای دینی است.

رضوینژاد ضمن ابراز خرسندی از حضور در این نشست، هفته کتاب را یادآور ارزشهای فرهنگی انقلاب اسلامی دانست و با اشاره به پیام تاریخی رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۷۲ تأکید کرد که کتابخوانی و علمآموزی در جمهوری اسلامی، فراتر از وظیفهای اجتماعی، فریضهای دینی به شمار میرود؛ امری که نشان از عظمت و جایگاه معرفت در فرهنگ اسلامی دارد.
وی با اشاره به دو مناسبت برجسته آبانماه گفت: نخست، روز بیست و چهارم آبان که بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن است که بنا به مصوبه وزارت علوم در جلسه ۱۰ آبان ۱۴۰۴، بزرگداشت علامه طباطبایی در سالهای ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷ در برنامههای رسمی یونسکو ثبت خواهد شد.
دوم، روز بیست و پنجم آبان که مصادف با بیست و هفتمین سالگرد ارتحال علامه محمدتقی جعفری است؛ اندیشمندی که مقام معظم رهبری او را «وجودی قیمتی برای اسلام و مسلمین» خواندهاند و یادش همچنان در میان اهل اندیشه زنده است.
رئیس دانشگاه جامع انقلاب اسلامی، آیین رونمایی کتاب «ارتباط انسان و جهان» را نمونهای از احترام عملی به ستارگان آسمان معرفت و علم دانست و از حضور شخصیتهای برجستهای همچون مهدی گلشنی(استاد فیزیک و چهره ماندگار علمی کشور و استاد دانشگاه صنعتی شریف)، نصری(استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و ویراستار آثار علامه جعفری)، محمدرضا اسدی(دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی)، و علیرضا جعفری(فرزند علامه جعفری و مدیر مؤسسه تدوین و نشر آثار ایشان) قدردانی کرد.
رضوینژاد سپس با نگاهی فرهنگی و شخصی، خاطراتی از منش انسانی علامه جعفری نقل کرد؛ از جمله خاطرهای از دیدار ایشان با علامه طباطبایی و نیز ماجرای سخنرانی در دانشگاه شهید چمران اهواز، آنجا که علامه جعفری با دیدن دانشجویانی ایستاده، عبای خود را بر زمین پهن میکنند تا آنان بتوانند بنشینند؛ رفتاری که بهگفته او، تصویری زنده از فروتنی علم و اخلاق در وجود این عالم ربانی بود.
رئیس دانشگاه جامع انقلاب اسلامی به ویژگیهای فلسفی کتاب «ارتباط انسان و جهان» پرداخت و گفت: این اثر به نگرش فیلسوفان به ماده و تحولات آن پرداخته و اندیشههای آنان را نقد و مقایسه کرده است. درخشش این اثر از آنجاست که علامه جعفری بهعنوان عالمی دینی، در عالیترین سطح فلسفی به مسئله ماده و معنا ورود کرده و گفتوگوی میان علم و دین را از قالب نظری به میدان اندیشه و تمدن برده است.
رضوینژاد با اشاره به پیوند میان فلسفه علم و فلسفه فیزیک، یادآور شد که استاد گلشنی در همین مسیر آثار ارزشمندی خلق کردهاند، از جمله کتاب مشهور تحلیلی از دیدگاههای فلسفی فیزیکدانان معاصر که با تقریظ و پیشگفتار علامه جعفری همراه است.
وی همچنین با تحلیل وضعیت معرفتی علوم طبیعی گفت: برخلاف دیدگاه جدایی علوم تجربی از فلسفه و جهانبینی، آنچه تاریخ علم به ما میگوید این است که نظریههای علمی از مبادی غیرتجربی نیز تغذیه میکنند و تعالی علوم در پرتو اندیشه الهی ممکن است.
وی در ادامه افزود: انقلاب اسلامی ایران زمینهای فراهم کرده است تا علوم طبیعی در پرتو اندیشه اسلامی تحول یابند؛ اما این تحول نیازمند دگرگونی فرهنگی است و باید از علمزدگی افراطی و ذائقه ترجمهگرایی در محافل دانشگاهی عبور کرد.

رضوینژاد این تحول را لازمه شکلگیری تمدن نوین اسلامی دانست و گفت: علم نافع، آن علمی است که انسان را به خدا نزدیک میکند و در پرتو آیات الهی، شناخت طبیعت را به کشف حقیقت پیوند میدهد.
وی در پایان سخنان خود، از حضور تمامی استادان و اندیشمندان تشکر کرد و گفت: دانشگاه جامع انقلاب اسلامی خود را موظف میداند مجالس علمی و معرفتی را با حضور فرهیختگان و اندیشمندان گرامی بدارد و این مسیر را تا تحقق پیوند میان علم و ایمان دنبال کند. همچنین خبر داد که دانشگاه جامع انقلاب اسلامی قصد دارد در آینده نزدیک از کتاب «گفتارهای فلسفی در فیزیک» اثر استاد مهدی گلشنی نیز با همین رویکرد رونمایی کند.
علامه جعفری شصت سال از زمان خود جلوتر بود

مهدی گلشنی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، در آغاز سخنان خود ضمن گرامیداشت یاد علامه جعفری اظهار کرد: این فیلسوف بزرگ در افکار عمومی محبوب بود، اما در برخی محیطهای علمی مغفول واقع شد؛ همان نکتهای که به صراحت، رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تأکید کردهاند.
وی با توضیح اینکه در دو دهه پایانی عمر علامه فرصت معاشرت علمی نزدیکی برایش فراهم شد تا از اندیشههای او بهرهمند شود، افزود: علامه جعفری از پیشگامان وحدت حوزه و دانشگاه بود؛ خود ایشان در جلسات علمی مشترک با شخصیتهایی چون مرحوم حسابی و هشترودی شرکت میکرد و درباره پیوند فلسفه و علم بحث مینمود.
وی در ادامه به خاطرهای از دیدار مشترک علامه جعفری با پروفسور عبدالسلام ـ برنده نخستین جایزه نوبل فیزیک در جهان اسلام ـ اشاره کرد و گفت: در سال ۱۳۶۷، هنگام راهاندازی دوره دکترای فیزیک در دانشگاه شریف، از پروفسور عبدالسلام برای افتتاح برنامه دعوت شد. در دیدار با علامه جعفری، نخستین سؤال ایشان از عبدالسلام درباره اصل عدم قطعیت هایزنبرگ و نسبت آن با علیت بود؛ علامه جعفری از همان آغاز، وارد نقد فلسفی این دیدگاه شد و با دقتی مثالزدنی گفت: شما خود در آثار اخیرتان از موضع گذشته عدول کردهاید.
گلشنی ادامه داد: در همان جلسه، علامه جعفری خاطرات دیدار با فیلسوف شهیر، برتراند راسل، را نقل کردند و از مکاتبات میان خود و راسل سخن گفتند؛ نامههای ایشان بعدها منتشر و موضوع کتابی مستقل شد. علامه با بزرگان غربی تنها مکاتبه نکرد، بلکه در کنفرانسهای جهانی از جمله علم و دین در سوئیس، حقوق بشر در فیلیپین شرکت داشت. این فعالیتها نشان میدهد که او حداقل شصت سال از زمان خود جلوتر بود.
گلشنی خاطرنشان کرد: در دهههایی که فلسفه علم در غرب تازه در حال تولد بود، علامه جعفری از نجف برای مراجع تقلید، همچون آیتالله العظمی سید عبدالهادی شیرازی، نامهای نوشت و پیشنهاد داد که باید با زبان علم روز به پرسشهای عصر پاسخ داد؛ سخنی که بعدها مبنای گفتوگوی فلسفه و علم شد.
وی افزود: علامه جعفری از همان جوانی با مطالعه عمیق ترجمههای فارسی و عربی آثار غربی، در مسیر گفتوگوی تمدنها گام برداشت و با نگارش کتاب ارتباط انسان و جهان، مبانی فلسفی فیزیک را از دیدگاه اسلامی طرح کرد؛ اثری که حدود هفت دهه پیش منتشر شد و از زمان خود بسیار جلوتر بود.
گلشنی در ادامه گفت: در دورهای که من برای تألیف کتاب علم و دین در افق جهانبینی توحیدی آثار فلاسفه غرب را بررسی میکردم، دریافتم دیدگاههای آنان به طرز شگفتی با فلسفه اسلامی نزدیک شده است؛ اما نفوذ فرهنگ غرب در کشورهای اسلامی مانع انتقال این نوآوریها به فضای علمی ما شده است.
وی توضیح داد که امروز در دانشگاههای آکسفورد و کمبریج، فیزیکدانان با فلاسفه برای حل مسائل بنیادی همکاری میکنند: همان سخن صد سال پیش انیشتین که گفت فیزیکدانان باید با فلاسفه گفتوگو کنند، اکنون در غرب به واقعیت تبدیل شده است.
گلشنی با توضیح اینکه علامه جعفری این مسیر را با طرح مفهوم «حیات معقول» ترسیم کرد؛ مفهومی که علم، فلسفه و دین را در یک نگرش جامع به هم میپیوندد، افزود: امروز اندیشمندانی چون جرج الیس، کیهانشناس برجسته، صراحتاً میگویند باید چتری الهیاتی بر سر علم گسترده باشد. این همان دیدگاه علامه جعفری بود که علم را بدون فلسفه و ایمان، ناقص میدانست.

گلشنی در ادامه با توضیح مخالفت با پوزیتیویسم و علمزدگی افزود: از ویژگیهای برجسته علامه، مخالفت صریح با پوزیتیویسم بود؛ مکتبی که از قرن نوزدهم در دانشگاههای غرب و سپس در مراکز علمی ما نفوذ کرد و تنها تجربهگرایی حسی را معتبر میدانست. علامه در همان دهههای نخست قرن، نقد فلسفی خود را بر این نگرش مادیگرایانه آغاز کرد.
وی در پایان با اشاره به انتشار جدید کتاب ارتباط انسان و جهان به همت نصری و علیرضا جعفری افزود: فصلهایی چون نقد دیدگاه اگوسنت کنت، فلسفه حرکت و زمان، ماهیت ماده و جِرم، و نقد پوزیتیویسم نشان میدهد که علامه جعفری از زمان خود بسیار جلوتر بود و با دقتی فلسفی در عرصه فیزیک و معرفت انسانی پژوهش میکرد.
او سخنان خود را با این جمله به پایان رساند: علم، هنگامی نافع است که انسان را به خدا نزدیک کند؛ همان مسیری که علامه جعفری در راه آن زندگی کرد.
علامه جعفری فیلسوف غرب آشنا

عبدالله نصری، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در ابتدای سخنان خود گفت: متأسفانه بسیاری از فیلسوفان معاصر ما، غرب و متفکران آن را جدی نگرفتهاند و مواجههای نقادانه و گفتوگومحور با آنان نداشتهاند. اما علامه جعفری از همان آغازِ طلبگی در نجف، در کنار فلسفه اسلامی، مطالعه گستردهای در آثار فیلسوفان غربی داشت و کوشید میان عقل فلسفی اسلامی و عقل نقاد جدید پلی برقرار کند.
وی با رجوع به دوره نجف علامه جعفری، سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۸ شمسی را دوران شکلگیری مبانی فلسفی او دانست؛ دورانی که همزمان با تألیف سه اثر بنیادین از ایشان بود. او خاطرنشان کرد که علامه جعفری در نگارش اثر بزرگ ارتباط انسان و جهان به بیش از دو هزار کتاب رجوع کرده است؛ در شرایطی که امکانات کتابخانهای در نجف آن زمان بسیار محدود بوده است.
نصری در ادامه افزود: علامه جعفری بسیاری از منابع فلسفه غرب را از ترجمههای عربی مطالعه میکرد و با وجود ناآشنایی با زبان انگلیسی، بهواسطه یاری دوستان و شاگردان مسلط به زبان، آثار متفکرانی چون دکارت، کانت و فروید را بررسی میکرد. همین تلاش گسترده سبب شد تا رویکرد او در فلسفه اسلامی از مرحله تقلید و تکرار گذر کند و به گفتوگویی واقعی میان فلسفه اسلامی و فلسفه جدید بدل شود.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به فضای فلسفی دهه ۱۳۳۰ ایران، به شکلگیری حلقه «اصول فلسفه و روش رئالیسم» توسط علامه طباطبایی و شاگردانش اشاره کرد و آن را نقطه عطف تاریخ فلسفه اسلامی معاصر دانست.
وی افزود: در همان سالها، علامه جعفری در نجف دستگاهی فلسفی موازی تشکیل داد و مباحث ارتباط انسان و جهان را در آن تدریس میکرد. جالب آنکه شهید سیدمحمدباقر صدر نیز در سن هجده سالگی یکسال پای درس او حاضر میشد. این امر نشان از نفوذ اندیشه جعفری در فضای علمی نجف دارد.
نصری در ادامه تأکید کرد: بر خلاف برخی رویکردهای رایج که فلسفه اسلامی را گاه به تحسین بینقدِ ملاصدرا و ابنسینا یا شیفتگی به غرب فرو میکاهند، علامه جعفری الگوی سومی را بنیاد نهاد: الگوی گفتوگوی فلسفی که نه با تعصب، بلکه با عقل و تجربه همدلانه پیش میرود. در آثار او میتوان دید که ابن سینا به مراتب حضوری پررنگتر از ملاصدرا دارد و در کنار آن متفکران غربی نیز با ذهنی آزاد مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
وی در ادامه گفت: علامه جعفری فلسفه را دارای «زبان جهانی عقل» میدانست؛ زبانی که مسلمان و غیرمسلمان را در عرصه تفکر به هم نزدیک میسازد. از دید علامه، عقل و اندیشه عطای الهیِ مشترک میان انسانهاست، و گفتوگوی فلسفی میان سنت اسلامی و غربی نهتنها ممکن بلکه ضروری است. علامه جعفری هیچگاه با منطقِ ردّ و نفی به سراغ فلسفه غرب نرفت. او اهل گفتوگو بود و گفتوگو را با منطق گفتوگو میسنجید، نه با منطق نزاع.
نصری در پایان بر ضرورت بازخوانی آثار علامه جعفری تأکید کرد و گفت: کتاب «ارتباط انسان و جهان» صرفاً کتابی فلسفی نیست، بلکه متنی در جستجوی پیوند میان انسان، هستی و معناست؛ متنی که از درون حوزه نجف، نگاهی جهانی دارد و میتواند الگویی برای فلسفهپژوهی معاصر باشد. در فضایی که فلسفه اسلامی گاهی از روح گفتوگو و پرسش فاصله گرفته، بازخوانی اندیشه علامه جعفری یادآور رسالت فلسفه در معنای اصیل آن است: پرسشگری، گفتوگو، و فهمِ انسان بر بنیان عقل و ایمان
دینداری مدرن و حیات معقول انسانی

محمدرضا اسدی، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه نشست به بررسی نسبت میان معرفت علمی، فلسفی و دینی در جهان مدرن و آسیبشناسی وضعیت دینداری معاصر اشاره کرد و گفت: میراث فکری علامه جعفری، اگرچه شاید با عنوان پروژه احیای دینی شناخته نشده باشد، اما بهصورت خودجوش و درونی، قابلیت آن را دارد که تفسیر سربلند و احیاگرانهای از دینداری در جهان علم و فلسفه معاصر ارائه دهد.
وی با اشاره به ضرورت آسیبشناسی دینداری در دوران مدرن گفت: در جهان امروز، یکی از پرسشهای اساسی آن است که چرا انسان قرن بیستویکم همچنان دیندار است؟ اگر در قرن نوزدهم باید میپرسیدیم چرا بشر از دین رویگردان است، امروز باید بپرسیم چرا هنوز از دین رویگردان نیست. این جابهجایی پرسش، به تعبیر جامعهشناسانی چون پیتر برگر و فیلسوفانی مانند چارلز تیلور، نشاندهنده دگرگونی صورت مسئله دینداری در جهان سکولار است.
اسدی در ادامه با اشاره به قیاس میان علامه جعفری و احیاگران دینی چون اقبال لاهوری، شهید مطهری و علی شریعتی، خاطرنشان کرد که پروژه فکری علامه جعفری از سنخ احیای دینی نبود، اما «میراث» او واجد ظرفیتی است که دینداری را در تعامل عقلانی میان دین، فلسفه و علم بازتعریف میکند.
وی افزود: در نگاه علامه، علم به منزله آگاهی انکشافی از واقعیت، فلسفه به منزله شناخت مبانی کلی هستی و دین به مثابه راهی در مسیر کمال مطلق معنا مییابد و این سه، ارکان «حیات معقول» انسان هستند.

اسدی یادآور شد: علامه جعفری در آثار خود، به ویژه جلد چهاردهم و پانزدهم مجموعه آثار فلسفه دین، بر شش پرسش بنیادین زندگی تأکید دارد: «کیستم؟ از کجا آمدهام؟ به کجا میروم؟ با که آمدهام؟ به کجا خواهم رفت؟ و برای چه آمدهام؟» او در یک روایت، پاسخ به این پرسشها را منحصراً در قلمرو دین میداند، و در روایتی دیگر معتقد است علم، فلسفه و دین باید در شبکهای منسجم به این پرسشها پاسخ دهند؛ زیرا علم و فلسفه از مبدأ و معاد بیخبرند، اما دین با ترسیم اول و آخر این نظام، تصویر معقول حیات انسانی را کامل میسازد.
این استاد فلسفه با اشاره به اینکه امروزه دو آسیب عمده در معرفی دین، جهان جدید را تهدید میکند، گفت: نخست، غلبه فقهمحوری افراطی در آموزشهای حوزوی است که باعث شده بخشهایی چون تفسیر، اخلاق و مبانی فلسفی دین مورد غفلت واقع شود و تفکر دینی در محدوده احکام توقف کند. دوم، روشنفکری دینی سطحینگر است که معرفت دینی را میانتهی و وابسته به علوم انسانی و فلسفی معرفی میکند؛ گویی خود دین درونمایه معرفتی ندارد و باید از بیرون تغذیه شود.
وی در تحلیل این تعارض افزود: راه برونرفت از این دو آفت، احیای رابطه متوازن دین با فلسفه و علوم تجربی است؛ نه به گونهای که دین در برابر علوم مدرن منفعل شود، و نه چنانکه علم و فلسفه در برابر دین بیخردانه استقلال مطلق بیابند. میراث علامه جعفری در این میان، منظومهای عقلانی برای گفتوگو و تعامل سهجانبه میان معرفت دینی، فلسفی و علمی فراهم میکند.
اسدی در ادامه افزود: آنچه در اندیشه علامه اهمیت دارد، نه صرفاً پاسخ به پرسشهای ششگانه، بلکه کوشش برای ایجاد «حیات معقول» انسانی است؛ حیاتی که در آن علم، فلسفه و دین نه در رقابت، بلکه در گفتوگو و تعاون بهسوی کمال مطلق گام برمیدارند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر امروز بخواهیم برای انسان مسلمان از شمال آفریقا تا شرق آسیا تفسیر تازهای از دینداری معرفی کنیم، نگاه علامه جعفری به نسبت میان علم و دین، پاسخی سربلند و احیاگرانه پیشروی ما میگذارد.
دانایی را رزق حقیقی میدانست
علیرضا جعفری، فرزند علامه و مدیر مؤسسه حفظ و نشر آثار علامه جعفری به عنوان آخرین سخنران به ذکر خاطراتی از تلاش علمی و زندگی سخت پدر پرداخت و گفت: تلاشهای علامه از جنس ریاضت علمی و عشق به داناییاند و جلوهای از پیوند میان «فلسفه، ایمان و مجاهده عمر» را نشان میدهند.
علیرضا جعفری در ادامه گفت: مرحوم علامه جعفری در دو سال و نیم نگارش کتاب ارتباط انسان و جهان، شبها بیش از دو ساعت نمیخوابید و گاه میان تهیه غذا و خرید کتاب، کتاب را برمیگزید؛ زیرا دانایی را رزق حقیقی میدانست.
وی با مرور خاطراتی از زندگی علامه یادور شد: علامه در جوانی در تبریز به حرفه کفاشی اشتغال داشت و از این راه هزینه کتابهای فلسفی را تهیه میکرد. تألیف کتاب برای ایشان سهل نبود؛ با همان درآمد اندک از کار یدی باید میان قوت روز و قوت معرفت یکی را انتخاب میکرد و همیشه انتخابش معرفت بود.
علیرضا جعفری با اشاره به شرحی از استاد نصری گفت: علامه جعفری در تألیف این اثر بزرگ، ضمن نقل تاریخ فلسفه از هند باستان تا دوران جدید، به نقد و تحلیل مبادی فیزیکی و فلسفی ماده و جرم پرداخت؛ کاری که کمتر در سنت فلسفی اسلامی انجام شده است.
وی با اشاره به کتاب «سیر حکمت در اروپا» اثر محمدعلی فروغی افزود: مقایسه این اثر با کار علامه جعفری نشان میدهد که علامه علاوه بر نقل تاریخ فلسفه، فلاسفه و فیزیکدانان را نقد کرده و دیدگاههای آنان را تحلیل فلسفی کرده است؛ در حالیکه اثر فروغی بیشتر جنبه گزارشی داشته و نقد تحلیلی ندارد.
در بخش دیگری از سخنانش، به اشارهای از دکتر نصری پرداخت و گفت: استاد نصری نقل کردند که پدرم بیش از ۲۵۰۰ منبع علمی از زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و ترکی بررسی کرده بود تا بتواند مباحث ارتباط انسان و جهان را بنویسد. بسیاری از منابع از مصر و جهان عرب ترجمه شده بودند و علامه همه آنها را با دقت مطالعه میکرد.
وی سپس از فضای معنوی سحرگاهی پدر یاد کرد و گفت: علامه همیشه پیش از اذان صبح، توسل به امام علی(ع) و زیارت حرم علامه امینی را رزق معرفت میدانست و میفرمود: برکت این کتاب از صدقه سر امیرالمؤمنین(ع) است و سحرگاهان، خودِ حرم را ملکوت علم میدید.
در پایان با حضور جمعی از اساتید، کتاب ارتباط انسان - جهان رونمایی و برخی آثار علامه نیز بازدید شد.
