کد خبر: 1427555
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۳
یک مدرس دانشگاه عنوان کرد:

نگاه همدلانه‌تر پژوهش‌های قرآنی غربیان در دهه‌های اخیر/ ورود به گفتمان علمی؛ شرط گفت‌وگو

گروه اندیشه: یک پژوهشگر حوزه مطالعات قرآنی غربیان، ورود به گفتمان علمی را شرط یافتن مبنای مشترک برای گفت‌وگو با غرب دانست و گفت: شاید این زمینه بحث فلسفی هم نیاز داشته باشد و لازم باشد که در این باره وقت گذاشت و مبناهای‌مان را با هم مشترک کنیم تا بتوانیم با هم حرف بزنیم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، نشست «مروری بر پژوهش‌های قرآنی غرب در دو قرن اخیر» عصر امروز، سه‌شنبه 17 تیرماه با سخنرانی مهرداد عباسی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر قرآن در قالب نمایشگاه بین‌المللی قرآن در سالن کنفرانس مجموعه باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد.
بنابراین گزارش، عباسی در ابتدا به منظور بررسی زمینه‌های موضوع بحث، به مواجهاتی که پیش از آن روی داده بود اشاره کرد و گفت: شاخصه مواجهه غربیان و مسیحیان با قرآن و اسلام از قرن 9 تا 15، جدلی بودن و انتقادات و حتی شاید بتوان گفت حملات تند و گزنده‌ای بود که مسیحیان به مسلمانان داشتند. بیش از همه هم با اصل دین اسلام و نبوت و رسالت و اصل کتاب الله در افتاده بودند و می‌خواستند اصالت نبوت پیامبر(ص) را زیر سؤال ببرند.
وی کارهای غربیان در این دوره‌ها را اکثراً و به اعتراف خود غربی‌ها نادقیق توصیف کرد و گفت: ادبیات این کارها همان ادبیات جدل و اسکات خصم است؛ که در واقع از حاکمیت کلیسا و دشمن دیده شدن اسلام در تفکر کلیسایی نشئت می‌گیرد. به تعبیر دیگر حفاظت از مسیحیت به عنوان هویت مردم آن دوره اروپا در امپراطوری روم اقتضاء می‌کرده است که اسلام را به عنوان یک دشمن ببینند.
وی با اشاره به روی دادن رنسانس اسلامی در همین دوره ادامه داد: رساله‌هایی جدلی از این دوره وجود دارد که در آن‌ها بحث بر سر اساس دین و مسائلی همچون توحید و تثلیث، وثاقت قرآن، تحریف کتب مقدس مسیحیان و یهودیان و ... است.
عباسی با اشاره به نقطه عطفی که با رویداد سیاسی پیروزی تمدن اسلامی با نمایندگی امپراطوری عثمانی بر تمدن مسیحی و غربی در قرن 15 پدید می‌آید، عنوان کرد: این غلبه همچون پتکی بر مسیحیت کوفته می‌شود و آن‌ها را برمی‌انگیزد که ببینند دین مسلمانان چه می‌گوید که این گونه دارد فراگیر می‌شود. از این دوره مواجهات آن‌ها بسیار بیشر می‌شود و به اصطلاح خودشان به سراغ دین ترک‌ها می‌آیند؛ چون در واقع آن‌ها از طریق ترک‌ها که در خط مقدم با غربیان می‌جنگیدند اسلام را می‌شناختند.

نگاهی به تحولات پیش آمده پس از رنسانس اسلامی در غرب

عباسی همچنین با اشاره به تحولاتی که از آن پس در غرب و در چارچوب رنسانس روی داد، گفت: به تدریج از قرن 16 و 17 است که دانشگاه‌ها شکل می‌گیرد و مطالعات علمی جای خود را باز می‌کند و غربیان از مواجهه به سمت مطالعه می‌روند. از آن زمان به این سمت می‌روند که عربی بیاموزند و گفتمان شرق‌شناسی از دل همین رویکردهای این دوره بیرون می‌آید تا جایی که در قرن‌های 18 و 19 تثبیت می‌شود.
وی گفتمان حاکم تا پایان قرن 18 را گفتمان «دشمن را بشناس» دانست و بیان کرد: این گفتمان به دنبال مقابله بهتر با دشمن بود اما کم کم ترجمه‌های قرآن به زبان‌های مختلف انجام شد و این اتفاق خیلی مهمی بود. در قرن‌های 17 و 18 ترجمه‌هایی از قرآن به فرانسه و ایتالیایی و آلمانی به وجود می‌آید و سنگ بنای مطالعات قرآنی آکادمیک در غرب گذاشته می‌شود و لذا به خاطر همین مطالعات نیمه اول قرن بیستم نقطه عطف بعدی است.

رنگ باختن تاثیر و حاکمیت کلیسا و قدرت گرفتن علم و دانشگاه

عباسی با اشاره به رنگ باختن انگیزه‌های کلیسایی و دغدغه‌های قرون وسطایی در این دوره، بیان کرد: حاکمیتی که کلیسا داشت کم کم به جاهای دیگر منتقل شد و اتوریته از علمای دین گرفته شد و به سمت علم و دانشگاه و ... رفت. در آن دوره است که دنیای مدرن غرب شکل می‌گیرد.
این محقق و پژوهشگر غالب شدن تمدن غرب بر دنیا، شکل‌گیری پدیده‌ای به نام استشراق در نتیجه ضرورت‌های مختلف و رفاه پدید آمده در غرب، روی دادن اصلاح دینی در غرب، رفتن محققان به سمت نقد کتاب مقدس، پدید آمدن تحلیل‌های ادبی و تاریخی در همین بستر، غلبه گفتمان علمی بر گفتمان دینی و رفتن پژوهش‌ها به سمت این که پیش‌فرض‌های دینی را در تحقیق در باب متون دینی کنار بگذارند، از جمله مواردی خواند که در این دوران و روند شکل گرفت.
عباسی در ادامه مباحث خود در این نشست به انگیزه‌ها و اهداف مطالعات غربیان در مورد قرآن پرداخت و گفت: شاید در بین غربیانی که مطالبی در حوزه مطالعات اسلامی نوشته‌اند کسانی بوده‌اند که تحقیقات‌شان در خدمت استعمار بوده است، اما درصد این افراد زیاد نیست و اگر هم زیاد بوده است الان خیلی تعدادشان کم شده است. اما آن چه باید به آن توجه کرد این است که نباید میان انگیزه و انگیخته خلط کرد. چه بسا که یک نفر قصد داشته باشد به شما ضربه بزند اما در واقع عیوب شما برای شما روشن کرده است. خیلی از حرف‌هایی که به عقیده ما در خدمت استعمار گفته شده است، اگر انگیزه‌های مناسبی هم نداشته است، اما فواید زیادی داشته است و توسط افرادی بیان شده که تسلط بر زبان‌های مختلف داشته‌اند و احاطه علمی خوبی داشته‌اند و برای ما غنیمت است. آن‌ها افرادی معمولی نبوده‌اند و گاه دارای نبوغ زبانی و اراده‌های محکمی بوده‌اند. اگر انگیزه خوبی نداشته اما می‌توان دید که چه گفته است.

مطالعات قرآنی در غرب، گفتمانی مبتنی بر علم است

وی در تبیین ویژگی‌های گفتمان شکل گرفته در زمینه مطالعات قرآنی در غرب، آن را به شدت قابل دفاع به عنوان گفتمانی علمی دانست و بیان کرد: منظور از گفتمان علمی در این جا گفتمانی است که در مقابل گفتمان دینی و گفتمان جدلی است. کارهایی که انجام می‌شود توسط افراد کاملاً علمی انجام می‌شود و در ژورنال‌های کاملاً علمی هم منتشر می‌شود و مخاطب خاص دارد و چندان به عنوان یک کار مروّجانه و مبلغانه به آن نظر نمی‌شود که ما بخواهیم از آن یک تلقی ضداسلامی داشته باشیم.
عباسی تنوع این گفتمان و تنوع افراد حاضر در این گفتمان را دلایل دیگری برای علمی بودن آن دانست و گفت: ما از همدلانه‌ترین کارها راجع به غرب داریم تا شکاکانه‌ترین کارها. به دلیل این که چنین طیفی وجود دارد می‌شود به کلیت آن اعتماد کرد. در بسیاری از جاها خود غربی‌ها به آن چه که ما شبهه می‌دانیم، نه برای دفاع از اسلام بلکه برای انجام یک کار علمی، جواب داده‌اند و این هم یک توجیه برای این اعتماد است و این تصور را ایجاد می‌کند که در آن جا یک نظام منسجم علمی وجود دارد.
وی افزود: وجود افراد متنوع، علاوه بر وجود دیدگاه‌های متنوع، از دیگر ویژگی‌هایی است که این گفتمان را برای ما متقن‌تر و پژوهشی‌تر می‌کند. شما یهودیان بسیار می‌بینید، مسیحیان بسیار می‌بینید و در چند دهه اخیر مسلمانان بسیار می‌بینید که در غرب در قرآن پژوهش می‌کنند و در یک همایش و در یک موضوع واحد حرف می‌زنند و می‌توانند حرف بزنند و خود این یعنی این که یک مبانی و یک روش‌هایی شکل گرفته است که می‌شود راجع به مسائل جهان اسلام و مفاهیم اسلامی به زبان علمی حرف زد. این دستاورد بسیار بزرگی است که در 200 سال پیش نبود.

به گفته عباسی مسائلی که در دوره حاضر و با ذهنیت نقد تاریخی بیشتر مد نظر غربیان در مطالعات قرآنی‌شان است مباحثی است همچون میزان وام‌گیری اسلام و متون اسلامی و قرآن از متون ادیان دیگر و سرگذشتی که بر قرآن گذشته است و نحوه‌ای که اختلافات در مورد آن رفع شده است؛ در حالی که قرآن حاوی مطالبی بوده است که به شکل  شفاهی بیان شده و بعداً مکتوب شده است. همچنین به گفته وی شخصیت خود پیامبر(ص) و مسئله وحی و اعجاز از دیگر محورهای مطالعاتی مهم در غرب کنونی است.
عباسی در ادامه به سه تن از اشخاص برجسته و مؤثر در مطالعات قرآنی غربیان یعنی آبراهام گایگر، تئودور نولدکه و گلدزیهر اشاره کرد و گفت: گایگر با کاری که در سال 1833 نوشت سرمنشأ کارهای آکادمیکی شد که بعداً در غرب در باب مطالعه قرآن و مقایسه آن با کتاب مقدس انجام شد. نولدکه هم سنگ بنای همه آثاری را گذاشت که بعد از او با عنوان تاریخ قرآن پدید آمد. گلدزیهر هم سنگ بنای کتاب‌هایی را گذاشت بعداً با عنوان تفسیرپژوهی پدید آمدند.

اوایل قرن 20 و دوران پسا استعماری؛ ارتباط زیاد مسلمانان و غرب و اختلاط شدید گروه‌های مختلف

وی در ادامه با اشاره به نقطه عطف دیگری در اوایل قرن 20، گفت: در این دوره امپراطوری عثمانی متلاشی شد و در نیمه دوم قرن نیز جنگ‌های جهانی پشت سر گذاشته شد و نقشه جهان تاحدی تغییر کرد و ما وقتی که وارد دوران پسا استعماری می‌شویم شاهد ارتباط زیاد مسلمانان و غرب و اختلاط شدید گروه‌های مختلف هستیم فضایی شکل گرفته است که اصلاً با گذشته قابل مقایسه نیست.
وی افزود: این اتفاق باعث شده است که ما در چند دهه اخیر یک نگاه همدلانه‌تر و خودمانی‌تری را در نوشته‌های اروپایی زبان درباره اسلام را داشته باشیم. یکی از دلایل عمده این که ما می‌گوئیم تفاوت ایجاد شده است، همین است. چاپ قرآن با ترجمه‌های متعدد، فزونی گرفتن و نزدیک شدن ارتباطات، چاپ دائرة المعارف اسلام و همه این ها در این زمینه مؤثر بوده‌اند و نتیجه آن که قابل مشاهده است انتشار روزافزون کتاب‌ها و ژورنال‌ها و راه‌اندازی دپارتمان‌ها و گروه‌های اسلام‌شناسی دراروپا بوده است.
وی در بخش دیگری از این نشست ضمن اشاره به وجود دو گروه که یکی مواجهه‌ای سنتی‌تر با این مقولات دارند و گروهی که تجدیدنظرطلب تلقی می‌شوند، پژوهشگرانی همچون آنجلیکا نویورت را از جمله افراد دسته اول و افرادی همچون ونزبرو، ریپین و کالدر را از کسانی دانست که در گروه دوم جای می‌گیرند و بیشتر متأثر از سنت انگلوساکسون هستند.
عباسی ورود به گفتمان علمی را شرط یافتن مبنای مشترک برای گفت‌وگو با غرب دانست و گفت: شاید این زمینه بحث فلسفی هم نیاز داشته باشد و لازم باشد که در این باره وقت گذاشت و مبناهای مان را با هم مشترک کنیم تا بتوانیم با هم حرف بزنیم.

محمد
|
-
|
۱۳۹۳/۰۴/۱۸ - ۰۹:۴۵
0
0
گزارش خوب و مفصلی بود ممنون
captcha