به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، سخنران مذهبی روز گذشته، 12 اردیبهشت در جمع معتکفان مسجد دانشگاه تهران اظهار کرد: ساختار دین بهگونهای است که تنها با تفکر و اندیشه میتوان عمق مفاهیم آن را درک کرد. در اعتکاف با عبور از لایههای سطحی دین میتوان به عمق آن رسید و دریافتهای عمیقتری از دین پیدا کرد و درصورتی که کسی دریافتهای عمیقی از دین پیدا کرد اعتکافش ثمر داشته است.
وی افزود: حُسن اعتکاف بیش از یاد گرفتن حرف تازه این است که علاوه بر دانستن حرفهای تازه به معنای عمیقی از حرفهای قبلی دست یافت؛ به عمق آیات و نشانههای الهی دست یافت. هیچ کس بدون تأثیرپذیری از گرایشهای خودش اندیشه نمیکند پس اگر علاقه بد در وجود کسی باشد این علاقه در تفکر و اندیشه او نتیجه خواهد داشت. علاقههای بد نمیگذارند به مقاصد آیههایی که میبینیم پی ببریم؛ نبینیم و یا کج ببینیم! آیات الهی بسیار روشن هستند و بستگی دارد اشتیاق ما برای رسیدن به حقیقت چقدر باشد تا به قلب حقیقت پی ببریم. آیهها هستند که باید به آنها اندیشید، آنها را دید و به آنها عمیقاً فکر کرد.
پناهیان عنوان کرد: حضرت علی(ع) فرموده است: «أنا آیت الله الکبری». چرا باید علی(ع) در خانه کعبه به دنیا بیاید؟ اینگونه معجزه عجیب و غریب است. بیاندیشیم! نقش امیرمؤمنان در زندگی ما چیست؟ علی ابن ابیطالب(ع) کجای جایگاه قبلهگاه دین ماست؟ در نماز ما نقش ایشان چیست؟ در طواف کعبه چطور؟
تکرار قرائت سوره محمد در اعتکاف به جای یک ختم قرآن
وی گفت: بجای یک ختم قرآن سعی شود در طی اعتکاف سوره محمد را چندین بار بخوانید، البته حتماً با تأمل. لازم نیست حتی سوره را ختم کنید؛ اگر حتی در یک قسمت و یا یک آیه آن هم با دقت تأمل کنید کافی است. حضرت علی(ع) فرموده است: هرکس میخواهد فرق بین ما و دشمنان ما را بداند سوره محمد را بخواند.
بعد از اعتکاف شما باید از لایههای سطحی دین عبور کرده باشید
وی خطاب به معتکفان گفت: دلتان را حتی از حاجتهایتان خالی کنید. دلتان را رها کنید، چیزی را به دلتان تحمیل نکنید. تنها حقایق را از دلتان بخواهید، از ته دل بخواهید خدا حقایق را به شما نشان بدهد. حضرت امام تنها بخشی از حقایقی را که دریافت کرده بود به ما گفت. بخش عظیمی را نتوانست به زبان ما برایمان بگوید. خدا با آیهها با ما حرف میزند، البته برای کسانی که اهل تفکر هستند.
پناهیان ضمن اشاره به این مطلب که دین، ایمان، متقی و خوب بودن، یار حضرت بودن و... چیزی جز واقعبین بودن نیست، اظهار کرد: واقعیتها باید شما را محاصره کنند. واقعبین کسی است که از حالا بداند عمرش کوتاه است و سرانجام به پایان خواهد رسید.
وی با بیان اینکه دین چیز سخت و عارفانه و دستنیافتنی نیست، اظهار کرد: دین یک رفتار حداقلی است که ما میتوانیم انجام دهیم، بهخاطر همین اولیای خدا مغرور نمیشوند. گنهکار یعنی جاهل، نادان و کسی که واقعبین نیست. شهدا واقعبین بودند. عمر دست خداست، اگر قرار است در جوانی از دنیا برویم چه بهتر که به شهادت برسیم و اگر قرار نیست در جوانی از دنیا برویم پس هیچ گلولهای در میدان جنگ کارساز نخواهد شد، اینگونه شجاعت بهوجود میآید. واقعبینی قله دست نیافتنی نیست. حداقلی است و نرسیدن به این قلهها حماقت است.
پناهیان افزود: در زمانی فقر واقعبینی به حدی بود که باید جوانان را تشویق به اعتکاف کرد ولی حالا جوانان تا حدی به واقعبینی سادهای دست یافتهاند که خودشان به اعتکاف، نماز اول وقت و... رو آوردهاند. کسی که اعتکاف میآید و نماز اول وقت میخواند میخواهد حماقت نکند، به نور نیاز دارد پس بهدنبال آن میرود. خدای متعال در حدیث قدسی فرموده است: ای پیامبر همچون کودک نباش که با اندکی جذابیت، اسیر آن میشود.
عالیترین مراتب عرفانی چیزی جز واقعبینی نیست
وی گفت: به تازگی واژگانی در ادبیات ما بهوجود آمدهاند که شاید گولزننده باشند: انقلابی بودن، عارف بودن و متدین بودن، اینها چیزی جز واقعبین بودن نیست و لاغیر... عارفی که اشک میریزد فقط احمق نیست، نیازش را درک کرده است. آیا کسی که نیازش به غذا را درک کرده شاهکار کرده است؟ اگر اینطور به عبادت نگاه نکنید گرفتار عُجب میشوید.
پناهیان با بیان اینکه در اعتکاف باید عمیق شد، عمیق که شدی میبینی به چه چیزهایی میرسی، عنوان کرد: آیا با این زندگی حداقلی میتوان به سعادت رسید؟ خیر! خداوند در قرآن میفرماید هرکس از دوزخ نجات پیدا کند به لطف من نجات پیدا کرده است. از پیامبر(ص) سؤال شد آیا این آیه در مورد شما هم هست؟ فرمودند: بله حتی من. پس رسیدن به سعادت با لطف خدای متعال امکانپذیر است و لا غیر.
واقعیات پیچیدهاند برای دستیابی به آنها باید تفکر کرد
این سخنران مذهبی اظهار کرد: خدای متعال دشمنانی برای ما ایجاد میکند تا ما با جهاد آنها را از بین ببریم؛ جهاد واقعبینانه. واقع بینی ایجاب میکند در برابر دشمن جهاد کنیم. آیا با این تعریف، دین خیلی غیراحساسی و سخت و سرد نمیشود؟ دین خیلی از لطافت و عشق خالی نمیشود؟ در جواب اشاره میکنیم: «إن أحسَنتُم أحسَنتُم لِأنفُسِکُم و إن أسَاتُم فَلَها»، (اسرا/7) یعنی نگاه قرآن همین نگاه حداقلی است. باید مدتی واقعبینانه - هرچند سرد - بندگی کنیم و واقعبینانه ریشه گناه را بسوزانیم. اگر واقعبین باشیم و درمقابل این احساساتِ لحظهای بایستیم میتوانیم به حداقل دین برسیم. با احساسات غیر اصیل میتوان مدت کوتاهی خوب بود اما این خوبی پایدار نیست پس باید با اینکار ابتدا هرزگیهای دل را زدود؛ بعد از این دل کم کم دلتنگ عاشقی میشود. اگر اینطور نشدید به درگاه خدا که میروید دنبال دنیا میروید؛ دنبال خود خدا نمیروید. تا لحظهای که حب الدنیا داشته باشیم؛ حب الله نداریم.
وی با بیان اینکه واقعبینانه ببین روزی دست خداست، گفت: تقدیر دست خداست. بالاترین مرتبه عرفان، شجاعت است به آن دست پیدا کن. بعد که اینکار را کردی خدا از تو خوشش میآید. به میزانی که خدا از تو خوشش میآید و دوست دارد صدایت را بشنود، تو هم دوست داری با او راز و نیاز کنی. اگر اینطور شد رابطهای خاص و عاشقانه بین تو و خدا بهوجود میآید.
توبه جبران لحظههایی است که واقعبینانه عمل نکردیم
پناهیان با طرح این سؤال که آیا اگر تا بحال گنهکار بودهایم و واقعبین نبودیم، چکار کنیم؟ گفت: توبه جبران آن لحظههایی است که واقعبینانه عمل نکردیم. اگر خدا آن لحظهها را جبران کرد حب بهوجود میآید. خدای متعال بخشی از معاملههای خود را با وعده و قول شروع میکند؛ در ابتدای دعای ندبه میخوانیم که خدا از اولیائش پیمان گرفت که دل به دنیا نبندند و آنها هم قبول کردند «فَشَرَطوا لَک وَ عَلِمتَ مِنهُمُ الوَفاءَ» به محض اینکه وفای بعهد آنها را دید قبل از اینکه به این دنیا بیایند آنها را قبول کرد «فَقَبِلتَهُم وَ قَرَّبتَهُم» خدا دید علی(ع) قبول کرد که گرفتار غرور نمیشود، محل ولادتش را کعبه قرار داد.
وی اظهار کرد: اگر از ته دل بگویی خدایا واقعبین میشوم و منطقی زندگی میکنم و خدا ببیند راست میگویی، محبت خدا شروع میشود. قولش را بدهی و راست بگویی خدا محبتش شروع میشود؛ حتی بدون ناله و گریه؛ فقط از ته دل. خدا هنگام مناجات میبیند هنوز جدی نشدی، شروع نمیکند، باید از ته دل باشد. نباید مغرور به دنیا و نعمتهای دنیایی شویم. آینده شما در اختیار خودتان است؛ راست بگویی خدا قبول میکند. خدا با بندهاش نامهربان نیست. از اعماق وجودت بگو. میبینی زندگیات دگرگون میشود. خدا واقعبین است.
وی خطاب به دانشجویان گفت: بچههای اعتکاف، شما سه روز میهمان خدایید. رفقا گرفتار غرور نشوید. از ته دل معتقد باشید این کاری که کردهاید حداقل کاری بوده که برای خدا انجام دادهاید. محکم قول بدهید؛ به خدا محکم قول بدهید. خدا میداند بندهاش ضعیف است؛ از شما نمیپرسد چرا گناه کردی؟ فقط از تو میپرسد چرا زودتر خودت را در پناه من قرار ندادی؟ این صدای خدا را بشنویم.