حجتالاسلام و المسلمین مهدی فصیحی، محقق و کارشناس پژوهش مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در پاسخ به این سؤال که آیا به روشهای سنتی در بحث مواجهه قرآن با مسایل روز میتوان بسنده کرد؟ گفت: اگر مراد از روشهای سنتی، روش تفسیر قرآن باشد؛ بله؛ با روشهای سنتی یعنی روش کسانی مانند مرحوم علامه طباطبایی(ره) به خوبی میتوان با مسائل روز مواجهه داشت از این رو هر روش سنتی مترادف ناکارآمدی و بی توجهی به اقتضائات زمانی و مکانی نیست.
وی با بیان اینکه قرآن کریم کتاب رسول خاتم است، بنابر این آخرین نسخه هدایت بشری به شمار میرود اظهار کرد: یک نظر کلی وجود دارد که میتوان آن را تا حدودی پذیرفت و آن این است که قرآن به طور کلی به امور مربوط به هدایت انسان نظر دارد، لذا اگر در مسائل روز منظور مسائل مربوط به انسانشناسی یا هدایت بشر باشد قرآن دقیقا قابل استفاده و استناد است.
این محقق حوزه علمیه تصریح کرد: مهم این است که ما به یک فهم درست از مسائل روز برسیم و به یک مهارت فوقالعاده در فهم و تفسیر آیات قرآن دست یابیم که این مسئله هم نیازمند تدوین قواعد تفسیر و تنقیح مبانی این قواعد است.
فصیحی تاکید کرد: بنابر این در پاسخ به این سوال دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد؛ اول آنکه ما مسائل و موضوعات جدید و مستحدثه داریم اما احکام جدید نداریم و دوم آن که مهارتهای تفسیری اگر بالا باشد میتوان به احکام موضوعات جدید نیز دست یافت بنابراین مهم کسب دانش اجتهاد تفسیری و رشد و ارتقاء آن برای یافتن پاسخ سؤالات جدید از متن جاودانه قرآن کریم است که برای همه اعصار و همه زمانها و مکانها جواب دارد.
این محقق و مدرس حوزه علمیه در پاسخ به این سؤال که آیا روشهای سنتی و مورد تایید اهلبیت(ع) در تفسیر قرآن با ابزار نوین قابل تلفیق و بهینهسازی هستند بیان کرد: اگر مراد از ابزار نوین، روشهای آماری و تحلیل کمی است خیر زیرا اساسا روش فهم قرآن روشهای تفسیر و فهم متن و هرمنوتیک است.
محقق و کارشناس پژوهش مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: اما روشهای دیگر روشهای کمی و آماری است که ربطی به هم ندارند؛ اما اگر مراد از روشها، روشهای فهم متن است شاید بتوان قائل به این نکته شد زیرا اساساً روش هرمنوتیک یک روش عقلی است و بعید نیست با مقایسه دیگر دیدگاهها بتوان به پیشرفتهایی در این زمینه دست یافت.
این محقق در زمینه معنویت و مدرنیته در پاسخ به این سؤال که برخی معتقدند که دنیای مدرنیته فرصتی برای معنوی شدن انسان باقی نمیگذارد لذا چه پاسخی بر مبنای آموزههای قرآنی می توانیم داشته باشیم و اساسا نسبت قرآن با مدرنیته و مسایل آن چیست و چه تعاملی میتواند داشته باشد؟ تاکید کرد: بهتر است بگوییم که دنیای مدرنیته یک معنویتی را ایجاد کرده که به مراتب خطرناکتر از بیمعنویتی است؛ معنویت کاذبی که راه تعامل خود را با معنویت الهی بسته است و بشر را به گرداب مشکلاتی برده که راه حل چندانی هم برای آن ارایه نکرده است.
فصیحی با اشاره به تضاد مبنایی در مدرنیته و آموزههای قرآن کریم بیان کرد: این نوع معنویت که مدرنیته یا پست مدرنیته ایجاد کرده با معنویت قرآنی سازگاری ندارد زیرا از اساس و به لحاظ ماهوی با هم تفاوت دارند.
محقق و کارشناس پژوهش مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی عنوان کرد: معنویت قرآنی، معنویتی توحیدی و الهی است و معنویت جدید اگر بتوان نام آن را معنویت نهاد، غیر توحیدی و سکولار و ماتریالیستی است اما درباره مدرنیته و قرآن میتوان گفت مدرنیته لایههای مختلفی دارد که نسبتش با آموزههای قرآنی متفاوت است.
فصیحی اظهار کرد: در نسبت لایه تکنولوژیکال یا به تعبیری مظاهر تکنولوژیکی مدرنیته با قرآن اختلاف نظرهای زیادی هست که به نظر میرسد اختلافات عمدتاً اینطور حل میشود که کارکرد مظاهر تکنولوژی نباید موجب دوری از آموزههای قرآنی باشد در این صورت منافاتی میان مظاهر تکنولوژی و معنویت توحیدی در ذات آن وجود ندارد، بلکه ممکن است نوع کاربردی که ما از تکنولوژی داریم چنین تضادی را القاء کند.
محقق و کارشناس پژوهش مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: پس اینجا بحث عمدتاً به نحوه کاربرد و فرهنگ استفاده از مظاهر مورد بحث است و اگر منافاتی با آموزههای قرآن از جمله اسراف، غفلت از یاد خدا و غیره نداشته باشد، اشکالی ندارد.
وی تاکید کرد: اما مسئله مهمتر مبانی مدرنیته است که برخی از آنها به شکل عمیقی زاویه با مبانی قرآنی دارد؛ مانند اومانیسم و آمپریسم و دیگر مبانی که جای بحث مفصل دارد، ولی اجمالاً میتوان گفت که در این لایه نکات فلسفی و ریز فراوانی میتوان در نقد از منظر قرآنی این مبانی مدرنیته داشته باشیم.