چشم‌انداز سلفی‌گری و سلفی‌پژوهی
کد خبر: 3775651
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۸
حجت‌الاسلام پورامینی تبیین کرد:

چشم‌انداز سلفی‌گری و سلفی‌پژوهی

گروه حوزه‌های علمیه ــ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: مواجهه با سلفیان امری بدیهی و واضح است و سلفی‌پژوهی نیاز به بازخوانی و سناریوسازی دقیق و پژوهش با محوریت تفکیک گرایش‌های آن دارد. 

تفکیک میان جریانات سلفی در تحقیقات سلفی‌پژوهی/ آلزوم ینده‌نگریبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی امروز چهارم دی‌ماه در نشست علمی «سلفی‌پژوهی، فرازها و فرودها» که در این پژوهشگاه برگزارشد، گفت: سلفی‌پژوهی به معنای مطالعات و پژوهش‌‌های انجام شده درباره نقد و ارزیابی مبانی، منهج و مسائل و محتوای سلفیون یک رویکردی با پیشینه بیش از 600 سال است و به دوره ابن تیمیه بر می‌گردد.
وی با بیان اینکه به طور خاص وهابیت‌پژوهی با پیشینه‌ای بیش از 200 سال مربوط به دوره محمدبن عبدالوهاب است، افزود: بعد از انقلاب اسلامی به تناسب گسترش مطالعات شیعه‌پژوهی و جبهه‌گیری شدید دو گفتمان اسلام ناب و اسلام آمریکایی، سلفی‌پژوهی نیز گسترش خاصی داشت و به واقع بیش از70 در صد مطالعات درباره سلفیون و وهابیت در 40 سال اخیر است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به ماهیت جریان‌های سلفی تصریح کرد: سلفی‌گری ریشه در جهت‌گیری اصحاب حدیث و دعوت احمد بن حنبل دارد و سلفی کسی است که بر مذهب سلف باشد و از راه و حرکتشان در زمینه ایمان و اعتقاد، پیروی کند. به باور القوسی، سلفیون کسانی هستند که بر آنچه سلف صالح از سه قرن نخست پایبندند، ملتزم هستند و در نگاه ابن عثیمین «هر کس بر منهاج و روش صحابه، تابعین و اتباع تابعین پایبند باشد، سلفی است». 
پورامینی ادامه داد: اصطلاح سلفی با تکیه بر باور ابن تیمیه، در دو سده اخیر ظهور و بروز یافته و در عرصه باور و رفتار جمعی از فعالان امت اسلامی مطرح شده است. پافشاری ابن تیمیه به سلف به گونه‌ای است که او در شمار پیشوایان سلفی جای گرفته و به ادعای برخی،‌ تنها راه وصول به مذهب سلف پیروی از مذهب ابن تیمیه است.  
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه  اسلامی افزود: جريان سلفيه در دوره معاصر، با محوریت دیدگاه ابن تیمیه، در شبه قاره هند از سوی شاه ولي‌‌الله دهلوي، در مصر از سوی رشید رضا و گرایش‌هایی از اخوان و به خصوص در نجد و حجاز از محمد بن عبدالوهاب، پیروانی یافت. جریان حاکم وهابی عربستان که واژه وهابی را برای خود «لقب شريف عظيم» می‌شمارد، اصرار دارد منحصرا خود را «سلفي راستين» و جریان‌های دیگر سلفی را دچار انحراف از شيوه سلف قلمداد كند، از این رو امروزه می‌توان وهابیت را به عنوان مهم‌ترین جریان سلفی خشن عصر حاضردانست.
این محقق با بیان اینکه در گذشته بحث سلفیه یک جریان بسیط و کاملاً واحد بوده است، افزود: این جریان حول محور افرادی چون ابن تیمیه، ابن قیم و محمد بن عبدالوهاب و همچنین مباحثی چون توحید و شرک، ایمان و کفر، سنت و بدعت و حیات برزخی می‌گشت، لیکن در چهل سال اخیر تنوع و تکثر در اندیشه‌های سلفیه پدید آمد و سلفی‌گری از حالت بسیط بیرون آمد و با حفظ اصول و مبانی مشترک، به شعبه‌های مختلف تقسیم شد.
پورامینی تصریح کرد: این دگرگونی در سلفیون وهابی نیز پدید آمد و گرایشات مختلفی مثل؛ سروریه، قطبیه، جامیه(مدخلیه) و نوسلفیان ایجاد شد که تعارضاتی نیز میان آنان وجود دارد. البته به دلیل رویکرد حاکمیت سعودی، وهابیه جامیه که به تقلیدی نیز معروف است، بر سایر گرایشات وهابی تفوق دارد و آنان بر تمامی مسندهای دینی و فرهنگی سلطه تام دارند.
نقد اهل سنت بر آراء ابن تیمیه
وی با اشاره به تاریخچه سلفی‌پژوهی گفت: ارائه افكار ابن تیمیه نقدهای جدی از سوی عالمان اهل سنت را در پی داشت؛ در مجموع، آشفتگی ذهنی و فقدان معیار منطقی علمی در اندیشه ابن تیمیه جاری بود و این سستی در دستگاه اندیشه او، بررسی افکار او را با مشکل روبرو می‌سازد؛ گاه سخنانی می‌گفت که کاملا‌ً بوی تشبیه و تجسیم می‌دهد و او را به حشویه نزدیک می‌کرد و گاه برخی از مفسرانِ دیدگاه‌هایش، با تکیه بر برخی از نظرات منفردش، وی را ضد تشبیه و تجسیم می‌شمردند. 
وی ادامه داد: هم پیمانی محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود، زمینه تحقق دیدگاه‌هایی افراطی و تکفیری او را پدید آورد و این حرکت زمینه نگاشتن نقدهای متعدد از سوی علمای اهل سنت و سپس علمای شیعه گردید؛ می‌توان نخستین نقد به افکار محمد بن عبدالوهاب را از سوی برادرش سلیمان بن عبدالوهاب با نوشتن کتاب فصل الخطاب دانست که پاسخ رهبر جریان وهابی به برادرش سلیمان، چیزی جز ملحد و دشمن دین خواندن او نبود.
پورامینی با بیان اینکه نقد سلفی‌گری، اعم از نقد آراء ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب و شخصیت‌های معاصر سلفی یکی از محوری‌ترین و پربسامدترین آثار تالیفی در نقد جریان‌ها و فرقه های اسلامی است، گفت: در این زمینه کتابشناسی‌های متعددی انجام شده که الذریعه؛ اثر آقابزرگ تهرانی؛ معجم المؤلفات الإسلامية في الرد على الفرقة الوهابية، اثر عبدالله محمدعلى؛ کتابشناسی نقد وهابیت؛ اثر اباذر نصر اصفهانی؛ کتابشناسی تکفیر اباذر نصر از جمله این آثار است.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه یک پژوهش مستقل درباره آثار منتشره در 40 سال اخیر در نقد سلفیون انجام نشده است، لیکن با تحولات صورت گرفته در شش سال اخیر آمار دوهزار و 400 عددی به بیش از سه هزار اثر رسیده است، به فرازهای سلفی‌پژوهی در ایران معاصر اشاره کرد و افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران علمای سلفی وهابی با هدایت حاکمان سعودی به مخالفت صریح و آشکار با تفکر عقلانی شیعه و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی برآمدند؛ سلفی‌پژوهی با پیروزی انقلاب اسلامی با ابعاد و زوایای بیشتری توسعه یافت و نویسندگان متعددی در 40 سال اخیر به بررسی و نقد سلفی‌گری وهابی پرداختند.
نقد عالمان برجسته شیعه بر وهابیت
وی با اشاره به ورود عالمان برجسته شیعی در نقد وهابیت تصریح کرد: آیت‌الله سبحانی چهره شاخص و برجسته حوزوی است که بخش ویژه‌ای از وقت علمی خود را صرفا به نقد علمی وهابیت و ریشه‌های فکری آن، بیان كليات مسائل مورد اختلاف آنان با سایر طوایف اسلامى و تبیین صحیح نظریه اسلام اختصاص داده است که در ضمن آثار و یا به طور اختصاصی در قالب کتاب عرضه شد.
وی افزود: در کتاب «مفاهيم القرآن» نخستین نقد ایشان به وهابیت ارائه گردید؛ سپس رساله «توسّل به ارواح مقدّسه» که از محوری‌ترین چالش‌های موجود میان وهابیون و مسلمین است را تدوین کردند و ایشان در گام سوم «نقدى بر وهابيت» را  نگاشت و این باور انحرافی را در قالب یک فرقه نقد نمود. همچنین به همراه آیت‌الله مکارم کنگره مبارزه با وهابیت را برگزار کردند.
پورامینی با بیان اینکه در سه دهه اخیر، دامنه تالیفات انتقادی آیت‌الله سبحانی به وهابیت توسعه یافت اظهار کرد: وی به عنوان اثرگذارترین متفکر با ده‌ها اثر در نقد این فرقه شناخته شد و کتاب‌هایی نظیر «الوهابیة فی المیزان»، «ابن تیمیه فکرا و منهجا»، «وهابیت مبانی فکری و کارنامه عملی» و چندین اثر دیگر در پاسخ به شبهات جدید آنان از جمله «راهنمای حقیقت» عرضه شد، البته پیش‌تر نیز در این عرصه عالمانی چون  محمد جواد بلاغی، محسن امین عاملی، عبد الحسین امینی به نقد آراء وهابیت پرداخته بودند؛ همچنین کشف الاسرار امام خمینی را نیز می‌توان به نوعی در نقد افکار انحرافی وهابیت تلقی کرد. 
چشم انداز سلفی‌گری 
این محقق با اشاره به چشم‌انداز سلفی‌گری تصریح کرد: سلفی‌گری یک پدیده جاری در جهان اسلام است و علی‌رغم ناکامی‌های وهابیت و جریان‌های افراطی آن، ظرفیت‌های متعددی برای اثر بخشی در میان نخبگان و توده دارد. از این رو با توجه به کامیابی‌ها و پیشرفت‌های موثر انقلاب اسلامی به عنوان نماد عقلانیت شیعی، مواجهه با سلفیان امری بدیهی و واضح است و سلفی‌پژوهی نیاز به بازخوانی و سناریوسازی دقیق و پژوهش با محوریت تفکیک گرایش‌های آن دارد. 
پورامینی همچنین به ذکر پیشنهاداتی در مورد بهترشدن تحقیقات سلفی پژوهشی پرداخت و بیان کرد: تکیه بر نقد مبانی اعتقادی، معرفتی و شهودی سلفی‌گری؛ تمرکز بر نقد حجیت فهم سلف؛ تفکیک جریانات سلفی و ضرورت نقد و بررسی مجزای هر گرایش؛ درونی‌سازی نقد وهابیت از سوی سلفیون؛ مانند تمرکز بر نقد اخوان و جریان‌هایی از سلفیون شبه قاره بر ضد وهابیت(مثلا دیوبندی‌ها به عنوان یک گرایش سلفی، گرچه ضد شیعه‌اند اما به دلیل اشعری، ماتریدی و صوفی بودنشان زمینه افتراق را با وهابیت دارند) از جمله این پیشنهادات است.
وی افزود: توجه به بومی شدن شبهات وهابیت در ایران و گسترش آن و تدبیر برای دفع و رفع آن؛ ریشه‌یابی، پیشگیری و مقابله با سلفی‌های شیعی ایرانی و همسانی شبهات جاری آنان با وهابیت؛ ضرورت پرداختن به مباحث  آینده سلفی‌گری؛ بازخوانی پاسخ‌های داده شده و ضرورت پیرایش آن و  ضرورت یکسان سازی و واحد کردن پاسخ‌ها از دیگر پیشنهادت است.
پورامینی همچنین بر توجه به مخاطبان توده برای کاستن دامنه اختلاف بین شیعه و سنی، شناسایی و آسیب شناسی مناظرات با سلفیون و ارائه مناظره معیار، تبیین و معرفی مبانی، منهج و منابع اصلی شیعه برای مقابله با رویکرد جدید منهجی سلفیون نسبت به نقد شیعه و جذب نخبگان علمی و پرورش آنان در نقد سلفی‌گری تاکید کرد.
انتهای پیام
captcha