در حکمت شماره 86 نهجالبلاغه امام علی(ع) آمده است: «عجبت لمن یقنط و معه الاستغفار؛ در شگفتم از کسی که نومید میشود در حالی که در نزدش آمرزش خواستن از خداوند است».
در این سخن به کوتاهی و ایجاز اما در کمال صراحت و روشنی، رابطه ناامیدی و آمرزش طلبی بیان شده است. کلمات به گونهای انتخاب شدهاند تا فرد را مستقیماً به کلام خداوند و آیت قرآن ارجاع دهند. این سخن اشارت و ارجاعی بینامتنی است به آیه 53 سوره زمر، آنجا که میفرماید: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هوالغفور الرحیم». پیشتر، او در جایی در مورد این آیه، آن را وسیعترین آیه قرآن شمرده است (ما فی القرآن اوسع من ،یا عبادی الذین اسرفوا....) و اینک از تعجب برانگیز بودن قنوط و ناامیدی از رحمت خداوند با وجود امکان استغفار سخن میگوید.
مگر در این آیه چه چیزی نهفته است که علی(ع) ما را اینچنین با شگفتی همراه میکند و به آن احاله میدهد؟ آمرزش طلبی، زائلکننده ناامیدی است. وقتی آمرزش میخواهیم، خداوند را غفور و آمرزشپذیر دانستهایم. غفور پاککننده گناهان است، گناهان روابط نادرست ماست که با خود و دیگران و طبیعت و هستی برقرار کردهایم و اینک عکسالعملهای مخرب آن ارتباطات معیوب، به حکم ارتباط و روابط محکم و خللناپذیر موجود در عالم به خودمان باز میگردد. همین آوار گناهان ماست که کمکم نور امید را در دلهایمان خاموش میکند. وقتی خداوند را بخشنده و پاککننده گناهان مان بدانیم و از آن بیشتر وقتی او را دهنده فرصتهای مجدد جهت جبران مافات بدانیم (رحیم) نهال امید در دلهایمان جوانه خواهد زد.
قنوط و ناامیدی، از اسراف در حق خود سرچشمه میگیرد، اسرافی که از ذنب برمیخیزد، ذنبی که دنبالههایش با ما میماند؛ اما خداوند پاک کننده این گناهان و دنبالههایشان است تا حدی که هیچ اثری از آنها باقی نماند و پس از آن فرصتهای تازه در اختیارمان میگذارد، پس چه جای ناامیدی و یأس؟
در این آیه خداوند ذنوب را کلی گفته است (الذنوب) یعنی همه انواع آن وآن هم از همه بندگانش، نه فقط مسلمین یا مؤمنین از (عبادی)، هرکسی که بر نفس خویش اسراف کرده است، زیادهروی (اسرفوا علی انفسهم) در حق خودش. در خصوص دور و نزدیک کردن ضمیرها و خطابها هم ظرایف و دقایق لطیفی در کار است. اینکه مثلا نگفته است، لعبادی و تعبیر یا عبادی علتش شاید این باشد که خطاب صمیمانهتر را مستقیم آورده است و وقتی از اسراف در حق خودشان صحبت کرده ضمیر را دور کرده تا بار شماتت و شرمندگی را غیر مستقیم و دور و کم کند، این است که نگفته، (علی انفسکم)؛ اما خطاب (لا تقنطوا) را مستقیم آورده است تا تاثیر امیدواری را بیشتر کند؛ اینها همه شاید آن نکاتی است که از دید علی(ع) این آیه را وسیعترین آیه قرآن ساخته است که دایره شمولش همه گناهان را در بر میگیرد و مهربانانهترین و صمیمانهترین سخن خداوند با ما بندگان گناهکارش به شمار میآید.
آری، علی(ع) با این استقراض کلمات از قرآن و دگردیسی آنها معنای سخنش را توسط کلام خداوند، ممکن میسازد. متن پنهان آن آیه درمتن حاضر این سخن، پنهان است و او میکوشد تا بافت و سیاقی را فراهم سازد و رابطهای درونی و روانشناختی بین این دو متن حاضر و غایب ایجاد کند تا آن کلام خداوند دراین سیاق و بافت ملموس و تجربه شده و بشری و زمینی او، فهمیده و تفسیر شود. و معنای آن از خلال این رابطه بینامتنی به مخاطب انتقال یابد.
یادداشت از داریوش اسماعیلی؛ معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام