
به گزارش
ایکنا؛ حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در مراسم اختتامیه هشتمین اردوی ملی «طریق جاوید» که در حرم امام خمینی برگزار شد، با اشاره به انقلابهای سایر نقاط جهان، گفت: تمام انقلابهایی که از ۱۹۱۷ در جهان شکل گرفت، ماتریالیستی و کمونیستی بودند و جنگ جهانی دوم ورق را به نفع کمونیستها در مجموعه جهان برگردانده است؛ در این مسیر مطالعه انقلاب چین برای ما بسیار خواندنی و آموزنده است. کمونیستها بعد از جنگ جهانی دوم توفیق پیدا میکنند که کل چین را بگیرند و افتادن چین به دامن کمونیست یک اتفاق بسیار بزرگ است.
یادگار امام با بیان اینکه مهد دینداری و دفاع از دین در آن مقطع به ظاهر آمریکا بود، یادآور شد: در آمریکا تظاهر به مذهب قوی است. چون در اصطلاح آن روز، هرکس انقلابی و چپ و یا دیندار و راست بود، اما انقلاب اسلامی شکست بزرگ این دوگانه است. من فکر میکنم مهمترین نقش ما در آن روزگار این بود که انقلابی و دیندار بودیم و علیه نظم موجود در فضای آن روزگار با زبان دین مبارزه کردیم؛ این نقطه عطفی قبل و بعد از انقلاب است که بلافاصله در پی آن الهیات رهایی بخش در آمریکای لاتین نیز شکل گرفت و جریان مبارزه در فلسطین نیز از عربی بودن خارج شده و اسلامی میشود و جریانهای اسلامی شکل میگیرد.
وی با تأکید بر اینکه بازگشت دین به عرصه جامعه مولود انقلاب اسلامی ایران است، تصریح کرد: اینکه یک رهبر دینی عهده دار یک مبارزه انقلابی میشود از نمودهای این پدیده است.
یادگار امام با بیان اینکه هیچ کدام از انقلابهای دنیا به اندازه انقلاب ایران، واجد معنای کامل انقلاب نیست، ادامه داد: این سخن بدان معناست که در جریان انقلاب اسلامی ایران همه جامعه به خیابانها آمدند، یک پیرمرد رهبری انقلاب را علیه نظام کاپیتالیستی در دفاع از اقشار ضعیف در دست گرفت و ضمنا از زبان دین این شعارها را سر داد. در انقلاب ما برای اولین بار است که دینداران پشت سر حکومتهای کاپیتالیستی قرار نمیگیرند و لذا اتفاق بزرگ اینجا میافتد که انقلاب دینداری را وارد عرصه مبارزه میکند. این رخداد اگر نگوییم سنگ بنای پایان کمونیست است، یکی از بزرگترین عوامل این داستان است.
سید حسن خمینی با تأکید بر اینکه تمایز انقلاب ما با دیگران ورود دین به عرصه اجتماع است، اظهار داشت: نکته مهم این است که کدام دین و کدام قرائت؟ تفکر امام و اندیشه انقلاب برآیند یک نگاه سنتی نیست. آوردن عنصری به عنوان «رأی مردم» در مشروعیت حکومت و مفاهیم بزرگی همچون «مستضعف» و «مصلحت» کار بزرگ امام است که در نظام سنتی وجود ندارد. اینکه حکومت از منظر دینی میتواند در شئون جامعه دخالت کند در مباحث سنتی ما جایی ندارد؛ اینکه مشروعیت سیستم به پذیرش اکثریت جامعه است، جزو بحثهای سنتی ما نیست.

وی یادآور شد: پیدایش «خطابات قانونیه» امام تغییر یک گفتمان بزرگ درون فقهی است؛ که تا امروز هم مغفول مانده است. تبدیل رابطه حکومت با مردم از «مولا و عبد» به «قانون و شهروند»، تغییر گفتمان است. اگر دین وارد عرصه حکومت شده که وجه ممیزه ما است، پشتوانهای تحت عنوان خطابات قانونیه دارد که امام در مباحث اصول فقه مطرح میکنند. در چارچوب این مباحث امام، رابطه دین و مردم، از موالی و عبید باید به رابطه شهروند و قانونگذار تغییر کند.
پیدایش «خطابات قانونیه» امام تغییر یک گفتمان بزرگ درون فقهی است؛ که تا امروز هم مغفول مانده است. تبدیل رابطه حکومت با مردم از «مولا و عبد» به «قانون و شهروند»، تغییر گفتمان است
یادگار امام تأکید کرد: اگر ما بر نقطه قدرت و قوت خودمان اتکا میکنیم که انقلاب ما دینی است و باید دینی بماند و دینی حرکت کند، نکته دیگری هم وجود دارد و آن اینکه کدام قرائت از دین؟ نکته مهم این است که چرا امام در آخر عمر خود دائما به تحجر حمله میکردند؟ امام به اندازهای که به استکبار حمله کرده به تحجر هم حمله کرده است، ولی تلویزیون را که باز میکنید فقط مورد اول را میشنوید و دومی را نمیشنوید؛ باید جامعیت را ببینید. دینی که میتواند در مقابل استکبار بایستد، انقلاب کند، گفتمان کمونیستی جهان را تغییر دهد و راهگشای آینده باشد، دین غیر متحجر است. وقتی امام میگوید حق است که من در این مسیر کشته شوم اشاره به بعد دوم یعنی تحجر ستیزی دارد؛ چرا که در هدف اول قبلا پیروزی حاصل شده بود.
وی با بیان اینکه با دو عنصر بزرگ «آوردن دین به عرصه اجتماع» و «تحجرزدایی از دین» این مسیر طی شده است، ادامه داد: گام دوم انقلاب را باید از همین دو مسیر پیش برویم و راه حل نیز همین است.
یادگار امام تأکید کرد: عبور از ارزشهای دینی، راه حل مشکل نیست. در شوروی ۷۰ سال نیز گفتند دین مخدر جامعه است، اما بعد از نظرسنجیها باز هم به این نتیجه میرسیدند که ۸۰ درصد جامعه معتقدند که «خدا» وجود دارد.

سید حسن خمینی در پایان گفت: از میان بردن دین از عرصه حیات اجتماعی انسانها به هیچ راهی نمیرسد؛ اما محدود کردن دین به یک نظام بستهی غیر راهگشا و غیر هماهنگ با جامعه نیز بازگشت به قرائتهای گذشته است که امروزه نمیتوانید توسط آنها مشکلات را حل کنید. برای عبور از بحرانهای پیش رو محتاج توجه به دین غیر متحجر و نقش زمان و مکان در اجتهاد هستیم؛ چیزی که امام آخر عمر به آن اسلام ناب محمدی (ص) میگفتند.
برای مشاهده گزارش تصویری
اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام