به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه عرفان اسلامی، مقالاتی با عناوین «روایت غدیرخم و اشارات عرفانی در آثار نگارگری دوره صفویه»، «نماد عرفانی رنگ و نور در نقاشی و معماری دوره گوتیک»، «رویکرد عاشقانه (شاعرانه) به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی قرن پنجم تا هفتم هجری»، «تأویلهای عارفانه و عاشقانه مولانا از قصههای قرآنی»، «بررسی تطبیقی چهرۀ منصور حلاج در تذکرة الأولیاء و کشفالمحجوب از منظر عرفانی» و «عرفان امام خمینی(ره) و نقد اشو» منتشر شده است.
همچنین مقالات «تبیین مراتب و عوالم هستی از منظر علامه طباطبایی با تکیه بر آرای فلسفی، قرآنی و عرفانی ایشان»، «بررسی وجوه اشتراک جبرعرفانی و جبر اشعری در کلیات سعدی»، «شگردهای عرفانی مولوی ازتأویلات مفاهیم قرآنی»، «اندیشههای عرفانی گهلوی در شرح محبتنامه جامی»، «بازتاب تجربههای دینی- عرفانی در دیوان حافظ (با تکیه بر نظریۀ سویین برن)»، «تحلیل تمثیلهای عرفانی در «فیه ما فیه»»، «پدیدارشناسی مکانهای مقدس با تکیه بر معماری ایرانی- اسلامی (نمونة موردی: مسجد تاریخی شیخ لطف الله اصفهان)»، «ساختار و محتوای جانبخشی و تشخیص در مثنوی مولوی با تأکید بر کارکردهای عرفانی»، «درونمایههای دینی و عرفانی در رمان «اللاز» اثر طاهر وطار (براساس الگوی فرکلاف)» و «زیباییشناسی کاربرد عناصر عرفانی در شعر دفاع مقدس با تکیه بر سرودههای قیصر امین پور، سلمان هراتی و زکریا اخلاقی» از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره هستند.
در چکیده مقاله «روایت غدیرخم و اشارات عرفانی در آثار نگارگری دوره صفویه» میخوانیم از دیدگاه شیعیان و مفسران شیعی، واقعه غدیرخم و اعلام جانشینی حضرت علی(ع) از سوی پیامبر اکرم(ص)، یکی از بزرگترین وقایع تاریخی صدر اسلام به شمار آمده و از اهمیت خاصی، بویژه برای اثبات حقانیت ولایت امیرالمومنین(ع)، برخوردار بودهاست. در میان شرح حدیث و روایت غدیر خم، اشارات بسیاری نیز به آیات نازل شده از سوی خداوند در این زمینه از جمله آیه تبلیغ و آیه اکمال شده است. این واقعه به دلیل اهمیت و جایگاه خود در میان شیعیان در عرصههای مختلف هنری، اجتماعی، سیاسی و نیز در زندگی عادی مردم، بازخوردی ویژه داشته است.
در این میان، نگارگری اسلامی- ایرانی نیز مجال و فرصتی مناسب برای به تصویر کشیدن و متجلی ساختن داستانها و مضامین مختلف، بویژه مضامین دینی- مذهبی در اختیار نگارگران قراردادهاست. از جمله مضامینی که با سفارش حاکمان و حامیان شیعیمذهب کتابت و مصور شده، واقعه غدیرخم است. بیشتر نگارههای به دست آمده از این مضمون، متعلق به نسخ خطی دوره صفویه با نگرش خاص شیعی است. این کتب شامل آثارالباقیه، حبیبالسیر، فالنامه، آثارالمظفر، احسنالکبار، روضه الصفا، حمله حیدری و اثر استاد فرشچیان میباشد. اکثر نگارههای به دست آمده از این نسخ، واقعه را تقریباً با همان شرح و تفسیر حدیث غدیر در دشتی فراخ نمایش دادهاند، اما برخی نگارهها نیز با نماد و مفهومی متفاوت، شأن ولایت حضرت را با توجه به احادیث، روایات و آیات قرآنی نشان دادهاند. این مقاله نیز با توجه به شأن و جایگاه ولایت حضرت علی(ع)، به شرح و بررسی روایت غدیر در آثار نگارگری و نمونههای به دست آمده، پرداخته است.
در طلیعه نوشتار «نماد عرفانی رنگ و نور در نقاشی و معماری دوره گوتیک» آمده است عرفان عبارت است از علم به حضرت حق از حیث اسماء و صفات و مظاهرش، همه اسماء الهی به نوعی با هنر و زیبایی همپیوندد مانند جمیل، بدیع، مصور وغیره. نماد تجلی کثرت در وحدت را می توان رنگ دانست از آنجا که نور، که خود نماد کامل وحدت است، ذات مجردش با رنگ تجسم می یابد و رنگ عاملی برای تجلی و ظهور نور میشود. در هنر، رنگها جنبه تمثیلی داشته و هر رنگ معنا و مفهومی را در بر می گیرد. به طور مثال: رنگ سبز حالت عرفانی داشته و رنگ سفید نماد وجود مطلق است. معماری گوتیک با هدف ایجاد فضاهای وهم آلود و عجیب و غریب با ترکیبی از نورها و سایهها و رنگهای درخشان سعی در ایجاد فضاهای مرموز نموده تا گویی حضور عنصر مقدس را در آن مکان بتوان احساس نمود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی و کارکرد بازتاب وجود رنگ و نور در معماری و نقاشی گوتیک است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی بوده و با استدلال استقرایی و روش کتابخانهای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که معماری و نقاشی دوره گوتیک با مفاهیم مذهبی سعی دارد تا حضور خداوند را لابلای فضاهای مرموز با ترکیبی از نورها و رنگها در صورت متجلی سازد.
نویسنده مقاله «تأویلهای عارفانه و عاشقانه مولانا از قصههای قرآنی» در طلیعه نوشتار خود آورده است مثنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی منظوم زبان فارسی از جنبههای مختلف شایستۀ بررسی است. مولانا در مثنوی بسیار از آیات قران بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قران کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آنها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و بخصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن به کار برده میشود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولانا است به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قران کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قران کریم در مثنوی شیوهای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون میآورد؛ ولی ظاهر را نفی نمیکند. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه او تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیه نفس را ضروری میکند و لازمۀ آن دوری از هوی و هوس است. دومین و شاید اصلیترین مؤلفه تأویل از نگاه مولانا اثر و نتیجۀ آن است به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. موضوع این پژوهش تأویل عارفانه و عاشقانه مولانا از آیات قران کریم است. یکی از مهمترین شرایط تأویل از نگاه مولانا، تأویل خویشتن است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری میکند و نتیجة آن فلاح و رستگاری است به این معنی که تأویل باید آدمی را به سعادت رساند و به رحمت خداوند امیدوار سازد.
در طلیعه نوشتار «بررسی تطبیقی چهرۀ منصور حلاج در تذکرة الأولیاء و کشفالمحجوب از منظر عرفانی» آمده است حسین بین منصور حلاج - عارف دلسوختۀ قرن سوم هجری- در ادبیات تصوف جایگاه والایی دارد. در بیشتر رسالهها و کتابهای عرفانی، سخنان، حالات و آرای وی ذکر شده و عمدتاً به دلیل بیان شطحگونهاش- اناالحق- مورد انتقاد قرار گرفته است. هجویری در کشفالمحجوب و عطار نیشابوری در تذکرهالاولیا فصلی از کتابهایشان را به ذکر او اختصاص دادهاند. این مقاله سعی دارد با شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با نگرش تطبیقی چهرۀ حلاج را در این دو کتاب بررسی کند. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته است که هجویری با توجه به اعتقاد به صحو چهرهای از حلاج ترسیم میکند که با تأیید کلّی همراه نیست. او تنها دیندار بودن و کرامات حلاج را تأیید میکند و میپذیرد که او حلولی نبوده و سخنانش قابل تأویل است. در مقابل، عطار به دلیل تمایل قوی خود به تصوف و عرفان، چهرۀ مقدسی از وی ترسیم میکند و تلویحاً تنها ایراد وی را فاش کردن اسرار الهی میداند.
نویسنده مقاله «عرفان امام خمینی(ره) و نقد اشو» در طلیعه نوشتار خود آورده است اشو یکی از عرفای نوظهور هندی است که به اصطلاح جزء عرفانهای سکولار میباشد و تعلیمات وی شامل مبانی: نفی خدای ادیان و در مقابل معرفی خدای متشّتت، نفی مذاهب و شرایع پیشین است، عرفان اشو دارای شاخصههایی است که از جمله میتوان به: مراقبه، نسبیگرایی و تکّثر، اصالت درون، تناسخ و نفی عقل و ذهن اشاره کرد، این عرفان انسان را به خودخواهی و منفعتجویی میرساند تا جایی که همه چیز حتّی خدا وسیله کسب منفعت و لذت نفس میشود که توجه تمام و کمال انسان به سوی لذایذ دنیای مادی و بیتوجهی به واقعیات اجتماعی است. در این مقاله، مبانی عرفانی امام(ره): توحید، انسان و آزادی، شریعت، معاد، مراقبه، غایت (فناء فی الله) و ویژگیهای عرفانی امام خمینی(ره) بیان گردیده، که در واقع عرفان امام دارای شاخصههای اصیلی است که از یک سو راه ایشان را از عرفانهای نوظهور امروزی متمایز میکند و از سویی دیگر، تفسیر ایشان از جهان هستی با اتکا بر قرآن کریم و سنت معصومین- علیهمالسلام- علاوه بر توجه به معنویت در جنبههای فردی، جنبههای اجتماعی را هم دربر میگیرد به طوری که منشأ ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید.
در طلیعه نوشتار «بررسی وجوه اشتراک جبر عرفانی و جبر اشعری در کلیات سعدی» آمده است یکی از مسائل بسیار مهمّی که از دیرباز ذهن آدمیان را به خود مشغول کرده و به تأمل فراخوانده، مسأله جبر و اختیار است. سعدی سالها در نظامیّه بغداد به درس و بحث مشغول بوده، در نظامیّه ادرار و مستمری میگرفته، گرایشهای عمیق عرفانی داشته و تحت تأثیر اندیشههای طریقت سهروردیه بوده است. همین امر باعث شده که در اعتقادات سعدی، نسبت به جبر تغییراتی ایجاد شود و زاویه دید او به جبر عرفانی گرایش پیدا کند تا جبر کلامی. سؤال این پژوهش عبارت است از این که آیا بین وجوه بارز جبر برخاسته از عرفان سعدی و همچنین جبری که برخاسته از مشرب کلامی اشعری سعدی است وجوه اشتراکی وجود دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده که از یافتهها و نتایج به دست آمده به طور عمده میتوان به بسامد بالای اشتراکات در موضوع جبر عرفانی و جبر اشعریانه در کلیات سعدی اشاره کرد.
انتهای پیام